لاهوتی (قطعه‌ها و منظومه‌ها)/دیدار یار

از ویکی‌نبشته
  امروز، به پیش یار رفتم. با حالت بیقرار، رفتم.  
  او، شمس شرافت است، پیشش با عزت و افتخار رفتم.  
  چون اشتر مست بودم و، عشق بگرفته به کف مهار، رفتم.  
  با آنکه شروع تیر مه بود، با لذت نوبهار رفتم.  
  او، ماه درون اختران بود من، ماه گرفته وار، رفتم.  
  آنقدر نمود مهربانی کز او شده شرمسار، رفتم.  
  خوابم نبَرَد ز شادی امشب، امروز، به پیش یار رفتم.  

مسکو، ۱۹۳۷