مذاکرات مجلس شورای ملی/دورهٔ ۱۷/جلسهٔ ۸۲

از ویکی‌نبشته
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۷ نشست ۸۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره ۲۴۲۲

۴ شنبه ۲۰ خرداد ماه ۱۳۳۲ - سال نهم

شماره مسلسل ۸۲

دوره هفدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۸۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه هفتم خرداد ماه ۱۳۳۲

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: زهری. جلالی. میراشرافی. زهری. (ضمنا آقای زهری از ماده ۹۰ هم استفاده نمودند)
۳ - بیانات آقای قنات‌آبادی طبق ماده ۱۴۶ و آقای دکتر معظمی بعنوان ماده ۹۰ آئین‌نامه
۴ - تقدیم لایحه تمدید فرمانداری نظامی در شیراز بوسیله آقای معاون وزارت دفاع ملی
۵ - اعلام حاضربودن آقایان وزیرکشور و معاون نخست‌وزیر برای جواب سوالات
۶ - بیانات آقایان خلخالی و مکی بعنوان ماده ۹۰ آئین‌نامه
۷ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه


مجلس دو ساعت قبل از ظهر بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس) تشکیل گردید

- تصویب صورت مجلس[ویرایش]

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس - جلسه رسمی است. صورت غائبین سه شنبه پنجم خرداد ماه قرائت می‌شود (صورت غائبین بشرح ذیل بوسیله آقای ناظرزاده منشی قرائت گردید) صورت غیبت و دیرآمدگی و غائبین دررای آقایان نمایندگان درجلسه صبح سه شنبه ۵ خرداد ماه ۱۳۳۲

غائبین با اجازه - آقایان: دکتر شایگان. اورنگ. عبدالرحمن فرامرزی. بهادری. عامری. صراف‌زاده. دکتر فقیهی شیرازی.

غائبین بی اجازه - آقایان: مشار. راشد. دکتر امامی. دکتر مصباح‌زاده

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه - آقایان: شبستری یکساعت. صفایی یک ساعت. کریمی یکساعت و ده دقیقه

دیرآمده بی اجازه - آقای محمدحسین قشقایی یکساعت

نایب رئیس - نسبت بصورت جلسه اعتراضی هست؟ آقای کهبد بفرمایید

کهبد - آقای عامری را درصورت جلسه غائب بدون اجازه نوشته‌اند درصورتیکه غیبت ایشان با اجازه بوده‌است و کسالت داشته‌اند و باین علت نتوانسته‌اند به مجلس بیایند بنده خواستم تقاضاکنم اصلاح شود.

نایب رئیس - به کمیسیون محاسبات ارجاع می‌شود. آقای مهندس غروی.

مهندس غروی - مختصراغلاط چاپی هست درعرایض بنده اصلاح می‌کنم می‌دهم به اداره تندنویسی

نایب رئیس - اصلاح خواهدشد نسبت بصورت جلسه اعتراض دیگری نیست؟ آقای صفایی بفرمایید

صفایی - بنده را جزودیرآمدگان نوشته‌اند درصورتیکه بنده دیرنیامدم در جلسه گذشته لیکن در آخرجلسه زود رفتم (ناظرزاده - اینجاهم جززودرفتگان نوشته‌اند) بلی لیکن دیرنیامدم

نایب رئیس - اصلاح می‌شود اعتراض دیگری نیست. صورت جلسه سه شنبه ۵ خرداد تصویب می‌شود.

- بیانات قبل از دستور آقایان: زهری. جلالی. میراشرافی. زهری. (ضمنا آقای زهری از ماده ۹۰ هم استفاده نمودند[ویرایش]

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: زهری. جلالی. میراشرافی. زهری. (ضمنا آقای زهری از ماده ۹۰ هم استفاده نمودند

نایب رئیس - عده‌ای از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور خواسته‌اند آقای جلالی بفرمایید. جلالی - آقایان نمایندگان محترم شایدبعضی از آقایان نمایندگان نخستین روزی راکه پیش از افتتاح دوره هفدهم بعنوان معارفه درمجلس تشکیل شدبخاطرداشته باشند درآنروزاینجانب عده‌ای از آقایان را که تا آن روزفقط نامی از آنان شنیده بودم و هیچگونه رابطه قبلی با آنها نداشتم باین نکته مستحضرکردم که در این دوره بدون شک راه آینده ما هموارنیست ما دریک نقطه بیم و امید و هستی و نیستی شرف و ننگ پیروزی و شکست قرارداریم و دنیای غارتزده شرق نگران مابود و استعمارطلبان غرب همچنان خوهان بلعیدن ثروت ما و پایمال کردن مواریث ملی و مدنی ما هستند درآنروز من خاطرنشان کردم که پیروزی مارا اتفاق تامین می‌کندوشکست و بدنامی مارا نفاق و اختلاف آن روز فراموش نمی‌کنم به آقای پارساعرض کردم که نمایندگان تازه کاری امثال ماکه تا آنروز دستی از دور برآتش داشتیم و تنهاتلولو چراغ نهضت ملی و بی پروایی و گستاخی رهبران ملی و مذهبی و مردم را درقبال جباران و استثمارگران رامی دیدیم تنهاباین امید و باشوقی تمام آماده خدمت شدیم که بتوانیم باهمکاری دکتر مصدق و دیگر زعمای نهضت با تایید خداوند کاروران غارتزده ملت را روزی بوادی ایمن برسانیم آنروزمشوق ما هیچ نبود مگر همینکه عرض کردم و امروزهم بحمدالله جزآن نمی‌خواهیم و هدفی نداریم همکاران عزیزتاریخ جهان همیشه مشحون از حوادث است ولی درتاریخ ملتها تنهاگاهی از این حوادث دارای یک عنوان فوق العاده‌است باصطلاح باخط درشت رقم خورده‌است درچنین مواقعی که حیثیت و استقلال یک ملتی دریک نقطه بحرانی قرار می‌گیردمسئولیت زعمای قوم هم درنقطه بحرانی قرار خواهندگرفت در این نقطه هم برای ملت و هم برای کملین و مسئولین محل تلاقی دوخط آبرو و آزادگی و شکست و ناکامی است در این نقطه‌است که بایدقدمها استوارتر و از خود گذشتگیها بیشترباشد عقل و منطق و فکرسلیم و فداکاری مجال خودنمایی بکینه و عداوت و نظریات شخصی ندهدزیراتجربه نشان داده‌است هیچگاه نهضتها جریان خود را عوض نمی‌کنداکثر بهمان راهی می‌روند که هدف درانتهای آن قراردارد زیراجریان نهضت‌ها کمترشامل خودخواهی و نفس پرستی است و گمان نمی‌کنم کسی از آقایان محترم منکر این باشد که امروز آنچه در این کشور دیده می‌شود و می‌گذرد یک جریان کاملا استثنایی است و قطعا تاریخ آینده هم امروزرابنام یک روز بحرانی نام خواهدبرد و این قیام را به بهترین صورتی خواهدستود.

آقایان محترم شیشه سرنوشت و حیات و حیثیت مردمی که هیچ سرمایه جزآزادگی و فداکاری ندارند امروز در دست مجلس شورای ملی ایران است مردمی که سخت نگران بسرنوشت خودهستند وقتی آنهامحرومیت می‌کشند و مبارزه می‌کنند من و شما چگونه می‌توانیم حاضر شویم که تنها روی اختلاف سلیقه به سرنوشت آنهانیدندیشیم پنجاه سال از عمر مشروطیت مامی‌گذرد و تنها محصولی که از این پنجاه سال مشروطیت بدست مردم آمداین بود که برای اولین بار آنچه می‌خواستندیعنی قطع ایادی شرکت سابق نفت رادیدندودولتی که نظرداشتند بسرکارآمد چه می‌شودکرد که دولت دکتر مصدق اولین دولتی بود که طبقات مختلف کشورمی‌خواستند که روی کاربیاید این سدبرای اولین بارشکست و درحالیکه شکستن این سد خیلی‌ها را نگران کردوبیش از همه کوته نظران خارجی رانگران ساخت که آمالشان پایمال این دولت می‌شد امروزباورکنید ولی دیروزباور نمی‌کردید که ممکن است دودولت زورمند که منابع شمال و جنوب کشور ما رادرید قدرت خودداشتند از میدان دربروند جزکاردانی دکتر مصدق و دیگر زعمای نهضت ملی و مساعدت حضرت آیت الله کاشانی چه نیروی می‌توانست این بت فساد را از خوان یغمای ملت ایران براند کدام دولتی می‌توانست مسئله شیلات را باین آرامی بنفع مردم ایران التیام دهد کیست که منکرگردد دکتر مصدق در این باره هم جهانی رابحیرت واداشت گمان نکنید که آنها از این مرد می‌ترسیدند اینطور نبوده برای اولین دفعه دولت شوروی درکشورمابحکومتی برخورد که بامردم پیوندداشت و برای روی کارامدنش انقلاب سی ام تیر بوجودآمد دولتی که به دولتهای گذشته تحکم می‌کرد و یادداشت می‌داد این بارمتوجه شد که مقاومت و سرسختی اودرقبال دولت ایران حاصلی جزبدنامی و شکست ندارد کما اینکه برای دولت زورمندانگلستان جز ننگ و رسوایی حاصلی نداشت اینجانب خداراگواه می‌گیرم که در این سخنان خودسرسوزنی قصد تعارف و مجامله نسبت بدولت را ندارم بلکه به دستگاه انتقادبسیاردارم زیرا با این دستگاه خیلی کم می‌توانیم کارموکلین خودراراه بیندازیم در حالیکه برکسی پوشیده نیست که گرفتاری مردم تاچه حداست من مدتی است تلاش می‌کنم شایدبتوانم بعضی وزارتخانه هاراوادارکنم که اقلابه زارعین محروم و خرده مالکین دماوند و فیروزکوه که هیچوقت لطف دولتهاشامل حالشان نشده‌است بیش از اینها نظرداشته باشند و موفق نشده‌ام ولی باهمه دلتنگیها که بخاطرموکلین خودازاین دولت دارم هدف بزرگتری در پیش چشم من است نظراین است که نباید یکبار دیگر بانگلستان استعمارگر که امروزمانند دوره گردان بهردر می‌زند و از لاهه تا ژاپن همه جادسیسه می‌کند و باهزاران حبل شیطانی می‌کوشد تادولت حاضررا سقوط بدهدمجال داد اینجانب بنام یک نماینده ملت ایران اعلام می‌کنم که غایت آمال انگلستان سقوط دولت دکتر مصدق است و بدین سبب نباید بهیچ قیمت اجازه داداین آرزوی آنهاتحقق یابد بایددیدمردم چه می‌گویند و چگونه قضاوت می‌کنندوبقضاوت آنها احترام گذاشت مردم امروزمی‌گویند درسیاست خارجی سرسختی و پافشاری دکتر مصدق درباره استقلال و درقبال مطامع خارجی بوده که دوست و دشمن راباعتراف واداشته که برای اولین بار سیاست خارجی کشور برروی شالوده محکم و احترام متقابل قرارگرفته‌است و اما درباره سیاست داخلی و اصلاحات بایدعرض کنم روزی که ما مبارزه را شروع کردیم هدف ما این بود که بوضع پریشان خودسروسامانی داده و بیش از همه به استقلال حقیقی برسیم و برای اینکار قطع ریشه نفوذ اجنبیان را بهترین دارو و درمان دانستیم و تعجب در این است که بعضی از آقایان اصلاح امورداخلی را بطور کامل پیش از پایان مبارزه می‌سرمی‌دانند آقایان محترم شما مرض را تشخیص دادید درمان راهم تشخیص دادید ولی پیش از بدست آوردن داروچگونه از طبیب می‌خواهید که مریض رابسرحدسلامت برساند آیا با این اختلافات و تشنجات دیگر مجال اصلاحات می‌ماند؟ اگر انصاف داشته باشیم جواب منفی است بلکه خدای نخواسته می‌ترسم این سیل اختلاف کندروزی این درخت وین باد مختلف بکشد روزی این چراغ گربشنوی نصیحت ورنشوی بصدق گفتیم و بررسول نباشد بجزبلاغ.

بنده تحقق سعادت و سیادت و موجودیت مملکت را در موفقیت این دولت می‌دانم و معتقدم دکتر مصدق در میان مشکلات گوناگون اقتصادی و سیاسی ماموریتی را که بعهده ایشان برگذار شده خوب انجام نداده‌است و برای ملت ایران این تضمین وجودندارد که دیگری هم همین کاررا بکند بخصوص اینکه دکتر مصدق شخصیت بین المللی پیداکرده و مظهر مبارزه و مقاومت شناخته شده‌است. و اماموضوعی که تذکرآن شایان اهمیت می‌باشداین است که باکمال تعجب دیده می‌شود که بعضی از آقایان نمایندگان محترم دکتر مصدق را به ضدیت سلطنت مشروطه و شخص اعلیحضرت همایونی متهم می‌کنندواین نوع بیانات آنهم درمجلس شورای ملی هرفردوطن خواهی رامتاثرمی نماید گرچه اطمینان دارم آنهایی که عنوان این مطلب می‌کنند چون خودهم از بانیان نهضت بوده‌اند از صمیم قلب به آن ایمان ندارند زیرا این مردبارها علاقه خودرا به سلطنت و بخصوص باعلیحضرت همایونی ابراز داشته و تمام مراحل سیاسی و ارتقا مقام را باوجاهت ملی پیموده‌است و نیزباید عرض کنم که اتهاماتی هم در این زمینه نسبت به منتخبین فراکسیون نهضت ملی واردآمده که البته بدون جواب نخواهدماند. درجلسه گذشته نماینده محترم جناب آقای زهری سوالاتی چنددرباره آقای دکتر مصدق و اینکه آیا این همان دکتر مصدق سال‌های قبل است کرده بودند که اینجانب با اجازه ایشان جوابشان را از شهریار شاعر معاصرکه دیوانش هم بهمت والای آقای زهری بچاپ رسیده‌است عرض می‌نمایم. شبی زشمع شبستان خویش پرسیدم. چه روی داده که لطفی به زندگانی نیست. دگرزعشق و جنون آیتی نمی‌بینم. عزیزمن دگر الفاظ را معانی نیست. وفابقیمت جان هم نمی‌شود پیدا. فغان که هیچ متاعی باین گرانی نیست. این قطعه زیاداست و بنده وقت گرانبهای مجلس را بیش از این نمی‌گیرم و تنهابه آقای زهری عرض می‌کنم. بخنده گفت توخودراببین که آنهمه هست. ولی بچشم توآن عینک جوانی نیست (شمس قنات‌آبادی - عینکشان را شکست) و درپایان از فرصت استفاده کرده و توجه آقایان وزرا راه و بهداری را (میراشرافی - وزرایی که هیچوقت نمی‌آیندبه مجلس) درباره حوائج دماوند و فیروزکوه که اسفالت جاده طهران بدماوند واحداث چند درمانگاه و تسطیح حداکثر پنجاه کیلومتر راه فرعی که آقای نخست‌وزیر هم دستورانجام آنرا داده‌اند جلب و بعرایض خودخاتمه می‌دهم (نمایندگان - احسنت)

نایب رئیس - آقای میراشرافی بفرمایید.

میراشرافی - مطلبی که بنده امروز می‌خواهم بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم موضوعش مربوط به همان گزارش هیئت ۸ نفری است که بطور اختصارعرض می‌کنم. چون موضوع گزارش هیئت هشت نفری و لجاجت فطری اولیای امور دولت کاررابیک ائتلاف علنی میان حکومت حاضرودست نشاندگان کرملین یعنی حزب کمونیست توده کشانیده بنده امروز که تصویب این گزارش علیرغم مبارزات ماباین مرحله رسیده ناچارم پرده را بالا بزنم و از پشت این تریبون قانون گذاری ملت ایران را به شهادت بگیرم و بگویم جناب آقای محمد مصدق‌السلطنه جناب آقای مهندس رضوی رئیس فراکسیون موسوم به نهضت ملی و جنابان آقای اعضای فراکسیون طرفداردولت جناب آقای خسروخان قشقایی دائرمدارنهضت جنوب نهضتی که مدعی بودندبرای جلوگیری از جدایی آذربایجان بوجودآمد(خسروقشقایی –شما آنوقت از مادفاع می‌کردید) جنابان آقایان وابسته به حزب ایران امضا کنندگان ائتلاف نامه باحکومت تجزیه طلب پیشه‌وری و تمام کسانی که بهراسم و عنوان دانسته یاندانسته فهمیده یانفهمیده شانه‌های خودرا چوب بست‌های حکومت کمونیستی دست نشانده آینده قرارداده اندباتمام کسانی که با اعمال و کردار خودبامیدی جاده صاف کنم سلطه جابرانه و ظالمانه کمونیسم برمملکت شده‌اند بایدباین حکم قطعی تاریخ گردن بگذارند که حکومت بلشویکی هرگزبه جاده صاف کن‌ها و چوب بست‌های قدرت خودرحم نخواهدکرد.

آقایان اگر آنروزیکه (خدا کند ما نبینیم) کمونیسم براین مملکت مسلط شودوبا این اعمال و اصرارشما درسقوط مملکت ایران لگد کوب چکمه خارجی گرددماضررنخواهیم کردزیرا مابرای حفظ استقلال خودتفنگ بدست می‌گیریم و باکمال سربلندی می‌جنگیم آن دقیقه که احساس نمودیم قدرت از ماسلب شده و بایدسرنوشت ابدی را استقبال کنیم مثل تمام قهرمانان تاریخ مثل همه کسانی که در طی دو جنگ دربرابرتجاوز درقبال نفوذ زورواستعمار درلهستان در چکوسلواکی دررومانی تا آخرین نفس جنگیدند پیکارمی‌کنیم و بعدباکمال افتخار درراه وطن خوددرراه هدف خود کشته می‌شویم آن‌هایی که در اروپا درراه نجات وطن کشته شدند خونشان از مارنگین تر نبوداما شما آقایان شما جناب آقای مصدق‌السلطنه و شما آقایان فراکسیون طرفدار دولت بدانید که بشمارحم نخواهندکرد کمونیسم همیشه جاده صاف کن هارانابود خواهدکرد آگاه باشید اگر درادامه و سیراین راه غلط اصرار کردیداین شما و این ملت شاهداست آن روزبه شما رحم نخواهندکرد آنروز اگر عده شما زیاد باشد همه را کمونیستها و قشون اجنبی جلومسلسل می‌گذارد وگرنه تیرهای چراغ برق میدان بهارستان یکایک درانتظار شماخواهدبود این سرنوشتی است که تمام چوب بستهای کمونیستی درتمام کشورهای پشت پرده آهنین بدان دچارشدند این سرنوشت گزیرناپذیراست این گزارش هیئت هشت نفری همانطوری که درجلسه گذشته گفتم مطلب مهم نبود لیکن همان دست‌هایی که دراطراف اطاق دربسته جناب آقای مصدق‌السلطنه برای سقوط مملکت کارمی‌کندآنرا به مرحله مبارزه بارژیم مملکت کشانیده موضوع تصویب این گزارش را آن دستهایی که به مرحله سقوط مملکت کشانید که قبل از روز ۹ اسفند نقشه ایجاد حوادثی را کشیده بود همان دستهایی که روز بعد از سی ام تیر و تشکیل مجدد کابینه بپاس خدماتی که حزب کمونیست توده برای زمامداری مجددآقای مصدق‌السلطنه متحمل شد

دو وزیر از حزب توده به دولت تحمیل گردید چه کسی در این مجلس هست که بتواندبگویدجناب آقای دکتر آذروزیر فرهنگ و بردارسرهنگ آذرافسرتجزیه طلب پیشه‌وری وزیرمنتسب به حزب توده نیست چه کسی می‌تواندمنکر عضویت جناب آقای وزیر محترم دادگستری در کمیته صلح حزب توده و جمعیت مبارزه با استعمار حزب کمونیست توده‌ای باشد موضوع لجاجت برسرتصویب این گزارش راهمان دستهایی به مرحله سقوط مملکت کشانیده که از دیماه سال گذشته با سازش و بند و بست با مقامات شوروی بامیداینکه ایران جمهوری بشودوبعضی هارابه ریاست جمهوری بشودوبعضی هارابه ریاست جمهوری برسانند پرونده آزادساختن سران فراری و خائن حزب کمونیست توده را بجریان انداختندآنرابرای اظهارنظربیک باپرس سپردند که درقراری که صادرکرده بکلی از حدود بیطرفی یک قاضی عدالت گستر خارج و همکاری خودراباحزب توده به مرحله ثبوت رسانیده موضوع گزارش راهمان دستهایی پیراهن عثمان کردند که دریک جلسه محرمانه دربار مقدمات خروج محرمانه شاه را از ایران فراهم نمودندو اگر قیام مردانه مردم این شهرنبودامروزچنگال سرخ براین سرزمین سایه انداخته بودموضوع گزارش راهمان دستی پیراهن عثمان نموده که روزبیست و هفتم فروردین بنام تقاضای تصویب آن بحزب کمونیست توده اجازه داد که زیرپرچم سرخ داس و چکش و عکس استالین باکمال آزادی به شاه مملک و استقلال مافحش بدهند وتعجب آن است که قوای انتظامی مواظب بودند که کسی مانع وطن فروشی حزب کمونیست توده نشود از روز۲۷ فروردین که ماتصمیم به مهاجرت گرفتیم برمامسلم شد که تصویب این گزارش را استعمار سرخ و بندگان کاخ کرملین و حکومت مسکو می‌خواهند نه ملت ایران مسکوتصویب این گزارش را می‌خواهدزیرا خوب می‌داند که بدست جناب آقای مصدق‌السلطنه در موقعیت فعلی نابودی رژیم و امحاء مشروطه سلطنتی ممکن است مسکو می‌داند که بعداز نابودی رژیم فقط یک تیرچراغ برق مقابل منزل جناب آقای مصدق‌السلطنه برای نابودی ایشان کافی است لیکن مبارزه با اساس سلطنت کار آسانی نیست.

اگر جناب آقای مصدق‌السلطنه و اطرافیان ایشان تصورمی‌کنند که می‌توانندحزب کمونیست توده رابرای پیشرفت مقاصد خوداجیرکنند تا بما و مقدسات مملکت فحش بدهند و بعد از وصول به مقصود قادرخواهند بود که بر سران حزب لجام بگذارندسخت دچاراشتباهند اینها با آتش بازی می‌کنندزیرا حزب کمونیست توده هم همین فکر را می‌کند و تجربه و حکم تاریخ نشان داده‌است که سرنوشت دکتر بنش تجدید شدنی است اگر جناب آقای دکتر مصدق تصورمی‌کند که بتواند با ابزار فاسد و وطن فروشی کاخ سعادت ملت را بسازد باز هم اشتباه می‌کند آقایان اصل گزارش مطلب مهمی نیست لیکن طرز به تصویب رساندن این گزارش مهم است گزارشی که باکمک حزب کمونیست توده به تصویب برسدهمان چیزی است که مسکو می‌خواهد نه ملت ایران و ما زیربارنخواهیم رفت بنده بار دیگر تکرارمی‌کنم تمام کسانی که راه را برای سقوط مملکت بدست کمونیستها صاف می‌کنند خواه در این مجلس خواه در دستگاه دولت بدانند که سرنوشتی مهلکتر و خطرناکتر از تمام کسانیکه در پشت پرده آهنین آتش بیارسقوط مملکت خودبودند و بدست قشون اجنبی تیرباران شدند و قشون اجنبی در انتظار آنها است این گزارش که آقایان امروزمی‌خواهند تصویب بفرمایند بقیمت سازش پنهانی با اجنبی نسبت به قانونی ساختن یک حزب دشمن استقلال و منکر دین مذهب و توحید می‌باشد بقیمت امحاء قانون اساسی به قیمت نابودی مملکت تمام شده‌است حالا این شما و این قضاوت تاریخ.

بطوریکه شنیدم وقتیکه آقای دکتر مصدق به آمریکا رفته بود آقای آچسن وزیر سابق وزارت خارجه آمریکا برای یکی از همراهان ایشان مثلی گفته بود که بنده الساعه عرض می‌کنم. گفته بود در ایام قدیم برای جمع چوبهای جنگل در آمریکا کارگران هندی استخدام می‌شدند و هندیها در ایام تعطیل درجنگل اتش زیادی روشن می‌کردند و مشغول تفریح بودند تا اینکه روزی درموقع تفریح جنگل آتش می‌گیرد صاحب جنگل به کارگران اصرار می‌کند که تفریح را کناربگذارید و به کمک سایرین بروید جنگل را خاموش کنید ولی سایرین مشغول تفریح بودند تا اینکه آتش زیاد می‌شودو بخانه همه سرایت می‌کندوقتیکه مردم مشاهده می‌کنند که آتش خانه و خانواده آنهارامیسوزاند و بچه‌ها را کباب می‌کند متوجه خطرعظیمی می‌شوند ولی شدت آتش مانع جلوگیری می‌شود در نتیجه همه را می‌سوزاند آنوقت مردمی که در جنگل باقی بودند و تاکنون نسوخته بودند فکرکرده بودند که بعد از این اگر چنین وضعی اتفاق افتاد جلوگیری خواهیم کرد حالابعضی از کشورها حق دارند زیرا هنوز نمی‌دانند که آتش کمونیست چگونه سرایت می‌کند و کشوررا آتش می‌زنند وقتیکه دیگر چاره‌ای جز سوختن ندارند. آقایان درست است که تصویب گزارش هیئت هشت نفری را حزب کمونیست توده می‌خواهدولی آقایان نمایندگان هم در مقابل تاریخ مسئولیتی دارید و بهترین سند و دلیل بنده رفتار با کمونیستها در دولت جناب آقای مصدق‌السلطنه همان قرار بازپرس که اخیرا صادرشده که توضیحش دیگر لازم نیست همه آقایان بخوبی اطلاع دارند که این قرار را چگونه صادر کردند و چگونه حزب منحله توده را می‌خواهند قانونی بسازند این عرایض بنده راجع به این گزارش هیئت هشت نفری آقایان هم باین جراید کمونیستی توجه بفرمایید اگر مصلحت می‌دانید و باید تصویب بشود دیگر آن در اختیار اکثریت است.

یک مطلب دیگر را می‌خواستم بعرض آقایان برسانم و توضیح عرض کنم آن توضیح این بود که در جلسه گذشته ضمن اظهاراتم عرض کردم که در دوره شانزدهم ما با آقای جمال امامی همکاری می‌کردیم. برای یکی از روزنامه‌های طرفداردولت این موضوع سوژه بسیار خوبی شده بود و حالا لازم است که بنده یک توضیحی عرض کنم اکثر آقایان نمایندگان محترم که با بنده آشناهستندمی دانند که همیشه هر دولتی که روی کار آمده‌است بمحض اینکه یک مختصر انحرافی از آن مشاهده کردم با آن دولت مبارزه کردم مثل حکومت هژیر مثل حکومت مرحوم رزم‌آرا که مدتی با همین آقای حائری‌زاده و آقای مکی جناب آقای مهندس حسیبی آنوقت تشریف نداشتند در مجلس متحصن شدیم کفن پوشیدیم تا آن قانون مطبوعات را لغوکردیم که جریان آنرا خود آقایان دیده‌اید در مبارزه‌ای که با رزم‌آرا می‌کردیم البته جناب آقای مصدق‌السلطنه و حضرت آیت الله کاشانی باماهمراه بودند ما با آنهاهمکاری نزدیک می‌کردیم مکی بودند با ما همکاری می‌کردند آقای دکتر بقایی بودند ما همکاری خیلی نزدیک داشتیم روزنامه آتش هم مورد توجه شخص جناب آقای مصدق‌السلطنه بود و اغلب وقتی روزنامه آتش توقیف می‌شد آقای مصدق‌السلطنه تشریف می‌آوردند پشت این تریبون و از روزنامه حمایت می‌فرمودند در موقعی که انسان در یک جنگی هست در یک مبارزه‌ای هست هرکس در آن مسیرباشد خود بخود با او همکاری می‌کند آنروز آقای مصدق‌السلطنه مخالف با رزم‌آرا بودند بنده هم مخالف بودم با هم همکاری می‌کردیم و بعد اولین روزی که جناب آقای دکتر مصدق تشکیل حکومت دادند به شهادت روزنامه آتش نوشتم که جنابعالی یک رجل سیاسی هستید یک مرد فوق العاده هستید ولی برای اینکار خوب هستید که د رصف اقلیت مجلس بمانید و ترمز کارهای خلاف دولتها باشید و شما برای حکومت در مملکت کاری نمی‌توانید بکنید در همان روز اول با حکومت جناب آقای مصدق‌السلطنه مخالفت کردم و تا حالا هم مخالفت خودم را تغییری ندادم البته ابتدای امر روزنامه‌های دولت به تدریج شروع کردند به تهمت و فحش و افترا ولی من راه خودم را رفتم و اهمیتی ندادم پس از مدتی جناب آقای جمال امامی در مجلس شروع کردند به مخالفت بنده هم با جناب آقای جمال امامی نزدیکی نداشتم چیزی که بنده را با ایشان نزدیک کردهمان خط سیری بود که باهم می‌رفتیم وقتیکه بنده دیدم ایشان هم در مسیر ما دارند می‌آیند با هم همکاری کردیم و هیچ عار و ننگی هم نداریم همین طوربه رویه خودمان ادامه دادیم تا باینجا رسیدیم که عده کثیری از آقایان جبهه ملی یعنی آنهایی که اساس و بانی نهضت ملی بودند آنهایی که پایه‌های نهضت ملی را بوجودآوردند آنهاییکه در دوره ۱۵ اینجا مبارزه می‌کردند و جناب آقای دکتر مصدق‌السلطنه اینجا تشریف نداشتند و قضایای نفت را بوجودآوردند اینجا با من هم عقیده شدند و نظر مخالف با دولت دادند البته ما هم خود بخود با این دسته همکاری کردیم و می‌کنیم و این امر باعث این شد که بعضی از روزنامه‌ها طرفداردولت می‌نویسند که میراشرافی همکار جمال امامی آقایان میراشرافی دوسال هم با جناب آقای دکتر مصدق همکاری کرده دو سال هم با حضرت آیت‌الله کاشانی همکاری کرده‌است فقط این را برای خودشان سوژه کرده‌اند مطلبی که می‌خواهم بعرض آقایان برسانم این موضوع است و استدعامی‌کنم که جناب آقای قائم مقام هم توجه بفرمایند روزنامه‌ها می‌نویسند که آقای جمال امامی جاسوس انگلیسها است اگر آقای جمال امامی جاسوس انگلیس است خود آقایان در مجلس تشریف داشتند کسی که در مجلس تعارف زمامداری به جناب آقای دکتر مصدق کرد کی بود؟ آقای جمال امامی بود پس باید بگویم که خدای نکرده آقای دکتر مصدق‌السلطنه هم بدستور انگلیسی‌ها آمدند بنده که هیچ همچو حرفی نمی‌توانم بزنم ولی می‌خواهم عرض کنم هر کسی که مخالف دولت است فورا متهمش می‌کنند بجاسوسی انگلیسها و خائن و خیانت پیشه در صورتیکه بنده هرگز افراد ایرانی را جاسوس نمی‌دانم همه خدمتگذار ایران هستند فقط اختلاف سلیقه دارند ولی فقط بنده از جناب آقای دکتر مصدق یک سوال دارم و استدعادارم که جواب این مطلب را لطف بفرمایند که روزنامه‌های وابسته بایشان نوشته‌اند آیت‌الله کاشانی که امروز مایه فخر چهار صد میلیون مردم مسلمان است و مایه افتخار ملت ایران است و پایه گذار اساس و بانی این نهضت است این شخص جاسوس انگلیسی‌ها است؟ بقایی جاسوس انگلیسی‌ها است؟ مکی کسی بود که در دوره پانزدهم آقایان شاهد هستند بنده که نبودم در پشت این تریبون روزها ایستاد و صحبت کرد و نگذاشت که آن قرارداد کذایی در دوره ۱۵ تصویب بشود امروز روزنامه شورش به مکی یک کلمات رکیک و بدی می‌نویسد که من نمی‌توانم اینجاعرض کنم خجالت می‌کشم جناب آقای دکتر مصدق باید این مسئله را برای ملت ایران روشن کند که اگر دکتر بقایی و حائری‌زاده و مکی و قنات‌آبادی جاسوس انگلیسی‌ها هستند همه با ایشان همکاری می‌کردند و اگر این روزنامه بیخود نوشته‌است باید رسما اعلامیه بدهند و جلو اینگونه روزنامه‌ها را بگیرند و چیزی که هست دولت نباید...

نایب رئیس – آقا وقت شما تمام شده‌است.

میراشرافی - بنده سه دقیقه دیگر وقت دارم آقایان نگذاشتند که صحبت کنم باین روزنامه‌ها اجازه بدهد که شخص برجسته مملکت را لجن مالی بکنند و اشخاص خدمتگذار مملکت را فحش بدهند.

مهندس حسیبی - جناب آقای میراشرافی این آواز دشتی بود؟

میراشرافی – نخیر دشتی نبود ماهوربود (خسروقشقایی - کوراوغلی بود) آقای صفایی می‌فرمایند می‌خواستی بگویی آواز پیشه‌وری بود

صفایی - نه آقادروغ می‌گوید

فرامرزی - یک چیزی بگوکه به حسیبی بخورد

نایب رئیس - آقای زهری بفرمایید

زهری - عرایض بنده بقیه عرایضی است که درجلسه سه شنبه گذشته می‌خواستم عرض کنم و اجازه نفرمودند جناب آقای جلالی هم چنددقیقه پیش اظهارلطفی فرمودند که اصولا بنده لازم نمی‌دانم درمقام جوابگویی برآیم برای اینکه می‌دانم ایشان باحسن نیت کامل (صحیح است) بدون تردیدباحسن نیت کامل آن اظهارات رافرمودند (صحیح است) بنده هم جناب آقای جلالی و جناب آقای دکتر سنجابی را که اصولا سخن با ایشان است می‌خواهم تایید کنم و تاییدهم کردم که آقای دکتر مصدق بزرگ همه ما بود ولی باکمال تاسف بایدعرض کنم که بزرگی نفرمودند بنده در جلسه هفته گذشته عرض کردم با ذکر شواهدی که آقای دکتر مصدق امروز دکتر مصدق فرض کنیم یک سال یا دو سال پیش نیست خیلی میل داشتم برای من کسی توضیح بدهد آن دکتر مصدق چطورشده که اینطورشده‌است ماخودمان برای این ترتیب یعنی بنده خودم برای این ترتیب دلیلی دارم و آن این است که هرکجا طعمه‌ای بود شیرین. مگس و مار و مور گردآیند (میراشرافی - و حزب ایرانی‌ها) آنهمه قدرت و توانایی ابن الوفت‌ها متملقین و چاپلوس‌ها را به طرف خود جذب کرد بطور خلاصه عرض کنم بعد از مدت کوتاهی که جناب آقای دکتر مصدق تمام قدرت‌های موجود را در دست گرفت فقط کسانی توانستند در اطراف پیشوای ما بمانند که از شخصت خود صرفنظرنمایند برای این کار برای صرفنظرکردن از شخصیت هم همیشه می‌شود بهانه درست کرد و آقای دکتر مصدق هم بعد از مدتی در حکومت مطلقه فقط اشخاصی را می‌توانست تحمل کند که مرتب بگویند صحیح می‌فرمایید و من باب مثال وزرای ایشان را از نظر بگذرانیم معذرت می‌خواهم نظرمن بهمه آقایان نیست ولی اکثریتشان در بی شخصیتی و بی ارادگی بتصدیق آقای دکتر مصدق سرآمد اقران می‌باشند البته یکی دو تا هم آب زیرکاه در میان آنها هست که تفصیل دیگری دارد (عبدالرحمن فرامرزی - آنهاهم کاهندیعنی بی وزن هستند) من همیشه شب ۱۰ اسفند و آن جلسه خصوصی کذایی را که آقای نخست‌وزیر با پیژامه تشریف آورده بودند اغلب بیاد دارم اغلب آقایان هم حضور داشتند و یادشان هست که آقای دکتر مصدق بعد از شرح وقایع در حضور آقایان وزرا شمه‌ای از بی عرضگی وزیران اظهار داشتند آن شب وقتی عکس العمل از آقایان وزیران ندیدم به موضوع چندان اهمیت ندادم ولی بعدها که جریان کارهای بعضی از وزارتخانه‌ها راشنیدم باخودگفتم که حق بادکتر مصدق بوده‌است اگر اینهابی عرضه نبودند تحمل نمی‌کردند که مثلا تیمسار رئیس بازرسی نخست‌وزیری که درمیان افسران شهرت خاصی دارند بروزنامه‌ها بگویند که من بهرج و مرج وزارت خاتمه خواهم داد و همه وزارتخانه‌ها را زیر نظرخود خواهم گرفت اگر آقایان بی عرضه نبودند تحمل نمی‌کردند که یک بازرس بیاید و یک وزیری را که درمقابل مجلس مسئول است یک وزیرفرهنگی را که غیبتش بدون عذر موجه بود دوازده تومان و خرده‌ای جریمه بکند این بی عرضگی و عدم لیاقت آقایان وزیران تقصیرکیست؟ (فرامرزی - تقصیرخداست که خلقشان کرده) بنظرمن تقصیرکسی است که اینها را انتخاب کرده و بعد از این که این‌ها را آزمایش کرده نگهداشته‌است و این دلیل براین است که آقای دکتر مصدق دیگر نمی‌تواند با اشخاص باعرضه و با شخصیت همکاری کند و یک چنین اشخاصی راتحمل کند ازروزی که جناب آقای دکتر مصدق‌السلطنه قدر قدرت شده‌اند (میراشرافی - و قوی شوکت) فقط بله قربان گوها حق حضور در مقابل ایشان را دارند و نتیجه این وضع شده‌است که می‌بینیم وزارتخانه‌های ما مبدل شده‌است به یک دستگاه مجهزبرای تهیه گزارشهای ۶ ماهه و یکساله و دوساله و غیره من می‌خواستم اگر آقای دکتر سنجابی اینجا تشریف داشتند خدمتشان عرض کنم که ما عوض نشده‌ایم ما در جزئیات بهانه جویی نمی‌کنیم مثلا انتصاب آقای دکتر فلاح که در دوران انگلیسی‌ها هیچ پست فنی نداشتند و طبق اسناد موجود با اداره انتشارات شرکت سابق در تهران یعنی با اداره جاسوسی شرکت در تهران همکاری میکرده‌است شاید ظاهرا اهمیتی نداشته باشد ولی اگر عکس العمل این انتصاب را در ده‌ها هزار نفرکارگر رنجدیده و صدها نفر مهندس تحصیل کرده شرکت مطالعه نماییم باهمیت موضوع پی می‌بریم و می‌فهمیم که این انتصاب که بقول آقای دکتر سنجابی ممکن است یک اشتباه باشد یک اشتباه احتمالی باشد چقدر ممکن است اسباب یاس و نا امیدی بشود و به تبلیغات ایادی انگلیس کمک کند که می‌گویند انگلیسها خودشان خواسته‌اند که نفت ملی شود (حسیبی - این فرموده آقایان است) آقای فلاح رئیس استخدام شرکت بودند اداره استخدامی که فقط کارشان استخدام بود بعضی وقت‌ها حکم استخدام می‌دادند آقای دکتر سنجابی تشریف ندارند این بهانه جویی است (دکتر بقایی - آقای مهندس حسیبی هستند) (مهندس حسیبی - بله البته هستم) ما پارسال هم به بعضی از انتصابات و بعضی اعمال آقای دکتر مصدق عقیده نداشتیم و ایراد داشتیم وظیفه خود دانستیم که انتقاداتمان را بگوییم ولی پارسال در روزهای آخر تیرماه حزب ما و روزنامه ما و خود ما وظایف خود را در مقابل نهضت ملت ایران به بهترین وجهی انجام دادیم ده‌ها هزا رنفر از مردم تهران در خیابانها و دهها هزار نفراز خوانندگان روزنامه شاهد و مندرجات روزنامه شاهد شاهدهستند که در همان ایام در آخر تیرماه در روزنامه ما مقاله آقای مکی همکار محترم و عزیز ما سانسور می‌شد بعذر این که زیاد تنداست و ممکن است بعدا اسباب زحمت بشود اگر آقای مکی بودند تصدیق می‌کردند آقای دکتر سنجابی به تیترهای سرمقاله سه سال پیشتر روزنامه شاهد بدون اینکه شاید قصد ناگفتنی داشته باشد بطورناقص اشاره فرمودند چنین وانمودکردند که شعار ما همواره این بوده‌است که اندر پس مگر ماچه دریاچه سراب و بعد جمله ناقص دیگری را فرمودند که حرف مرد یکی است و ما را رفیق نیمه راه معرفی کردند حرف مرد البته یکی است چیزی که نابخشودنی است مخصوصا برای مسئولین امر لجاجت و پافشاری در اشتباه است حرف مرد یکی است من اجازه می‌خواهم از آقایان که عرض کنم بعلت همین نظر بود که بنده هنگام طرح اعتبارنامه‌ها در همین مجلس هیچکس باندازه من برای خود مخالف تهیه نکرد ولی اکنون می‌توانم ادعاکنم و به همکاران محترم هم ثابت شده‌است که ایستادگی من مبنی بر لجاجت و غرض خصوصی در آن روزها نبوده‌است آقای دکتر سنجابی که مقالات سه سال پیش روزنامه شاهد را هنوز بخاطر دارند مندرجات روزنامه ما را طی این سه سال بطور قطع فراموش نخواهندکرد و تصدیق می‌فرمایند که ما هیچوقت از اصولی که روز ازل معین کردیم منحرف نشدیم ما همواره همراه نهضت مردم ایران بودیم و هستیم و افراد زیادی در این راه مدتی با ما بودند و از ما جداشدند با ما هستند و از ما جدا خواهندشد ما چه تقصیری داریم اگر شخصی که رهبری نهضت باوسپرده شده بود نتوانست از تمام ممکنات و فرصتها برای رسیدن به پیروزی نهایی استفاده کند برای ما فروش چند صد هزار تن نفت یا چند میلیون تن نفت پیروزی نهایی محسوب نمی‌شود بنظر ما پیروزی نهایی وقتی بدست می‌آید که از هیئت حاکمه فاسد و دست نشانده استعمار خلع ید گردد و حقوق مسلم میلیونها نفر مردم زحمتکش این مملکت تامین بشود آقای دکتر مصدق ببخشید جناب آقای دکتر مصدق با آن قدرت و آن اختیارات آن پیروزی و آن افتخارات برای نیل باین منظور چه کرده‌است اگر آقای دکتر مصدق جاودانی بود و اگر ادعابکند که هرگز اشتباه نمی‌کند و هرگز هم اشتباه نمی‌کرد همه ایرادها و انتقادهای ما را می‌شد بهانه جویی تلقی کرد ولی دکتر مصدق جاودانی نیست ملت ایران است که جاودانی است ولی دکتر مصدق اشتباه هم می‌کند منتهی دیگر هرگز باشتباهات خود اعتراف نمی‌فرماید و آخرین جواب ایشان و مدافعین ایشان در مقابل انتقادات ما این است که بگویندهمین است که هست. این جواب هم که تصدیق می‌فرمایید قابل قبول نیست ما برای همین است که هست مبارزه نکرده‌ایم ما مبارزه کرده‌ایم و می‌کنیم که این است هست عوض بشود جناب آقای دکتر مصدق نتوانست و هنوز هم شاید نتواند نهضت ملی ایران را با مقام و موقعیتی که ملت ایران برایش فراهم کرد است زودتر به ثمر برساند ولی دوام و بقای نهضت بستگی به اشخاص ندارد بستگی بهیچ فرد بخصوصی ندارد اگر افراد منحرف شوند ملت دیر یا زود آنها را خواهدشناخت و آنها را کنار خواهدگذاشت (صحیح است) تاثیرتبلیغات و طومارهای خونین هم بطوری که همه می‌دانیم خیلی موقتی است (دکتر بقایی – با مرکورکرم رنگی می‌شود) آقای دکتر سنجابی فرمودند که اگر کارشکنی و اخلالگریها نبود در مسئله نفت توفیق بیشتری بدست می‌آمد این موضوعها و این اگرها قابل بحث نیست و ادعای صرف است آقای دکتر شایگان جایشان خالی چندی پیش از پشت همین تریبون وعده دادند که اگر اختیارات فوری تصویب گردد کار نفت هم فوری سرانجام پیدامی‌کند (میراشرافی - یعنی تا۴۸ ساعت دیگر) و یک سند محرمانه هم برای اثبات این مدعا داشتند ولی اختیارات همان روز تمدیدشد ولی از سند محرمانه از آن وعده و نتیجه منتظره ما هنوز اطلاعی پیدا نکردیم (دکتر بقایی – از قرار معلوم رفته‌اند بیاورند) (عبدالرحمن فرامرزی - رفته‌اند نتیجه را بیاورند) و در مورد سرمقاله سه سال پیش که آقای دکتر سنجابی قسمتهایی از آنرا خواندند چیزی عرض نمی‌کنم جز این که تیتر کامل آن سر مقاله را در این جا تکرارمی‌کنم تیتر کامل این بوده‌است که...

نایب رئیس - آقای زهری وقت شما تمام شده‌است.

زهری - پنج دقیقه وقت می‌خواهم

نایب رئیس - سه دقیقه هم علاوه شده

زهری - اجازه بفرمایید که از وقت ماده ۹۰ استفاده کنم.

نایب رئیس - بفرمایید

زهری - این لطف آقای جلالی هست که یک ماده ۹۰ درست کردند که چند دقیقه استفاده کنم عرض می‌کردم که تیتر کامل آن سرمقاله از این قرار بود: که هنوز وقت آن نشده که گوییم اندرپس مرگ ما چه دریاچه سرآب و سو تیترش این بود که شرکت نفت دوام خود را مدیون دوام یاس و بدبینی ما که خودساخته‌است می‌باشد راجع به تاریخچه ملی شدن نفت و عقاید سه سال پیش ما وعقاید فعلی ما وقت و فرصت خواهدشد که در اینجا مفصلابحث شود نه تنهاعقاید ما بلکه عقاید بسیاری از آقایان دیگر این موضوع را برای بعد می‌گذاریم فقط یک نکته می‌ماند و آن عقیده ما نسبت به آقای مهندس حسیبی است که چون حرف مرد یکی است بایدعرض کنم در اصول تغییری نکرده‌است مامثل تمام آقایان نمایندگان محترم ایشان را مرد درست پاکدامن تحصیل کرده می‌دانیم (صحیح است) ولی چه می‌شودکرد ایشان همانقدرکه ساده و پاکدل می‌باشندسریع التاثیر و زودباورهم هستند (مهندس حسیبی - بله بنظرشما) عرض کردم که بنظربنده‌است عرض اولم نظرهمه آقایان است و این دومی نظربنده و خودمان راهم گول نمی‌زنیم که به آقای مهندس حسیبی و امثال آقای مهندس حسیبی اشخاص درستکار کاری بهشان رجوع نکرده‌اند و فقط آقای مهندس حسیبی در جواب بعضی‌ها مصاحباتی می‌فرمایند مثل مصاحبه دیشب ایشان که در روزنامه کیهان بود که خواهش می‌کنم آقایان بخوانند (میراشرافی - کاری که بلدند بایشان دادند) (مهندس حسیبی - بنده آن مصاحبه را ندیده‌ام با بنده صحبت کرده‌اند نوشته‌اند مصاحبه‌ای نبوده‌است اگر نوشته‌اند مصاحبه درست نبوده اگر مطلب غلطی باشد بمن مربوط نیست) (زنگ رئیس)

نایب رئیس - آقایان بین الاثنین صحبت نفرمایید

زهری - پس تکذیبش بفرمایید چون وقت بنده دارد تمام می‌شود آخرین مطلبی که می‌خواهم در اطراف آن چند کلمه بگویم موضوع قتل فجیع رئیس سابق شهربانی است نکته غریب و غیرمنتظره در بیانات جناب آقای دکتر سنجابی مقایسه ایست که استاد محترم بنده و نمی‌دانم در اثر چه سلسله تفکراتی هنگام بحث در این موضوع از محاکمه تاریخی دریفوس یادکرده‌اند که آقای دکتر سنجابی در آغاز گفتارخودشان متذکرشده‌اند که قبل از رسیدگی به مدارک در این باره اظهاری نمی‌فرمایندولی قبل از رسیدگی به مدارک جز اظهار نظر در این باره کار دیگری نکردند ما تا امروز بخوداجازه ندادیم در مورد کیفیت تحقیق و تعقیب آن قتل فجیع آنرا با چگونگی تحقیق و تعقیب پرونده تاریخی دریفوس مقایسه کنیم در صورتیکه از بسیاری جهات قابل مقایسه‌است (عبدالرحمن فرامرزی درتاریخ نوشته شده‌است) اکنون هم وقت این کار را نداریم و اینکه خدمت آقای دکتر سنجابی یادآورمی‌شوم که امیل زولا نویسنده فرانسوی قبلا از دریفوس نخواست که بیگناهیش را ثابت کند که اوبتواندازاودفاع کندزولامعتقدحق و عدالت بود پس از محاکمه دریفوس که منجربه محکومیت اوگردیدزولا درصددتحقیق برآمد مدارک محاکمه و اسنادوادعانامه دادستان و سوابق زندگی دریفوس را مطالعه نمودویقین حاصل کرد که دریفوس بیگناه است و دامن همت به کمرزد که بیگناهیش را ثابت کند. من از آقای دکتر سنجابی توقع ندارم که ایشان همانکاری را بکنند که زولاکرد ولی توقع داشتم که قبل از رسیدگی به مدارک درباره آقای دکتر بقایی اظهار نظرنکنند من اطمینان دارم و اطمینان پیداکرده‌ام که بموقع خوداقلا یکی از چهارمسئله مطروحه آقای دکتر سنجابی باثبات خواهدرسید و وقتی که عدم مداخله و اطلاع آقای دکتر بقایی در این جریان ثابت شد آنوقتی دیگر احتیاجی نخواهدبود که کسی پیداشودوبادفاع خوددفاع زولا را از دریفوس تحت الشعاع قراردهد (میراشرافی - آقای دکتر سنجابی شوخی کردند) آقای دکتر سنجابی درآن جلسه باکمال قدرت بیان خودخواستند شکنجه متهمین را که یک امرموهوم و ثابت نشده‌ای توصیف کرده انددرمقابل قتل نفس ناچیزقلمداد کننددرصورتیکه این مسئله احتیاج باثبات نداشت موضوعی که اهمیت ندارد این است که از خود بپرسید آیامتهمین را شکنجه کرده اندو اگر شکنجه کرده‌اند چرا...

عبدالرحمن فرامرزی - اینطورنیست شکنجه کردن درنظمیه صدمرتبه از قتل بدتراست نظمیه و عدلیه بایدمامن مردم باشد قتل درهمه جای دنیا می‌شود ولی دولت در هیچ جاحق ندارد شکنجه بدهد این حرفهاچیست صدمرتبه بدتراست (زنگ رئیس) زهری - ایشان یک وسیله داشتند که این ادعارا برای همه تکذیب کنند و مفتری را در این مورد تعقیب کنندورسوا سازند و آن این بود که می‌گذاشتند بازپرس و نماینده دادستان طبق مقررات قانون فوری بعدازاعلام جرم دکتر بقایی متهمین را ببینند اگر این کار را کرده بودند ثابت می‌شد که ادعای اعلام جرم کننده پوچ و واهی است و مقصودش بدنام کردن مامورین تحقیق می‌باشد (عبدالرحمن فرامرزی - دولت حق ندارد شکنجه بدهد) اگر این کار را میکرند برای متهم ساختن دکتر بقایی دیگر احتیاج به آنهمه تبلیغات رادیویی و مطبوعاتی پیدانمیشدولی اینکاررانکردند و باجلوگیری از اجرای قانون و ادعای بی اساس که دکتر بقایی میخواسته‌است متهمین را ملاقات کند ضعف موقعیت خود را به ثبوت رساندند. اما اینکه چرامرتکب شکنجه شدند؟ البته آقای دکتر سنجابی شکنجه درمقابل قتل جرم کوچکی است ولی اگر منظور از شکنجه تهیه اقاریر برای متهم و محکوم ساختن یک بیگناه باشدشمابازهم آنرا یک جرم کوچک و ناچیز تلقی خواهید فرمود (دکتر سنجابی - نه) آیا باز هم در آنوقت دکتر بقایی رابا آن جیب بری تشبیه خواهیدنمود که دستش را پیچانده‌اند (دکتر سنجابی - دست دکتر بقایی را که هنوزنپیچانده‌اند) امربفرمایید که ما خودمان بپیچانیم آیا باز هم آنوقت تبلیغات دولت رابرعلیه یک متهم یک امرعادی تلقی خواهیدفرمود شماخواستید که اول ثابت شود که متهمین بیگناهند تا بعد ادعای شکنجه موثر و قابل توجه قرارگیرد یک چنین تقاضایی از شما استاد دانشگاه و قاضی یک محکمه عالی بین المللی بعیداست وظیفه ما نیست که ثابت کنیم که متهمین گناهکارند یا بیگناه وظیفه کلی همه ما شما و ما این است که نظارت کنیم تا در اطراف یک قتل فجیع و جنایتی که اتفاق افتاده‌است درست تحقیق شود و مرتکبین جنایت هرکه می‌خواهد باشد طبق مقررات قانونی تعقیب گردد و به مجازات برسد ما جز این وظیفه نداریم آیا شما آقای دکتر سنجابی استاددانشگاه قاضی محکمه عالی بین المللی نماینده مجلس و عضو کمیسیون قوانین دادگستری وظیفه دیگری هم در این مورد دارید؟ اگر ما به شکنجه متهمین اعتراض داریم باین جهت است که این عمل ممکن است باعث گمراهی عدالت بشود و سبب شود که مجرمین واقعی از چنگال عدالت فرار کنند آنهایی که مرتکب این عمل می‌شوندنمی‌دانند که صرف اعتراف با شکنجه یابی شکنجه به تنهایی نمی‌تواند در امور قضایی سبب و دلیل محکومیت بشود مطلب مهمتر تصورنمی فرمایید توجیه یاکوچک ساختن اصل شکنجه متهمین درجامعه امروز قدم اول در راه برقراری دیکتاتوری و نابودی حکومت دمکراتیک و حکومت مردم برمردم است در مورد دریفوس که آقای دکتر سنجابی از آن یاد فرمودند قسمتی از مردم فرانسه قریب ۱۵ سال مبارزه کردندتا توانستند برائت یک مرد بیگناه را ثابت کنند من اطمینان دارم که در این مورد ۱۵ هفته هم طول نخواهدکشید تا بیگناهی بقایی درنظرمردمی که انصاف دارند و درنظرخود سرکارعالی خودجناب آقای دکتر سنجابی ثابت گردد. یک سوال هم راجع به وقایع دزفول داشتم که الان تقدیم می‌کنم.

- بیانات آقای قنات‌آبادی طبق ماده ۱۴۶ و آقای دکتر معظمی بعنوان ماده ۹۰ آئین‌نامه[ویرایش]

۳- بیانات آقای قنات‌آبادی طبق ماده ۱۴۶ و آقای دکتر معظمی بعنوان ماده ۹۰ آئین‌نامه

نایب رئیس – وارد دستورمی‌شویم آقای دکتر معظمی طبق ماده ۹۰ اجازه خواسته‌اند.

شمس قنات‌آبادی - بنده اخطاردارم

نایب رئیس - طبق چه ماده‌ای؟ شمس قنات‌آبادی - ماده ۱۴۶ خطاربنده راجع به طرح قانون حکومت نظامی درمجلس شورای ملی است (صحیح است) چون بموجب خودهمان قانون دولت مکلف است بلافاصله بعدازیکهفته لایحه برقراری حکومت نظامی رابه مجلس بفرستند و مجلس هم موظف است که در جلسه عادی یاجلسه فوق العاده قانون را مطرح بکند (مهندس حسیبی - جلسه فوق العاده تشکیل بدهید) تشکیل نشده و حالابنده علت این که چرا قانون حکومت نظامی مطرح نشده بیان می‌کنم و خلاصه بایدعرض کنم که باستنادهمین حکومت نظامی غیرقانونی دولت هرکه رامی‌خواهد می‌گیرد پریشب رفته اندبه مساجد می‌ریزندبه جلسات قرآن و رفته انددرجلسه هیئت قائمیه دانشمندمحترم آقای شیخ محمد تهرانی را از منبر کشیده‌اند پایین و او را برده‌اند به شهربانی جرم این مرداین بوده که تفسیر قرآن می‌گوید جرم این مرد این بود که فرعونهای عصررابافرعونهای گذشته تطبیق می‌کند این جرم این مرد بودولاغیر این حکومت نظامی غیرقانونی و این بند و بستها و گرفتگیرها همه اش جرم است آقای دکتر مصدق نمی‌تواندبا این حربه هابجنگ خدابرود.

دکتر بقایی - آقای قنات‌آبادی جرم اواین بوده‌است که به معاویه اهانت کرده‌است چون معاویه قوم و خویش مارا سرکارآورده بود.

عبدالرحمن فرامرزی - کاربدی کرده بود که به معاویه اهانت کرده بود معاویه از صحابه پیغمبراست

نایب رئیس - آقای دکتر معظمی طبق ماده ۹۰ اجازه خواسته‌اید بفرمایید

دکتر معظمی - بنده خیلی متاسفم از اینکه وضع مجلس شورای ملی ایران به مرحله‌ای رسیده‌است که کارش فقط نطق قبل از دستور است و از وظایف قانونگذاری بهیچوجه خبری نیست.

شمس قنات‌آبادی - حق را ازش گرفته‌اند جناب آقای دکتر معظمی

صراف‌زاده - کاری دیگر نیست آقای دکتر معظمی (زنگ رئیس)

دکتر معظمی - و امروزکه روزهفتم خرداد یعنی یکسال از دوره هفدهم مجلس می‌گذرد اگر ما بخواهیم بیلانی به ملت ایران ارائه بدهیم جز نطق قبل از دستور تهمت به یک دیگر زدن هم دیگر را مفتضح کردن چیز دیگری نیست

میراشرافی - چرا لایحه اختیارات را تصویب کرده

شمس قنات‌آبادی - دولت هم همین کار را می‌کند

میراشرافی - سرچشمه اش آقای دکتر مصدق است (زنگ رئیس)

دکتر سنجابی - در این محیط که نمی‌شودصحبت کرد

نایب رئیس - آقای میراشرافی صحبت نفرمایید دکتر معظمی - از آقایان اعضای فراکسیون نهضت ملی تمنی می‌کنم که طرفداری نفرماییدبگذارید هرچه می‌خواهندداد بزنند چون من هم حوصله اش رادارم و هم بحمدالله ملت ایران بقدری رشدپیداکرده‌است که بخوبی تمام جزئیات اعمال ماراحتی اگر این جاسرفه کنیم یاعطسه کنیم درنظرگرفته و قضاوت می‌کند(صحیح است) بنابراین هیچ نگرانی نداشته باشید که بنده رادراین جافحش بدهند کتک بزنندشکنجه بدهند زجر بدهند(میراشرافی - درزندان زجرمی‌دهند) نه از عقیده‌ام دست برمی‌دارم و نه از راهی که نهضت ملی ایران یعنی راهی که ملت ایران درپیش گرفته دست برمی‌داریم بنابراین تمنی می‌کنم که اجازه بدهیدصحبت کنم و آقایان هم هرچه فریاد کنند من یک کلمه جواب نمی‌دهم پس بنابراین در مقابل ملت ایران امروز که روز یکساله مجلس شورای ملی است مابجزحرف تشنج افترابهم دیگر زیرپاگذاشتن مصالح مردم هیچ بیلانی نداریم و حتی امروز بیکی از آقایان نمایندگان گفتم که من خیال دارم که درآتیه نزدیکی یک نطقی بکنم (میراشرافی - آقای رئیس ماده ۹۰ چون من نماینده مجلس هستم باید بیلان مجلس را عرض کنم)وبگویم که این مشروطیت ایران و این راهی که امروزمی‌رویم آتیه خوبی ندارد بنده تاسفم از این است که پس از ۷ سال وکالت یعنی چهاردوره نمایندگی که سه دوره آن گذشته و ۶ سال و از این دوره هم یکسال گذشته ۷ سال است که وکیل هستم و این دفعه اولی است که من از ماده ۹۰ استفاده می‌کنم و ماده ۹۰ هم بمن اجازه نمی‌دهد که در کلیه مذاکراتی که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند وارد شوم و صحبت بکنم.

دکتر بقایی - مجلس بشما اجازه خواهدداد.

دکتر معظمی - خواهم گفت بنده بعداز تعطیل راجع باوضاع مملکت و اینکه چرا ما از دکتر مصدق پشتیبانی می‌کنیم نطقی درمقابل ملت ایران خواهم کرد و امروزبا اجازه آقایان فقط جواب آقای دکتر بقایی رامی‌خواهم عرض کنم من اولا متاسفم هستم از این که پریروز برای اولین دفعه یک قدری از روی عصبانیت خارج از وظیفه وکالتی معمول خودم بی نزاکتی کردم و گفتم به آقای دکتر بقایی یک وکیل که دروغ می‌گوییدمن من با آقای دکتر بقایی قبل از این که به مجلس بیاییم سابقه دوستی داشته‌ایم درمدرسه و دراروپا و همینطور باپد رایشان و همیشه روابط ما با کمال دوستی و احترام بوده در این جاهم که این حرف را زدم از شدت عصبانیت بوده‌است و مبتنی بریک دلایل و سوابقی است که بنده بایشان گفتم دروغ می‌گویید و علت این بود که ایشان فرمودند ما تبانی کردیم که تغییررژیم بشودوبعددلایلی هم برای اظهارات خودشان فرمودند که من آنهارایکی یکی بعرض آقایان میرسانم اولا استناد یکه من بماده ۹۰ کردم از چند جهت است یکی راجع به کلمه که من بایشان گفتم دروغ می‌گویید یکی هم راجع باینکه ایشان بماوفراکسیون نهضت ملی اسناددادند که ما درتغییررژیم می‌خواستیم شرکت بکنیم و بعدهم راجع به گزارش هیئت هشت نفری که چون بنده شرکت داشتم مطالبی را که ایشان فرمودندچون یک قسمتش را نفرمودندویابخاطرشان نبود و برای روشن شدن اذهان مردم ضروری است عرض می‌کنم این است که بنده مطالبم را چندقسمت می‌کنم یکی راجع به جریان دعوتی که از طرف دربار از طرف فراکسیون نهضت ملی شده‌است و یکی هم راجع به گزارش هئیت هشت نفری. اول می‌خواستم عرض کنم که جناب آقای دکتر بقایی جنابعالی می‌دانید قسمتهایی از فرمایشات جنابعالی از قبیل مغالطه و جدل و سفسطه بود و این البته یکی از اقسام خطابه‌است و در موارد معینی البته مستحسن است ولی دریک مجلس رسمی و پارلمانی چون این قسمت ممکن است درنتیجه اینکه دراذهان کسی که آشناباوضاع نیستند یک سوء تفاهماتی ایجادبکند و با آبرو و حیثیت یکعده‌ای هم تماس داشته باشد بعقیده بنده این طرز استدلال صحیح نبود جنابعالی در استدلالی که فرمودید دوقسمت فرمودید یکی اینکه فراکسیون نهضت ملی وارداین جریان بوده و اطلاع داشته‌است می‌خواستم عرض بکنم که فراکسیون نهضت ملی را دو قسمت بفرمایید ما درآن موقع ۳۰ نفربودیم یک قسمت ۲۳ نفری و یک قسمت ۷ نفری آن قسمت ۲۳ نفری بهیچوجه واردنبودندیعنی اصلا اطلاع نداشتند و حتی در فراکسیون نهضت ملی راجع به مسافرت اعلیحضرت همایونی اصلانه بحثی شد و نه آقایان اطلاع داشتند و نه آقایان را بجریان گذاشتیم

میراشرافی - خیلی چیزها آنجابحث نمی‌شودولی بنام فراکسیون عمل می‌شود

دکتر معظمی - این ۲۳نفر اطلاع نداشتند و می‌خواهم عرض کنم این آقایان هیچ کدام از مردانی نیستند که وارداین تبانی‌ها بشوند مردمان شریفی هستند و دریک مبارزه سختی واردهستند و من به موکلین این آقایان تبریک می‌گویم که نمایندگانی فرستاده انددراین جادراین نهضت کاملاکمک می‌کنند و این آقایان هم علاوه براینکه واردنیستند همه شان در پشت این تریبون بقران مجیدقسم خورده‌اند که بقانون اساسی خیانت نکنند

حمیدیه - پس اختیارات خیانت نبودآقای دکتر؟

شبستری - اختیارات موافق قانون اساسی است

دکتر معظمی - و باساس قانون اساسی و بمقام سلطنت هم خیانت نکنند و همه شان چون مردان شریفی هستند مسلمانند پابند بقسم خودشان هستند و هروقت هم صحبت شده‌است درفراکسیون همگی علاقه خودشان رابه مقام سلطنت مشروطه باکمال وضوح و بدون تردیدابراز داشته‌اند (صحیح است) بعلاوه اعلامیه‌های متعددی که بعد از نهم اسفندوقبلش از طرف فراکسیون نهضت ملی صادرشده‌است همه حاکی از این نیت پاک آقایان نمایندگان است پس بنابراین این ۲۳ نفر رامن کاملامجزی می‌کنم بجهت اینکه هیچ اطلاعی نداشتند و مامی آیدراجع به ۷ نفر دیگر اسامی آن ۷ نفر را می‌خوانم تا آقایان بدانند آقای میلانی آقای جلالی. آقای دکتر سنجابی. آقای پارسا. آقای حاج سیدجوادی. آقای دکتر شایگان. معمظمی. این ۷ نفر درواقع بجریان مسافرت شاه قبل از نهم اسفند مسبوق شدند و طریق مسبوق شدن آن را الان جزئیاتش رابعرض جنابعالی میرسانم که جنابعالی هم واقف شوید که اگر اشتباه و سوء تفاهم باشدچون یقین دارم بی انصافی نخواهیدکرد این قسمت را قبول خواهیدکردوهمینقدربدانید که نبایستی یک اشخاص محترمی را آنهم بطوردسته جمعی مورداتهام قراردهید و جنابعالی حتمامسلمان هستید و می‌دانید که یکی از ایات بزرگ قران این است که می‌گوید یاایهاالذین آمنو فاجتنواکثیرامن الظن ان بعض الظن اثم (دکتر بقایی - این رابه آقای دکتر مصدق و رادیوهم بگویید)(عبدالرحمن فرامرزی - رادیوکه مسلمان نیست)(خنده نمایندگان) ملاحظه بفرمایید که در قران کریم بعضی از ظن هارا گناه کبیره می‌داند تا چه برسد باین که شما بیاییداین جا یکعده اشخاص ۳۰ نفری را در مجلس که یک مدتی با آنهاهمکاری می‌کنید مدتی باهم همقدم بوده‌اید بیاییدآنهاراتهمت بزنید که وارد تبانی بوده‌اند جناب آقای دکتر بقایی خودتان می‌دانید اشخاصی مثل آقای میلانی که من این شهادت راباید به ملت ایران و مخصوصامردم آذربایجان بدهم که یکی از اشخاصی هستند که اسباب افتخار مجلس هفدهم هستند (صحیح است) مردیست فاضل عالم ربانی باتقوی بافضیلت و هیچ چیزی منظور ندارد جزاین که در این مدتی که درمجلس است بتواند خدمت کند.

دکتر بقایی - کاملاصحیح است ولی رودست خورده و آلت شده‌اند

میراشرافی - صحیح است راجع بجواز جو و برنج هم ما از آقای میلانی چیزی نشنیده‌ایم

دکتر معظمی - این آقای جلالی که در حضورجنابعالی هستند مردیست که همه آقایان می‌دانند مورداعتماد صحیح العمل فاضل دانشمند

دکتر بقایی - کاملا درست است ایشان هم رودست خوردند

دکتر معظمی - همه را می‌دانید این آقای حاج سیدجوادی که جزاین ۷ نفربودند ملاحظه بفرمایید مردی است دانشمند بی نظرباتقوی و مردی نیست که موافق تغییر رژیم باشدوبیاید تبانی کند

عبدالرحمن فرامرزی - نورازصورتش می‌بارد

دکتر معظمی - همچنین آقای دکتر شایگان دکتر سنجابی آقای پارساهمه راملت ایران و مردم می‌شناسند اینها اشخاصی هستند که خودجنابعالی و آقای شمس قنات‌آبادی مکرر در روزنامه‌های خودتان درآغاز انتخابات تهران مکرراعلامیه صادرفرمودید که مردم تهران باین اشخاص رای بدهند درست است یانه؟

دکتر بقایی - آنوقت خیال تغییررژیم نداشتند

دکتر سنجابی - گناهشان این بود که با شماهم عقیده نبودند

دکتر معظمی - یکی هم خودبنده که جنابعالی خوب مرامی شناسید اهل تغییررژیم نیستم و بنابراین می‌خواهم عرض بکنم یک کسی که اهل انقلاب باشد یا اهل کودتا و یا اهل تغییررژیم باشدبیجهت وقت خودش را تلف نکند که سراغ من بیاید برای اینکه من اهل هیچکدام از اینهانیستم من درحدودقانون اساسی و مشروطیت مبارزه می‌کنم و از روزی هم که اینجاواردشدم همانطورکه می‌دانید از اول آنطوریکه بعقیده خودم و بعقل خودم می‌رسدکاملا از راه صحیحش وارد شده‌ام و نمی‌گویم اشتباه نکردم و اگر هم اشتباه کرده باشم سوء نیت نداشتم پس بنابراین این اشخاص اشخاصی نبودند که واردیک تبانی بشوند توجه بفرمایید آقای دکتر این تهمتی که جنابعالی زدید که ماواردتبانی شده‌ایم بهمین علت عصبانی شدم و گفتم که دروغ می‌گویید مقصودم این بود که اشتباه می‌فرمایید. توجه بفرمایید نخواستم فرمایشات جنابعالی راتکذیب کنم. پس بنابراین در جریان کاملا جنابعالی بی انصافی فرمودید و امیدوارم که این سوء تفاهم کاملا رفع شود.

دکتر بقایی - جواب بفرمایید

دکتر معظمی - یکی یکی جواب می‌دهم و حتی جنابعالی اگر نظرتان باشد دوسه مرتبه در این جریان مجلس از من سوال فرمودید که واقعا دکتر معظمی اگر نقشه تغییررژیم بودبماهم اطلاع بدهید یکدفعه در این راهروی مجلس و یکدفعه درکمیسیون خارجه و بازهم یکدفعه در راهروی مجلس بنده بجنابعالی عرض کردم قول شرافت بشمامی دهم که همچوچیزی نیست مصدق‌السلطنه همچومردی نیست.

میراشرافی - ایشان بایداین قول رابدهندشمابایدوکالت نامه داشته باشید

دکتر معظمی - و گفتم بجناب آقای دکتر بقایی من قول شرافت بشمامی‌دهم که اگر روزی حس کردم که همچوچیزی باشدمن خودم جدا با این فکرمبارزه خواهم کردصحیح است یانه؟ من بشماگفتم که اگر یک وقتی همچوفکری ایجاد بشود اول کسی که از قدرت قانونی خودش برای مبارزه اینجا استفاده بکند شخص من خواهد بود و با این سابقه توقع نداشتم که جنابعالی بیایید بطوردسته جمعی تهمت بزنید و بعلاوه درسی ام تیرنظرآقایان هست که همه آقایان با کمال صمیمیت مبارزه می‌کردیم و من امروز خیلی متاسفم و مکررهم گفته‌ام که اشخاصی که روز۳۰ تیر باهم بودند و مبارزه می‌کردند و یک هدف مقدس داشتند امروز عده‌ای از آنهارا من متفرق می‌بینم.

شمس قنات‌آبادی - مبارزه نکردیم که فلاح بیایدسرکار

دکتر معظمی - همه مبارزه کردند جنابعالی مبارزه کردید (اشاره به آقای قنات‌آبادی) مجاهدین اسلام مبارزه کردد بنده شهادت می‌دهم زحمتکشان مبارزه کردند حزب ایران مبارزه کردندوسه روزتوانستیم شهرراحفظ کنیم و آبروی ایران راحفظ کردیم درهمان موقع هم جناب آقای دکتر بقایی شاهدند که ما گفتیم اگر ایراداتی بدربار باشد بایستی اطرافیان اصلاح شوند و برای تغییر رژیم حاضرنیستیم صحبت تغییررژیم دربین نبود.

افشارصادقی - بوده‌است آقای دکتر جنابعالی اطلاع نداشتید (زنگ رئیس)

دکتر معظمی - این رابجناب آقای دکتر بقایی گفتم آقای دکتر بقایی هم عینا تاییدفرمودند اگر اصلاحی در اطرافیان باید بشود در اساس نباید تغییری داده بشود و لطمه‌ای واردبیاید

میراشرافی - آقای خسرو قشقایی هم همین عقیده را دارند؟(زنگ رئیس)

نایب رئیس - بین الاثنین صحبت نفرمایید

دکتر معظمی - پس این بودبطورخلاصه آنچه درمقدمه خواستم عرض کنم اماراجع به جریان دعوتی که از طرف فراکسیون نهضت ملی بعمل آمد تا روز ۹ اسفند چون جناب آقای دکتر مصدق هم درنطق خودشان درجلسه خصوصی دوسه مرتبه اشاره بمن کرده بودند من اتفاقا خیلی خوشوقتم که جناب آقای دکتر بقایی موضوع را تکرارکردند که من یکمرتبه برای اینکه سوء تفاهمی ایجادنشودجریان را آن طوریکه هست بعرض آقایان برسانم درابتداخدارا بشهادت می‌طلبم که آنچه می‌گویم آنطوری است که واقع شده ممکن است حافظه‌ام اجازه ندهد که بعضی جزئیاتش رابگویم ولی آن طوریکه واقع شده بعرض آقایان میرسانم: یکروز در فراکسیون نهضت ملی ماجلسه داشتیم جناب آقای علاء که من ایشان را مردشریفی می‌دانم و مرد محترمی می‌دانم بهش هم علاقه دارم چه در زمانی که درپاریس بودند سرپرست مابودند و چه اینجا که آمدیم درقسمت تقسیم املاک با ایشان کارمی‌کردیم و به بنده لطف داشتند تلفن فرمودند که من یکعده از آقایان منفردین را دعوت کردم به دربارشما هم بیاییدچندنفر دیگر هم بیایند بنده بایشان عرض کردم من چون عضوفراکسیون نهضت ملی هستم دعوت انفرادی رانمی توانم قبول کنم و اگر مصلحت می‌دانیدمن بفراکسیون بگویم که من را دعوت کردند.

بعد بنده آمدم در فراکسیون مطرح کردم که جناب آقای علاء یک چنین تلفنی کردند ایشان تلفن را گذاشتند زمین مجددا تلفن کردند که حالاکه اینطوراست از طرف فراکسیون نهضت ملی یک عده‌ای رادعوت کنید که بیایندبه دربار من آمدم از طرف آقای علاء بعرض فراکسیون رساندم و آقایان اعضای فراکسیون نهضت ملی هفت نفرراتعیین کردند که بنده هم یکی از آنهابودم ولی بنده اصرارکردم که بنده را نفرستند اما آقایان اعضای فراکسیون نهضت ملی باتفاق فرمودند که چون اعلیحضرت همایونی بشما لطف دارند آقای دکتر مصدق هم بشمالطف دارند و ماعلاقه مندهستیم که این اختلاف موجود به طور خوبی رفع بشود شما هم حتما بروید.

دکتر بقایی - تاریخش راهم بفرمایید

دکتر معظمی - عرض کنم یا اواخر بهمن یا اوایل اسفند

نایب رئیس - آقای دکتر معظمی وقت شماتمام شده

دکتر معظمی - حقیقتش این است که بنده خیلی دلم می‌خواهد این مطالب را بگویم.

دکتر بقایی - اجازه بفرماییدبگویند که بعدبهانه نیاورند که بماوقت ندادند دلایل اتهام را ردکنیم تا حالا جوابی ندادند دوساعت ماوقت می‌دهیم.

نایب رئیس - چقدروقت می‌خواهید

مکی - هروقت که صحبتشان تمام شود

دکتر بقایی - نامحدودوقت می‌دهیم.

دکتر معظمی - بنده صحبت خودم راتمام می‌کنم ولی یک سابقه را ایجادنفرمایید که برای ماده ۹۰ اجازه نامحدودباشد بنده یک ربع بیست دقیقه وقت می‌خواهم

دکتر بقایی- یک ساعت وقت می‌دهیم.

دکتر معظمی - یک ساعت زیاد است نیم ساعت کافی است.

دکتر بقایی - استفاده نکنید بقیه اش را به بنده بدهید

نایب رئیس - آقایانی که موافقند نیمساعت آقای دکتر معظمی به بیانات خودشان ادامه بدهندقیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد

نایب رئیس - بفرمایید

دکتر بقایی - ما بعد از نیمساعت باز بهشان وقت می‌دهیم

دکتر معظمی - بعد۷نفرازآقایان که معین شدند روز بعد ما بدربار رفتیم صبح وقتی که دربار رفتم جناب آقای علاء عنوان کردند باینکه جناب آقای دکتر مصدق روز جمعه آقای میلانی و آقای ملک مدنی و آقای دکتر شایگان راخواسته‌اند و یک اظهاراتی کرده‌اند (دکتر بقایی - کی‌ها را خواستند) جناب آقای میلانی و جناب آقای دکتر شایگان و جناب آقای ملک مدنی را و بعدفرمودند که من یک مطلبی داشتم (دکتر بقایی - مطالب رابفرمایید ضررندارد) آقایان همه شنیده‌اند تکرارش لزومی ندارد فرمودندچون اعلیحضرت همایونی همیشه کابینه آقای دکتر مصدق راتاییدوتقویت فرموده‌اند خیال می‌کنم سوء تفاهماتی شده‌است و خیلی مایل هستم که این سوء تفاهمات به ترتیبی مرتفع شود اینجا مذاکره خیلی زیادشده مطالب بحث شدگفته شد و بعدکارطوری طول کشیدتا اینکه ناهارمارادربارنگاه داشتند و بعد از ناهارهم که دراطراف مطالب صحبت شد هیچ فرمول معینی درواقع پیدانشد بعدازظهرآقای علاء پیشنهادکردند که ما ۷نفر شرفیاب شویم درآن موقعی یکی از آقایان اعضای دربار که آقای والاتبار باشددرضمن صحبت موضوعی مسافرتی راکه اعلیحضرت یک وقتی می‌خواستند بروندصحبتش را کردندولی موردبحث واقع نشد (دکتر بقایی - قول را هم آنجاگرفتند؟) اجازه بفرمایید قول راهم عرض می‌کنم همه مطالب رایکی یکی عرض می‌کنم ناهار راکه خوردیم آقای علاء فرمودند که فعلا خوبست حضوراعلیحضرت همایونی شرفیاب بشویم آقای دکتر شایگان یادشان بخیرفرمودند که حقیقت این است که ماهنوزفرمولی فکرنکردیم که برویم پیش اعلیحضرت و اینهم برخلاف ادب است که برویم آنجایک مطالبی بگوییم بعقیده من چون هنوز به نتیجه نرسیده‌است خوب نیست بدون اینکه مطلبی تمام شده باشد برویم حضورجناب آقای علاء فرمودند بهتراست که مطالب اعلیحضرت همایونی راهم اصغاء بفرمایند گفتیم بسیارخوب ساعت دوونیم بعدازظهربود که ماخدمت اعلیحضرت همایونی شرفیاب شدیم و در آنجا بازهم صحبت از مطالب جناب آقای دکتر مصدق به میان آمد و بعدهم اعلیحضرت همایونی فرمودند که من همیشه از آقای دکتر مصدق طرفداری و پشتیبانی کرده‌ام و بعد همینطور مذاکره طول کشید تا مقارن ساعت ۷ بعدازظهر بود که در واقع موضوع مذاکره و مطالب ما بدون نتیجه ماند و ما از حضوراعلیحضرت همایونی مرخص شدیم که بیاییم دسته جمعی خدمت آقای نخست‌وزیر (دکتر بقایی - اجازه می‌فرمایید یک سوال بکنم)

نایب رئیس - نخیرآقا نفرمایید سوال را بعد بفرمایید

دکتر معظمی - قبل از اینکه می‌خواستیم بیاییم اعلیحضرت همایونی قبلاتشریف بردند و بعدآقای علاء باماچندنفر که آنجابودیم مذاکره کردند و خلاصه سعی ایشان این بود که راه حلی پیدابشود ولی ما ۷نفر تمام سعیمان این بود که اگر اعلیحضرت همایونی و دکتر مصدق باهم روبروشوند خودشتان بهترمطالب را می‌توانندحل کنندتا اینکه مارفتیم منزل آقای دکتر مصدق درانجا مشغول مذاکره بودیم که جناب آقای علاء تلفن فرمودند و از ماچندنفر که نشسته بودیم بنده را خواستند پای تلفن بعدهمانطور که آقای دکتر بقایی فرمودندبنده همیشه رویه احتیاط راپیش می‌گیرم همانجا به آقایان گفتم خوبست یک نفر دیگر از آقایان بروند پای تلفن عین حقیقت را عرض می‌کنم همه آقایان فرمودندشما بروید بنده رفتم پای تلفن جناب آقای علاء فرمودند که اعلیحضرت همایونی چندوقت پیش می‌خواستند بروندبه مسافرت فعلامهیا برای مسافرتشان هستندبنده آمدم (دکتر بقایی - سوال کوچکی دارم که روشن می‌کندمطلب را) اجازه بفرمایید بنده آمدم دراطاق و واقعا این حرف رانمی خواستم بگویم بعدبفرانسه به آقای دکتر شایگان و آقای پارسا و آقای دکتر سنجابی عرض کردم که آقای علاء یک چنین مطلبی رافرمودند و من مصلحت نمی‌دانم که این حرف را بزنیم و گفتم این قسمت را به آقایان بگوییم یاخیرآقایان هم فرمودند که بگوییدواین مطلبی بود که آقای دکتر مصدق بنحوی تعبیرفرمودند که فلانی آمدویک نجوایی کرد (دکتر بقایی - النجوی من عمل الشیطان) و بعد که ما این حرف را به فرانسه زدیم گفتیم به آقایان دیگر بگوییم بعدهم بنده بجناب آقای میلانی و جناب آقای جلالی و سایرین گفتم که آقایان هم تاییدفرمودندنظربنده را که خودشان بیایندبگویند و یک مطلبی را که جنابعالی نفرمودید بنده اضافه می‌کنم بنده خودم رفتم دربار و بجناب آقای علاء گفتم که شماخودتان بیاییدمطلب را بگوییدتصادفا دربین راه که پیاده می‌رفتم به آقای ابوالقاسم امینی که فعلاکفیل دربار است برخوردکردم بایشان گفتم یک روزگاری داریم که صبح تاغروب می‌دویم باز یکعده‌ای بما حسادت می‌کنندبدهم بمامی‌گویند و خدانکند کسی باین روزگاربیافتد امروزمعلوم نیست چه می‌کنیم و چه شده‌ایم و حالاهم گرفتاری داریم و نمی‌دانیم چه بکنیم این حرف را زدم و گفتم بهمین بدبختی یک عده‌ای حسادت می‌برند (میراشرافی - آنوقت که آقای امینی کفیل دربار نبودند آنجا چکار می‌کردند) توی راه بودایشان می‌رفتندمنزل شاهپور عبدالرضا چون باجناق والاحضرت شاهپور عبدالرضا هستندخلاصه رفتم و به آقای علاء عرض کردم خودتان بیایید بگویید آقای علاء گویاشرفیاب شد یا اینکه اعلیحضرت همایونی اطلاع پیداکردند که بنده آمده‌ام بنده را در کتابخانه احضار فرمودند درآنجا که شرفیاب شدم راجع به مسافرت فرمودند من مدتهابودقصدمسافرت داشتم همان حرفی راکه آقای دکتر شایگان گفتند که اعلیحضرت فرمودند مدتهابود قصدمسافرت داشتند اول صحبت مسافرت شد و بعدراجع به تقسیم املاک صحبت کردند و فرمودند که شما مرتب اینجامی آئید من خیلی ممنون هستم و این قسمت رامن بهش علاقه دارم باید همینطور دنبال کنید دراینجابایدعرض بکنم من مخصوصا تنهانرفتم از آقای علاء خواهش کردم که ایشان هم بیایند و بعدما رفتیم خدمت آقای دکتر مصدق با آقای والاتبار و آقای علاء (دکتر بقایی - آن شش نفرآقایان آنجابودند؟) اجازه بدهید عرض کنم وقتی مارفتیم آنجا آقایان از اطاق آمده بودندبیرون بنده و آقای والاتبار و آقای علاء آنجانشستیم و در ضمن اعلیحضرت همایونی یک مطلب دیگری هم بمن فرمودند که من آنجامطرح کنم مطلب راجع به مسافرت بودبنده آنجا ابتدا این قسمت را یادآوری کردم به آقای علاء که این قسمت را به آقای دکتر مصدق بگوییدوبنده هم بعدازگفتن این صحبت پاشدم درست توجه کنید درابتدای صحبت که هنوز صحبت نشده بود آن مطلب را بنده گفتم و بعدبنده هم پاشدم آقایان سه چهارنفرشان توی اطاق مجاوراطاق آقای نخست‌وزیربودند و چندنفرشان آمده بودند به مجلس به مجلس که آمدیم ماچندنفرباهم مشورت کردیم که آقای علاء این قسمت را قول گرفتند باینکه اصلا نبایستی فاش بشود و با قید محرمانه بودن این قسمت را قول گرفتند (دکتر بقایی - کدام قسمت؟) قسمت مسافرت راقول گرفتنداز آقایان و گفتند که بهیچ وجه اعلیحضرت همایونی حاضرنیستند و راضی نیستند که هیچکس از این مسافرت اطلاع حاصل کند (دکتر بقایی - من از این قسمت اتخاذسندمی‌کنم) این قسمت به آقایان گفته شد و بعدهم (مکی - چرا؟ مگرشاه مملکت می‌خواستندفرارکنند؟)(میراشرافی - می‌خواستندفرارش بدهند)(بهادری - قول گرفته بودند که محرمانه باشد) عین حقیقت است که من عرض می‌کنم بعدآمدیم درفراکسیون یعنی درآنجا باهم صحب کردیم که ماتمام سعی و کوششی که کردیم این بود که اعلیحضرت همایونی و آقای دکتر مصدق با هم دیگر ملاقات کنند و پس از ملاقاتی که کردنداین اختلاف مرتفع بشود (دکتر بقایی - سوال من مال پیش از فراکسیون است آقای علاء درمصاحبه مطبوعاتی خودشان فرمودند که سه نفر از آقایان فراکسیون نهضت ملی گفتند صلاح این است که اعلیحضرت از کشور بروندوآن سه نفر هم تکذیب نکردند تاحالاکه دوماه از مطلب گذشته تکذیب نشده درروزنامه‌ها) چراتکذیب کردنددرروزنامه‌ها (میراشرافی - قراربازپرس هم تکذیب شد ولی دوروز بعدعینش چاپ و منتشرشد) دیگر فرمایشی نداریدآقای میراشرافی؟ آن قسمت راهم مراجعه بفرمایید از طرف فراکسیون نهضت ملی مفصلاتکذیب شده که عبارتش را آقای دکتر سنجابی دراختیارآقایان خواهند گذاشت اما اینکه فرمودندروزشنبه چرابنده رفتم دانشکده حقوق حقیقتش رامی‌خواهید بنده ۷ سال است که وکیل هستم در این مدت همیشه ساعی بوده‌ام که درسم را مرتب بدهم همیشه هم رفته‌ام حتی دربازرسیهای امتحانات که دعوت می‌شود من می‌روم و افتخارهم می‌کنم چون بالاخره من شغل دائمی خودم راهمان شغل تدریس می‌دانم و به این کارهم افتخار می‌کنم و بعدهم آن روزاصلا از طرف فراکسیون دعوتی نکرده بودند و فراکسیون آنروزرسمی نبودفقط از اشخاصی که درجلسه خصوصی اطلاع پیداکرده بودند تشکیل شده بود و دعوت جلسه خصوصی هم بمن نرسیده بود و بعلاوه اگر هم رسیده بودبشماعرض کنم که بعداز۷ سال تجربه که می‌دانم جلسات خصوصی مجلس شورای ملی بچه صورت است هروقت درس داشته باشم ترجیح می‌دهم که بروم درس تا اینکه بیایم درجلسه خصوصی مجلس شورای ملی چون من در این چندسال از جلسات خصوصی مجلس فقط یکی دومرتبه دیدم به نتیجه رسیدیعنی نصف نتیجه یکی از آن جلسه خصوصی بود که درنتیجه مساعی آقای مکی که بایک حسن نیت کاملی فرمودند که اختلافات دربار و دولت بایدمرتفع بشودباین صورت که درده نفریکنفررامعین کنیم از من خواهش کردند که کمک کنم و ۸ نفرمعین شدندوآن ۸ نفرهم آمدند و این گزارش را تهیه کردند و خودجنابعالی هم بودید و سایرین سوءنیتی هم درکارنبود (دکتر بقایی - ساعت درستان از چه ساعتی شروع می‌شودوتاچه ساعتی است؟) درس من از ساعت ده و نیم تاساعت ۱۲ است دهسال است برنامه‌های درس من شنبه و دوشنبه‌است و بنابراین بنده از جلسه خصوصی اطلاع نداشتم و اگر هم اطلاع می‌داشتم نمی‌آمدم و علاوه براین اگر خبرمسافرت رامی شنیدم برای من تعجب آور نبودبرای اینکه ۸ روز بود که من می‌دانستم که اعلیحضرت می‌خواهند بروندحتی آنروزهم پیاده از دانشکده حقوق می‌آمدم و اولین کسی که آن روزتوی راه به من رسید آقای عنایت سردفتر بودداشتندبنزین می‌گرفتندگفت شنیدم اعلیحضرت همایونی استعفا داده‌اند و می‌روند (عبدالرحمن فرامرزی - ایشان مگرمی خواستنداستعفابدهند؟) نه خیر عنایت اینطورمی گفت من همانطورپیاده آمدم منزل مادرم که نزدیک منزل آقای دکتر مصدق است و آن هیاهورا آنجا شنیدم و بعد از ظهرهم که بنده تلفن کردم گفتند که فراکسیون هست امامطالبی که جنابعالی بهش استنادفرمودید چند مطلب است یکی اینکه نمایندگا فراکسیون نهضت ملی اطلاع نداشتندبنده اقرارمی‌کنم که اطلاع نداشتند و این عدم اطلاع آنهایا اطلاع آنهاهیچکدام دلیل بر تغییر رژیم نخواهد بود یک قسمت دیگر هم فرمودید که مذاکرات رامامحرمانه نگاهداشتیم و چرامحرمانه بود نه در این قسمت درهرقسمتی وقتیکه تقاضاشده که مطالب رامحرمانه نگهداریم محرمانه نگه داشته‌ایم مثلاراجع به گزارش هئیت هشت نفری جناب آقای مکی فرمودند که حق ندارید قبل از اینکه منتشربشودبه فراکسیون گزارش بدهید تاشبی که جناب آقای مکی در جلسه قرائت فرمودند گزارش آن به فراکسیون داده شدو اگر بحرف ایشان گوش داده بودیم و درمجلس قرائت شده بود کار باین جانمی رسید (عبدالرحمن فرامرزی- فایده اش چه بود که می‌خواندندآقای دکتر؟) بعدعرض می‌کنم ایشان اصرارکردند که ماکاری نکرده‌ایم بیاییداین گزارش رامی خوانیم که تمام بشود این راجع به محرمانه ماندن. بعدهم یکی از دلایل جنابعالی رفتن بنده به دانشکده حقوق است که این دلیل برتغییررژیم است اگر اینطورباشد من الان ۱۴ سال است مشغول تغییررژیم هستم برای اینکه همیشه می‌روم دانشکده حقوق درس می‌دهم و اگر اسم این تغییررژیم باشد (دکتر بقایی - اسم این استدلال چیست؟) همانی است که شمافرمودید سفسطه‌است همان دلیل خودجنابعالی (فرامرزی - حالافرمودید که این سفسطه بود) یکی از دلایل جنابعالی این بود که من درآن مجلسی که پای تخت آقای نخست‌وزیر بوده‌است نجوی کردم نجوی راهم عرض کردم که بنده به فرانسه گفتم چون نمی‌خواستم بهمه آقایان موضوع را بگویم (دکتر بقایی -صحبت فرانسه صرف ادعا است) عین حقیقت است بسرجدآقا (اشاره به آقای میلانی) عین حقیقت است (دکتر بقایی - ممکن است مطالب دیگری فرموده باشید که می‌خواستید جناب آقای میلانی و آقای جلالی ندانند) آقای دکتر بقایی زندگانی سیاسی آدم می‌گذردکما اینکه یکسال از عمرمجلس گذشته‌است یکسال دیگر هم انشاء الله امیدواریم که بزودی بگذردولی فقط یک چیزاینجاباقی می‌ماند و آن این است که به عقیده بنده ما امانت دارملت ایران هستیم و درمقابل ملت ایران همیشه بایدطوری حرف بزنیم که یکوقت سوء تفاهمات ایجادنکندبنده مخالف بعضی اشخاص هستم که می‌آیندپشت تریبون بیک کسی می‌گویندبدون محاکمه دزدمی‌گویند جاسوس می‌گویند (پورسرتیپ - به رادیوهم بفرمایید) بنده بطورکلی با اعمالی که برخلاف اصول است مخالفم (میراشرافی - آنهایی که درروزنامه شورش می‌نویسندچطوربا آنهم مخالفید پس آن راهم بفرمایید به حضرت آیت الله کاشانی فحش می‌دهد؟) با آنهم مخالفم همیشه گفته‌ام بهرکسی بهرمقامی که برخلاف اصول توهین بشود مقامات قضایی باید جدا تعقیب کنند بافحش دادن غیرازاین که نفاق درمملکت پیش بیاید فایده دیگری حاصل نمی‌شودپس بنابراین در این جریان مسافرت می‌خواستم تمناکنم اگر اشتباهاتی در این قسمت داشته‌اید کاملا مرتفع بفرمایید اماراجع باین قسمت گزارش هیئت ۸ نفری خوشبختانه جناب آقای دکتر بقایی درآخرنطقشان درموقعی که این گزارش ۸نفری را مطرح می‌فرمودند می‌خواستندگزارش هیئت هشت نفری راهم به آن قسمت دیگر متصل کنند ولی خوشبختانه درآخر نطقشان که اینجا هست فرمودند که این قسمت چیزی نیست و مثل کلمه لااله الاالله‌است که هیچ مطلب تازه‌ای نیست و محتاج به رای نیست و حتی خودجنابعالی هم مجددا دراینجا امضا فرمودیداین دلیل براین است که این با تغییررژیم ارتباط ندارد.

شایگان و آقای پارسا و آقای دکتر سنجابی عرض کردم که آقای علاء یک چنین مطلبی رافرمودند و من مصلحت نمی‌دانم که این حرف را بزنیم و گفتم این قسمت رابه آقایان بگوییم یاخیرآقایان هم فرمودند که بگوییدواین مطلبی بود که آقای دکتر مصدق بنحوی تعبیرفرمودند که فلانی آمدویک نجوایی کرد (دکتر بقایی - النجوی من عمل الشیطان) و بعد که ما این حرف را به فرانسه زدیم گفتیم به آقایان دیگر بگوییم بعدهم بنده بجناب آقای میلانی و جناب آقای جلالی و سایرین گفتم که آقایان هم تاییدفرمودندنظربنده را که خودشان بیایندبگویند و یک مطلبی را که جنابعالی نفرمودید بنده اضافه می‌کنم بنده خودم رفتم دربار و بجناب آقای علاء گفتم که شماخودتان بیاییدمطلب را بگوییدتصادفا دربین راه که پیاده می‌رفتم به آقای ابوالقاسم امینی که فعلاکفیل دربار است برخوردکردم بایشان گفتم یک روزگاری داریم که صبح تاغروب می‌دویم بازیکعده‌ای بما حسادت می‌کنندبدهم بمامی‌گویند و خدانکند کسی باین روزگاربیافتد امروزمعلوم نیست چه می‌کنیم و چه شده‌ایم و حالاهم گرفتاری داریم و نمی‌دانیم چه بکنیم این حرف را زدم و گفتم بهمین بدبختی یک عده‌ای حسادت می‌برند (میراشرافی - آنوقت که آقای امینی کفیل دربارنبودندآنجاچکارمی‌کردند) توی راه بودایشان می‌رفتندمنزل شاهپور عبدالرضا چون باجناق والاحضرت شاهپور عبدالرضا هستندخلاصه رفتم و به آقای علاء عرض کردم خودتان بیایید بگوییدآقای علاء گویاشرفیاب شد یا اینکه اعلیحضرت همایونی اطلاع پیداکردند که بنده امده‌ام بنده را درکتابخانه احضار فرمودنددرآنجا که شرفیاب شدم راجع به مسافرت فرمودند من مدتهابودقصدمسافرت داشتم همان حرفی راکه آقای دکتر شایگان گفتند که اعلیحضرت فرمودند مدتهابودقصدمسافرت داشتند اول صحبت مسافرت شد و بعدراجع به تقسیم املاک صحبت کردند و فرمودند که شما مرتب اینجامی آئید من خیلی ممنون هستم و این قسمت رامن بهش علاقه دارم بایدهمینطور دنبال کنید دراینجابایدعرض بکنم من مخصوصا تنهانرفتم از آقای علاء خواهش کردم که ایشان هم بیایند و بعدما رفتیم خدمت آقای دکتر مصدق با آقای والاتبار و آقای علاء (دکتر بقایی - آن شش نفرآقایان آنجابودند؟) اجازه بدهید عرض کنم وقتی مارفتیم آنجا آقایان از اطاق آمده بودندبیرون بنده و آقای والاتبار و آقای علاء آنجانشستیم و در ضمن اعلیحضرت همایونی یک مطلب دیگری هم بمن فرمودند که من آنجامطرح کنم مطلب راجع به مسافرت بودبنده آنجا ابتدا این قسمت را یادآوری کردم به آقای علاء که این قسمت را به آقای دکتر مصدق بگوییدوبنده هم بعدازگفتن این صحبت پاشدم درست توجه کنید درابتدای صحبت که هنوز صحبت نشده بود آن مطلب را بنده گفتم و بعدبنده هم پاشدم آقایان سه چهارنفرشان توی اطاق مجاوراطاق آقای نخست‌وزیربودند و چندنفرشان آمده بودند به مجلس به مجلس که آمدیم ماچندنفرباهم مشورت کردیم که آقای علاء این قسمت را قول گرفتند باینکه اصلا نبایستی فاش بشودوباقیدمحرمانه بودن این قسمت را قول گرفتند (دکتر بقایی - کدام قسمت؟) قسمت مسافرت راقول گرفتنداز آقایان و گفتند که بهیچ وجه اعلیحضرت همایونی حاضرنیستند و راضی نیستند که هیچکس از این مسافرت اطلاع حاصل کند (دکتر بقایی - من از این قسمت اتخاذ سند می‌کنم) این قسمت به آقایان گفته شد و بعدهم (مکی - چرا؟ مگرشاه مملکت می‌خواستندفرارکنند؟)(میراشرافی - می‌خواستندفرارش بدهند) (بهادری - قول گرفته بودند که محرمانه باشد) عین حقیقت است که من عرض می‌کنم بعدآمدیم درفراکسیون یعنی درآنجا باهم صحب کردیم که ماتمام سعی و کوششی که کردیم این بود که اعلیحضرت همایونی و آقای دکتر مصدق با هم دیگر ملاقات کنند و پس از ملاقاتی که کردنداین اختلاف مرتفع بشود (دکتر بقایی - سوال من مال پیش از فراکسیون است آقای علاء درمصاحبه مطبوعاتی خودشان فرمودند که سه نفر از آقایان فراکسیون نهضت ملی گفتند صلاح این است که اعلیحضرت از کشور بروندوآن سه نفر هم تکذیب نکردند تاحالاکه دوماه از مطلب گذشته تکذیب نشده درروزنامه‌ها) چراتکذیب کردنددرروزنامه‌ها (میراشرافی - قراربازپرس هم تکذیب شد ولی دوروز بعدعینش چاپ و منتشرشد) دیگر فرمایشی نداریدآقای میراشرافی؟ آن قسمت راهم مراجعه بفرمایید از طرف فراکسیون نهضت ملی مفصلاتکذیب شده که عبارتش را آقای دکتر سنجابی در اختیار آقایان خواهند گذاشت اما اینکه فرمودندروزشنبه چرابنده رفتم دانشکده حقوق حقیقتش رامی‌خواهید بنده ۷ سال است که وکیل هستم در این مدت همیشه ساعی بوده‌ام که درسم را مرتب بدهم همیشه هم رفته‌ام حتی دربازرسیهای امتحانات که دعوت می‌شود من می‌روم و افتخارهم می‌کنم چون بالاخره من شغل دائمی خودم راهمان شغل تدریس می‌دانم و به این کارهم افتخار می‌کنم و بعدهم آن روزاصلا از طرف فراکسیون دعوتی نکرده بودند و فراکسیون آنروزرسمی نبودفقط از اشخاصی که درجلسه خصوصی اطلاع پیداکرده بودند تشکیل شده بود و دعوت جلسه خصوصی هم بمن نرسیده بود و بعلاوه اگر هم رسیده بودبشماعرض کنم که بعداز۷ سال تجربه که می‌دانم جلسات خصوصی مجلس شورای ملی بچه صورت است هروقت درس داشته باشم ترجیح می‌دهم که بروم درس تا اینکه بیایم درجلسه خصوصی مجلس شورای ملی چون من در این چندسال از جلسات خصوصی مجلس فقط یکی دومرتبه دیدم به نتیجه رسیدیعنی نصف نتیجه یکی از آن جلسه خصوصی بود که درنتیجه مساعی آقای مکی که بایک حسن نیت کاملی فرمودند که اختلافات دربار و دولت بایدمرتفع بشودباین صورت که درده نفریکنفررامعین کنیم از من خواهش کردند که کمک کنم و ۸ نفرمعین شدندوآن ۸ نفرهم آمدند و این گزارش را تهیه کردند و خودجنابعالی هم بودیدوسایرین سوءنیتی هم درکارنبود (دکتر بقایی - ساعت درستان از چه ساعتی شروع می‌شودوتاچه ساعتی است؟) درس من از ساعت ده و نیم تاساعت ۱۲ است دهسال است برنامه‌های درس من شنبه و دوشنبه‌است و بنابراین بنده از جلسه خصوصی اطلاع نداشتم و اگر هم اطلاع می‌داشتم نمی‌آمدم و علاوه براین اگر خبرمسافرت رامی شنیدم برای من تعجب آور نبودبرای اینکه ۸ روز بود که من می‌دانستم که اعلیحضرت می‌خواهند بروندحتی آنروزهم پیاده از دانشکده حقوق می‌آمدم و اولین کسی که آن روزتوی راه به من رسید آقای عنایت سردفتر بودداشتندبنزین می‌گرفتندگفت شنیدم اعلیحضرت همایونی استعفا داده اندومی‌روند(عبدالرحمن فرامرزی - ایشان مگرمی خواستنداستعفابدهند؟) نه خیر عنایت اینطورمی گفت من همانطورپیاده آمدم منزل مادرم که نزدیک منزل آقای دکتر مصدق است و آن هیاهورا آنجا شنیدم و بعد از ظهرهم که بنده تلفن کردم گفتند که فراکسیون هست امامطالبی که جنابعالی بهش استنادفرمودید چند مطلب است یکی اینکه نمایندگان فراکسیون نهضت ملی اطلاع نداشتند بنده اقرارمی‌کنم که اطلاع نداشتند و این عدم اطلاع آنها یا اطلاع آنهاهیچکدام دلیل برتغییررژیم نخواهدبودیک قسمت دیگر هم فرمودید که مذاکرات رامامحرمانه نگاهداشتیم و چرامحرمانه بود نه در این قسمت درهرقسمتی وقتیکه تقاضاشده که مطالب رامحرمانه نگهداریم محرمانه نگه داشته‌ایم مثلاراجع به گزارش هئیت هشت نفری جناب آقای مکی فرمودند که حق نداریدقبل از اینکه منتشربشودبه فراکسیون گزارش بدهید تاشبی که جناب آقای مکی درجلسه قرائت فرمودند گزارش آن به فراکسیون داده شدو اگر بحرف ایشان گوش داده بودیم و درمجلس قرائت شده بودکارباین جانمی رسید (عبدالرحمن فرامرزی- فایده اش چه بود که می‌خواندندآقای دکتر؟) بعدعرض می‌کنم ایشان اصرارکردند که ماکاری نکرده‌ایم بیاییداین گزارش رامی خوانیم که تمام بشود این راجع به محرمانه ماندن. بعدهم یکی از دلایل جنابعالی رفتن بنده به دانشکده حقوق است که این دلیل برتغییررژیم است اگر اینطورباشد من الان ۱۴ سال است مشغول تغییررژیم هستم برای اینکه همیشه می‌روم دانشکده حقوق درس می‌دهم و اگر اسم این تغییررژیم باشد (دکتر بقایی - اسم این استدلال چیست؟) همانی است که شمافرمودید سفسطه‌است همان دلیل خود جنابعالی (فرامرزی - حالافرمودید که این سفسطه بود) یکی از دلایل جنابعالی این بود که من درآن مجلسی که پای تخت آقای نخست‌وزیر بوده‌است نجوی کردم نجوی راهم عرض کردم که بنده به فرانسه گفتم چون نمی‌خواستم بهمه آقایان موضوع را بگویم (دکتر بقایی - صحبت فرانسه صرف ادعا است) عین حقیقت است بسرجدآقا (اشاره به آقای میلانی) عین حقیقت است (دکتر بقایی - ممکن است مطالب دیگری فرموده باشید که می‌خواستید جناب آقای میلانی و آقای جلالی ندانند) آقای دکتر بقایی زندگانی سیاسی آدم می‌گذردکما اینکه یکسال از عمرمجلس گذشته‌است یکسال دیگر هم انشاء الله امیدواریم که بزودی بگذردولی فقط یک چیزاینجاباقی می‌ماند و آن این است که به عقیده بنده ما امانت دارملت ایران هستیم و درمقابل ملت ایران همیشه بایدطوری حرف بزنیم که یکوقت سوء تفاهمات ایجادنکندبنده مخالف بعضی اشخاص هستم که می‌آیندپشت تریبون بیک کسی می‌گویندبدون محاکمه دزدمی‌گویند جاسوس می‌گویند (پورسرتیپ - به رادیوهم بفرمایید) بنده بطورکلی با اعمالی که برخلاف اصول است مخالفم (میراشرافی - آنهایی که درروزنامه شورش می‌نویسندچطوربا آنهم مخالفید پس آن راهم بفرمایید به حضرت آیت الله کاشانی فحش می‌دهد؟) با آنهم مخالفم همیشه گفته‌ام بهرکسی بهرمقامی که برخلاف اصول توهین بشود مقامات قضایی باید جدا تعقیب کنند بافحش دادن غیرازاین که نفاق درمملکت پیش بیاید فایده دیگری حاصل نمی‌شودپس بنابراین در این جریان مسافرت می‌خواستم تمناکنم اگر اشتباهاتی در این قسمت داشته‌اید کاملا مرتفع بفرمایید اماراجع باین قسمت گزارش هیئت ۸ نفری خوشبختانه جناب آقای دکتر بقایی درآخرنطقشان درموقعی که این گزارش ۸نفری را مطرح می‌فرمودند می‌خواستند گزارش هیئت هشت نفری راهم به آن قسمت دیگر متصل کنند ولی خوشبختانه در آخر نطقشان که اینجا هست فرمودند که این قسمت چیزی نیست و مثل کلمه لااله الاالله‌است که هیچ مطلب تازه‌ای نیست و محتاج به رای نیست و حتی خودجنابعالی هم مجددا دراینجا امضا فرمودیداین دلیل براین است که این با تغییررژیم ارتباط ندارد بقایی فرمودند قرائت بشود جنابعالی آن سندرادرمجلس قرائت بفرمایید و آنروزی که ما این طرح را امضا کردیم بنده می‌خواهم عرض کنم هیچکدام از آقایان جز حسن نیت منظور دیگری نداشتند و بعدهم که امضاکردیم مایل بودیم که قرائت بشود ولی متاسفانه این کار باین سادگی باین صورت درآمد قبل از عید هم من یک مطلبی عرض کردم که این طرحی که تهیه شده هم بصلاح مجلس است هم بصلاح شاه است و هم بصلاح خودماست که قبل از عید می‌خواهیم برویم به مسافرت حالا هم عرض می‌کنم روابط دولت و دربار و مجلس اینکار را ولو اینکه سابقه نداشته باشند لازم دارد شما اگر می‌خواهید حکومت این مملکت یک سر و صورتی داشته باشد بدون تامل موافقت بفرمایید (میر اشرافی - اگر غلام یحیی یک روزی آمدچه می‌گویید؟) اجازه بفرمایید بنابراین طبق قانون اساسی قبول می‌فرمایید مقام سلطنت بایستی محترم باشد بایستی که مصون از تعرض باشد بعضی از آقایان گفتند که این قسمت تضعیف است بعقیده بنده بهیچوجه تضعیف نیست بلکه تثبیت مقام سلطنت است سلطنت مملکت باین ترتیب تضعیف نمی‌شود بلکه تقویت می‌شود و حتی چند کلمه هم از قانون اساسی که ما دراینجاگفتیم چون اختلافاتی بوده و عملا هم اختلاف زیادبوده‌است که حالا وقت نیست بنده اینجا عرض کنم بهتر این است که روشن بشود بنابراین می‌خواستم این نکته را عرض کنم جناب آقای دکتر بقایی فراکسیون نهضت ملی جز سعادت مملکت و جز خدمت به مملکت بهیچوجه قصدی ندارد (میراشرافی - همه این قصدرادارند) (بهادری - مونوپل نیست) اثبات شئیی نفی ماعدی نمی‌کند چون تهمت به فراکسیون زدند فراکسیون را عرض کردم والا یقین دارم که مجلس شورای ملی ایران هیچوقت و درهیچ دوره‌ای کاری نخواهد کرد که به ضرر ملت ایران باشد. (میراشرافی – جز این یک کاری که این دوره کرده و اختیارات را داد به دکتر مصدق) آقایانی که اینجا نشسته‌اند همه ایرانی هستند و مسلم بدانید که فراکسیونی که امثال آقایان میلانی انگجی مدرس حسیبی دکتر سنجابی مهندس رضوی (میراشرافی - پیشه‌وری و غلام یحیی) اینها هیچکدام کاری که برخلاف مصلحت مملکت باشدنخواهندکرد و اینجاباصدای بلندعرض می‌کنم که عقیده عموم اعضای فراکسیون نهضت ملی است که بهیچوجه باموقعیت فعلی مملکت قصدتضعیف مقام سلطنت را نداریم و قصد تغییررژیم نداریم (میراشرافی -موقعیت فعلی مملکت یعنی چه) بظاهرکلمات استناد نفرمایید (میراشرافی - چون فرمودیدفعلی) بنابراین می‌خواستم عرض کنم که این سوء تفاهم را جنابعالی ایجاد نفرمایید (میراشرافی - آقای وزیرکشور می‌فرمایند که ایشان غیبگونیستند راجع به فعلی) عرض کردم راجع به خودمان ما سی نفری که درانجا هستیم اینکاررانخواهیم کرد برای همیشه بنابراین تمنی می‌کنم که آقایان نمایندگان بهم دیگر تهمت و افترا نزنند با روح صمیمیت در حدود مقررات قانون اساسی همکاری بکنند اکثریت حرفش را بزند اقلیت حرفش را بزند و رای حکومت بکند آقایان مجلس شورای ملی امانتی است که بدست شما سپرده شده (میراشرافی - متاسفانه که نگهش نداشتند جناب آقای دکتر معظمی) (احمد فرامرزی - تمام اینکارها را نوکران اجانب و جاسوسان می‌کنند) (میراشرافی - آقای دکتر یکساعت دیگراستدعامی‌کنم صحبت بکنید که این مطلب خوب روشن بشود مخصوصا راجع باین فعلا یک توضیحی بدهید) اگر بنده کلمه فعلا را پس بگیرم رفع نگرانیهامی‌شود؟ این فعلا را خواهش می‌کنم هم از روزنامه‌ها و هم از صورت مجلس حذف کنند (فعلا) را بنده پس گرفتم تارفع نگرانی آقای میراشرافی بشود (دکتر بقایی - یعنی فعلا حذف کنند تابعه مطاله بشود) برای همیشه حذف بکنند پس بنابراین می‌خواستم تمنی بکنم که همه با یک روح و صمیمیت و احترام متقابل کارمملکت را انجام بدهیم و عوض نطق قبل از دستور برگردیم به آن کاراساسی که قانونگذاری باشد.

نایب رئیس - با اجازه آقایان ده دقیقه تنفس داده می‌شود (۵ دقیقه بعدازظهرمجلس بعنوان تنفس تعطیل و مجددا ۲۵ دقیقه بعد از ظهرتشکیل گردید)

- تقدیم لایحه تمدید فرمانداری نظامی در شیراز بوسیله آقای معاون وزارت دفاع ملی[ویرایش]

۴- تقدیم لایحه تمدید فرمانداری نظامی در شیراز بوسیله آقای معاون وزارت دفاع ملی

نایب رئیس - آقای معاون وزارت دفاع ملی معاون وزارت دفاع ملی (سرلشگر مهنا)- لایحه ایست راجع به یکماه تمدید مقررات فرمانداری نظامی درشهرستان شیراز برای تصویب صورت مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود

مهندس رضوی - یکدفعه لایحه حکومت نظامی رابرای تمام مملکت بیاورید

شمس قنات‌آبادی - یکباره برای تمام مملکت بیاورید همه را راحت کنید

- اعلام حاضربودن آقایان وزیرکشور و معاون نخست‌وزیر برای جواب سوالات[ویرایش]

۵- اعلام حاضربودن آقایان وزیرکشور و معاون نخست‌وزیر برای جواب سوالات

نایب رئیس - آقای وزیرکشور و همچنین آقای دکتر ملک اسمعیلی برای پاسخ سوالات آقایان حاضرهستند ولی بهتر است مثل سابق یکروز معین را تعیین کنیم که جلسات مخصوصی برای سوالات باشد (مکی - جلسه آتیه) (چندنفر از نمایندگان - ۳ شنبه‌ها بهتر خواهدبود)

- بیانات آقایان خلخالی و مکی بعنوان ماده ۹۰ آئین‌نامه[ویرایش]

۶- بیانات آقایان خلخالی و مکی بعنوان ماده ۹۰ آئین‌نامه

نایب رئیس - آقای خلخالی بعنوان ماده ۹۰ اجازه خواسته‌اند. بفرمایید.

خلخالی - گمان می‌کنم تصادفی پیش آمد کرد تاثرجناب آقای دکتر بقایی شاید باعث شد فرمایشاتی فرمودند که من ناچارشدم از ماده ۹۰استفاده کنم چون بطورکلی راجع به فراکسیون نهضت ملی فرمودند که بنده هم فعلا بستگی دارم به آن فراکسیون اگر در فرمایشاتشان ادعاهایی که شد راجع به تغییر رژیم می‌فرمودند اشخاصی اطلاع داشتند توطئه‌ای که می‌فرمایند در جریان بوده‌است یا می‌فرمودند همان ۷ نفر با اطلاع بوده‌اند باز مطلبی بود که خود جناب آقای دکتر معظمی از اول تا آخر جریان را تذکر فرمودند و بنده آن موقعی که اسمم را بعنوان ماده ۹۰ نوشتم متوجه نبودم که جناب آقای دکتر معظمی هم در این صدد هستند و بیاناتی خواهندفرمود که احتیاجی باظهارات من نباشد برای حل اختلاف بین دربار و دولت در جریان مذاکره بودند در فراکسیون مطلبی اظهار نفرمودند خواه از مسافرت اعلیحضرت همایونی و خواه از علت مسافرت ولی یک مطلب دیگری هم هست که بطوریکه بنده استنباط می‌کردم نظر آقای دکتر بقایی این بود که نظیر آقای دکتر معظمی یا اشخاصی نظیر ایشان بجوابگویی ایشان و مبارزه‌ای که شاید مایل بودند ایجاد بشود حاضربشوند و نظرشان با مثال بنده شاید نبوده و من هم از این جهت خوشوقت هستم ولی باید این نکته را قبلاعرض کنم که ما هم مانند اقمار مات و بی فروغی نیستیم بلکه افتخاراین راداریم که آن موحدی بودیم و هستیم که هیچگاه بت پرست نبوده‌ایم (صحیح است) وکالتمان باز اینجا خودستایی مسلما از جانب ملت و روی همان دعوت و روی همان دعوت و علی رغم دخالتهای نیروی انتظامی و مقاماتیکه اسم نمی‌برم انجام گرفته (میراشرافی - اسم ببریدآقای خلخالی) و من اگر چنانچه کینه توزی داشتم و اگر می‌خواستم در مجلس شورای ملی مصالح ممکت را تحت الشعاع این احساسات شخصی خود قراربدهم بنده حق داشتم نسبت به آن سوء قصدهایی که حتی بجان من می‌کردند و در راه عدم موفقیت ملت درانتخابات خودانجام می‌دادند همان شبی که آقای دکتر مصدق آمدند و بیاناتی کردند بحثهایی بکنم مطلبی که جناب آقای دکتر بقایی فرمودند راجع به تغییر رژیم و اعلان جمهوریت و از این قبیل مقوله بود و واقعا من تعجب کردم همانطور که روز نهم اسفند در مجلس از آقایان در سرسرای پایین مسافرت اعلیحضرت را شنیدم و من متعجب شدم برای اینکه هیچ گونه بنده سابقه‌ای نداشتم و آقایان هم کاملا می‌دانند که جزء آن هیئتی که انتخاب شد بنده انتخاب نشده بودم و خود آقایان تصدیق می‌فرمایند که در آنجاهیچ ذکری نشده این نه برای این است که فرض کنید این قبیل صحبتها جرمی است فکر آزاد است بشر می‌تواند همه جور فکرکند مقام سلطنت هم که گفته می‌شود و تصورمی‌شود بنفع ملت است نه این است که اینها آلت برای نظریات شخصی و خصوصی باشد و من متاسفم که اینجا فریادهایی که بلندمی‌شود بیشتر جنبه‌های شخصی و فردی دارد هیچگاه محرومیت طبقات کثیرالعده ملت ایران مطمح نظر نیست و اگر هم مورد بحث قرارمی‌گیرد بصورت مقدمه ایست (میراشرافی - آن قسمت سهم شماست جناب آقای خلخالی) ملت اینقدر قدرت دارد و حتی احتیاج به گفتن من ندارد تاریکی‌ها روی هم انباشته شده و یقین بدایند که نور سعادت و پیروزی ملت مانند آفتاب از پس این ابرهای تیره بیرون خواهدآمد آنوقت کار خفاشان کار کسانی که با ملت دشمنی می‌کنند و پنجه بروی پنجه آنها می‌افکنند معلوم خواهدشد (صحیح است) گزارش هیات ۸ نفری که باعث این حرفها شده موجب این شده که بنده بعنوان ماده ۹۰ استفاده کنم ریشه‌های زیادی دارد بنده برای اینکه وقت آقایان را تلف نکنم شاید روزی در این باب اظهار عقیده بکنم فعلا اشاره‌ای نمی‌کنم (پورسرتیپ - همین امروزبفرمایید) وقت تلف نمی‌کنم اگر خیلی به تفصیل نپردازیم باید آن شبی که آقای نخست‌وزیر یعنی شب ۱۰ اسفند به مجلس آمدند با آن ترتیبی که آقایان می‌دانند بعد از حادثه روز ۹ اسفند و نطقی که آقای دکتر مصدق فرمودند باید توجه نمود که اختلافات بین خود و دربار تصریح فرمودند و آن همان اختلافی بود که واقعه ۳۰ تیر را هم بوجود آورد و بنده از حسن آقایان نسبت بخوداستفاده کرده و این مطلب راعرض می‌کنم که قضاوت من قضاوت فردی و بدون تحت نفوذ قرارگرفتن مقامات است یعنی در آن روز سی تیرآن نامه‌ای که از دربار آورده بودند و خواندند مسئله وزارت جنگ و اینکه اعلیحضرت همایونی نسبت به قوای انتظامی وزارت جنگ علاقه دارند و آقای دکتر مصدق می‌خواستند شخصا این مقامات را متصدی باشند اختلاف نظر پیداشده بود حتی یادم می‌آید که نمایندگان آذربایجان که جمع شده بودیم آقای میراشرافی آمد نامه را گرفته مجددا آنجاخواندند (میراشرافی - آقای رئیس ماده ۹۰) من تکرارنمی‌کنم می‌خواهم عرض کنم این موضوعی نیست که بتوان پرده روی آن افکند یا پنهان نگهداشت مسئله ایست که حتی از اول مشروطیت بلکه قبل از پیدایش مشروطیت وجوددارد باید دید مشروطه چرا بوجودآمد و اختیار بدست نمایندگان ملت سپرده شد و این اختلافات ادامه داشت تا اینکه قضیه ۹ اسفند پیش آمدکرد و بعدا برای اینکه رفع اختلافات بشود بنده فعلابه تفصیل عرض نمی‌کنم برای اینکه ممکن است برای یکعده‌ای سوءتفاهم ایجاد بشود تفصیل آن را می‌گذارم بماند برای بعد (میراشرافی - جناب آقای خلخالی بفرمایید ما استفاده می‌کنیم) هشت نفرانتخاب شدند و طبق صریح صورت جلسه‌ای که الساعه بنده نگاه می‌کردم جناب آقای دکتر بقایی خودشان تصریح می‌فرمایند که برای اینکه تصریحی در وظایف طرفین بشود ما گفتیم از این فرصت استفاده کنیم برای تحکیم قانون اساسی مذاکراتی شد پس معلوم می‌شود مسئله مبتلا به همان موضوع قوای انتظامی بوده‌است و مربوط به قانون اساسی بوده‌است و رضای طرفین و رفع اختلاف طرفین مربوط باین قسمت بوده‌است و مسئله اختیارات هم درآن جلسه مطرح نبوده از فرمایش بعدیشان هم استفاده می‌شود بعد اضافه می‌فرمایند حالا که آمده‌ایم و می‌خواهیم راجع به تحکیم و تشیید قانون اساسی یعنی اگر این گزارش تهیه نمی‌شد و همانطور که در خود گزارش تصریح شده‌است در مجلس خوانده بشود و تاییدبشود عملی نمی‌شد مثل اینکه قانون اساسی تشیید و تحکیم نمی‌شد یعنی از آن سوء استفاده می‌کردند همانطور که تاکنون انجام گرفته‌است (میراشرافی - مثل قضیه اختیارات که خیلی سوءاستفاده کردند) اینکه می‌گویند اگر برای تشیید و تحکیم قانون اساسی بخواهیم عملی انجام بدهیم مستلزم این است که در قانون اختیارات هم تجدیدنظری بشود این فرمایش ایشان بصورت پیشنهادی به نظرمی‌رسدبنده که در آن هیات نبودم ولی از فرمایش آقایان اینطور معلوم شد که ایشان می‌فرمایند خوبست حالا که ما این کار را انجام می‌دهیم انکار را بکنیم این مسئله علیحده باید مورد بحث قرار بگیرد و از این استنباط نمی‌شود که در بحث رفع اختلاف دربار و دولت با استفاده از فرصتی که بدست آمده بود برای تحکیم مبانی مشروطیت مسئله اختیارات هم مستقلا مورد بحث شود (دکتر بقایی - ماده ۹۰) بعد هم دلیل صریح دیگر خود آن گزارش هیات ۸ نفری است که در آن از اختیارات بحثی بمیان نیامده‌است و حتی خود آقایان هم امضافرموده‌اند خیلی من متاسفم با اینکه جناب آقای دکتر بقایی خودشان می‌دانند من در اول ورودم به مجلس بایشان ارادت داشتم (دکتر بقایی - ما الان هم بشما ارادت داریم) این حقیقتی است که اینجامی‌گویم که فرمایشات آقای دکتر بقایی در این مورد جنبه بهانه جویی است چرا؟ برای اینکه (دکتر بقایی - یک جواب بنده را حضرتعالی بفرمایید) اجازه بفرمایید بنظرم می‌رسد آن روزی که گفته شد در جلسه خصوصی و قرار شد این گزارش بیاید به مجلس و در مجلس خوانده بشود و تاییدبشود و موضوع خاتمه پیداکند خودشان تصدیق فرمودند و ما هم می‌دانیم که ایشان قانع شدند و اکنون مثل اینکه حاضرند آن گزارش خوانده بشود و طرح مطرح نگردد (دکتر بقایی - تکذیب می‌کنم حاضرنیستم هیچوقت حاضرنیستم یک سوالم راجواب بدهید آن ۶ نفر که در جلسه حاضربودند چرایک نفرشان نگفتند که ما نگرانی نداریم از مسافرت شاه) بنده از آن ۶ نفرنیستم (دکتر بقایی - شش نفرنمایندگان شمابودند چرایکیشان نگفتندما نگرانی داریم چون شاه برای معالجه می‌رود) عرض کنم راجع به مسئله علت مسافرت که جناب آقای دکتر فرمودند حالا امیدوارم مطلبی که عرض کردم یادم نرود جناب آقای دکتر باز در همین صورت جلسه فرمودند که بعلت مسافرت خیلی اهمیت می‌دادند می‌فرمایند حزب زحمتکشان که در جریان وقایع ۹ اسفند اثر زیادی داشت جلوگیری میکرده من تعجب می‌کنم جناب آقای دکتر بقایی خودشان در همان جلسه می‌فرمایند وقتی در مجلس مطرح شد آقای فرامرزی پیشنهاد فرمودند که همه دسته جمعی برویم و مانع از رفتن شاه بشویم فرمودند که این صلاح نیست شاید یک عمل سبکی باشد برای این که از علت مسافرت اعلیحضرت ما اطلاعی نداریم چه بگوییم بعد که هیئت رئیسه رفت و برگشت علت مسافرت را هم بیان کرد آیا حضور افراد حزب زحمتکشان و آن جریان بعد از این اطلاع بوده‌است؟ بعد هم می‌فرمایند که عده‌ای بما یادداشت می‌دادند و تلفن می‌کردند از علت مسافرت جویا می‌شدند و ما چون اطلاعی نداشتیم به آنها چیزی نداشتیم بگوییم درهرحال می‌خواهنداینطور نتیجه بگیرند که این حوادث بعلت عدم اطلاع از علت مسافرت بوده‌است که بالاخره منجر به آمدن آقای دکتر مصدق به مجلس و اینهاشد و آن پیش آمد کرد و من می‌خواهم عرض کنم که این مسبوق به اطلاع مابشود برای اینکه هیات رئیسه برگشت و علت راگفت؟ (دکتر بقایی - یک ماده ۹۰ دیگر) (خنده نمایندگان) (فرامرزی - ماده ۱۸۰ می‌شود)

نایب رئیس - آقای خلخالی وقت شما تمام شد

میراشرافی - رای می‌دهیم هر قدر می‌خواهند صحبت کنند.

خلخالی - چون طرح اینجا مطرح است و نظرفراکسیون این است زودترمطرح بشود و رای گرفته بشود خود بنده هم از کسانی بود که بجناب آقای مهندس رضوی پیشنهادکردم ترتیبی بایدداد که موضوع آقای روحی تحت الشعاع این جریان قراربگیرد و اتفاقا همینطور شد چون من خودم این عقیده را دارم نمی‌خواهم با بیانات خود بفرض اینکه خوب هم باشد وسیله تاخیر تعیین تکلیف طرح را فراهم کنم (میراشرافی - مثل اختیارات که تاساعت دوازده ما را نگاه داشتند و رای گرفتند) (قنات‌آبادی - موضوع روحی از اول فرع بود) ولی اگر فرصت دیگری بدست آمدعرض می‌کنم.

میراشرافی - اگر چیزی ندارید که بگویید ندارم و اگر دارید که الان بفرمایید

خلخالی - اگر شما چیزی نمیشمارید من چیزی ندارم ولی ملت که با ما هست درد رنج الم دارد که بوقت دیگری موکول می‌کنم (احسنت) (دراین موقع عده‌ای از تماشاچیها تظاهرکردند و آقای نایب رئیس دستور اخراج آنها را دادند)

نایب رئیس - آقای مکی بفرمایید

مکی - بنده خیلی امساک می‌کردم از اینکه وقت همکاران عزیزم را با گرفتن نطق بعنوان ماده ۹۰ تضییع کرده باشم ولی بعضی مواقع حوادث ایجاب می‌کند که انسان ملت ایران و تاریخ آتیه مملکت را روشن کند بقول سعدی: دو چیز طیره عقل است دم فروبستن. بوقت گفتن گفتن بوقت خاموشی (صحیح است) مذاکراتی را که همکارگرامی جناب آقای دکتر معظمی فرمودند صحیح بود ولی خیلی از جزئیات از نظر محوشده بود (قنات‌آبادی - صحیح است) و خیلی متاسفم که عرض کنم لجاجت و خودخواهی و غرور دو سه ماه وقت مجلس و مملکت را گرفت (صحیح است) و هنوزهم ما در خم کوچه اولیم روز اول من استدعاکردم خواهش کردم گفتم آقایان ملت مبارزایران دو سال شدیدترین بارها را تحمل کرده بدوش کشید بزرگترین صدمات را خورده و حالا نباید کاری کرد که این ملت مایوس بشود و دیگر دنبال نهضت ملی را نگیرد آقایان بنده این کلمه تاریخی را پشت این تریبون عرض می‌کنم طوری دارند از ما انتقام می‌گیرند که برای کلیه ملل خاورمیانه ملت ایران یک درس عبرتی بشود که دیگر جرات نکنند دم از نهضت ملی و مبارزه استقلال طلبانه بزنند (عده‌ای از نمایندگان - صحیح است) (مهندس حسیبی - مطمئن باشید اینطور نخواهدشد مردم بیدارند) من در آخر دوره ۱۵ پشت این تریبون در آن آخرین ساعتی که همه می‌دانند چه ساعتی بمن می‌گذشت (صحیح است) جان من چه جور در مخاطره بود از خدا چه خواستم؟ گفتم خدایا در این مکان مقدس در این شب عیدفطر از تو می‌خواهم آن کسانی که می‌خواهند بوسیله تحمیل قرارداد الحاقی ننگین گس - گلشاییان قلاده اسارت را برگردن ملت ایران بیندازند از تومی‌خواهم که آنها را به آتش نفت بسوزانی این دعا را کردم و دیدیم چه جور به آتش نفت سوختند امروز هم عرض می‌کنم خدایا آن کسانی که تعمدا یا تعقلا دارند به نهضت مقدس ملت ایران خیانت می‌کنند آنها را به آتش نفت بسوزان (نمایندگان - الهی آمین)

دکتر بقایی - دکتر فلاح را تعمدا آوردند یا تعقلا آنراهم بفرمایید

مکی - از آن کسانیکه بانیش بودند باید بپرسید که هرکس خدا می‌داند اسم نهضت مقدس ملت ایران را در خوزستان آورده هر کس گفته‌است زنده باد نهضت ایران گفته‌است زنده باد ملی شدن صنعت نفت امروزدارند ازشان انتقام می‌گیرند آقایان من جز بیطرفی جز سعادت ملت ایران جز خیرخواهی مملکت ترا بشرافتتان چیزی در این مجلس گفته ام؟ و یا در جلسات خصوصی خواسته‌ام؟ حالا من از تمام همکاران عزیزم که در نطقهای قبل از دستور پشت این تریبون اظهار تاسف کردند که چرا یک روزنامه بلندگوی هیات حاکمه بمن بد بگوید و بطور نمونه من را مثال می‌آوردند متشکرم ولی من هیچ تاسفی ندارم من در دوره پانزدهم پشت این تریبون حاضربودم با گلوله از پشت این تریبون پایین بروم ولی از حق ملت ایران صرفنظرنکنم در دوران خلع ید هم کبدم را گذاشتم روی اینکار و حاضربودم جانم را روی اینکاربگذارم و از خلع ید صرفنظرنکنم من می‌دانم آقا استعمار و هیات حاکمه استعمارطلب دارند انتقام می‌گیرند از آن کسانی که می‌خواهند اساس نهضت مقدس ملت ایران رونق بگیرد من می‌دانم انتقام است (میراشرافی - از حضرت آیت الله کاشانی هم دارندانتقام می‌گیرند) این فحشها انتقام است بنده این انتقام را پس می‌دهم (دکتر بقایی- دکتر فلاح با مرکورکرم طومار درست می‌کند) و برای مثال عرض می‌کنم که بنده را آن روزی که گرفته بودند در زندان ما رفقای اقلیت بودیم آنروزی که مابودیم از آن طایفه دردکشان که مورد تمسخر و استهزاء یک دسته ایست آنروزکه هیچیک از این تاک و تاک نشانها اثری نبود یک کسی از رجال این مملکت آقای حائری‌زاده شاهدند توی زندان بمن پیغام داد که من خیلی خوشوقتم که شما را گرفته زندانی کرده‌اند شماهم خوشوقت باشید که بهمین تمام بشود و راضی شوید زیرا نمی‌خواهند شما را نابودکنند. دارند طرحی می‌ریزند که شما را اعدام کنند اگر بزندان تمام شود خیلی راضی باشید زیرا شما انتقامتان را خیلی خفیف پس داده‌اید (میراشرافی - حالاهم از دکتر بقایی شروع کرده‌اند) بنده می‌دانم که این انتقام را روزی از من پس خواهندگرفت انتقام رد قرارداد گس و گلشاییان (حائری‌زاده - اینطوری نیست این صحیح نیست این انگلیس آن انگلیس سابق نیست) (مهندس حسیبی - ایشان هنوز وحشت دارند) خفه شو (زنگ رئیس) من هیچوقت توی فرمایش هیچیک از آقایان عرضی کرده‌ام؟ (مهندس حسیبی - بدیگران هم بگویید که نکنند)

دکتر بقایی - راجع به دکتر فلاح حرف زدید متاثر شدند دکتر فلاح جاسوس است مدال دارد مدال وفاداری مدال کله سگ از انگلستان دارد مثل دکتر بختیار

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی بشما تذکرمی‌دهم

دکتر بقایی – چرا به آنها تذکر نمی‌دهید

مکی - خوشوقتم که آقای فرامرزی و آقای ناصرذوالفقاری که از اعضای کمیسیون نفت هستند و شاهد خیلی از جریانهای کمیسیون نفت بودنددراینجا هستندآقاکی واسطه شرکت نفت و کی تینگ باشما آقایان بود (ناصرذوالفقاری - دکتر فلاح) آقای فرامرزی کی بود؟.... (عبدالرحمن فرامرزی - آقای روحانی و آقای دکتر فلاح آمدندمنزل من) حالا این آقایان خدمتگذارند و بنده جاسوس انگلیس اگر یکروزی ملت ایران باز احتیاج به فداکاری داشت باز نشان می‌دهم که باز هم من سرباز فداکار ملت ایران خواهم بود (احسنت) حالاهم هستم ولی حالاسحر و معجزه دارد پهلو می‌زند سحربا معجزه دارد پهلومی‌زند من از خداوند متعال می‌خواهم در این روز مقدس در یک مکان مقدسی که مظهر اراده و مرکز ثقل قانونگذاری یک ملت مسلمانی است می‌خواهم کسانی را که باین ملت خیانت می‌کنند اینها را در هر لباسی که هستند و در هرجایی که هستند آنها را به آتش نفت بسوزاند (آمین) (مهندس حسیبی - انشاء الله) و کسانی را هم که خدمتگذار ملت هستند خداوند در هرلباسی که هستند آنها را موید و موفق بدارد (مهندس حسیبی - انشا ءالله) (میراشرافی - آقای حاج سیدجوادی عمامه اش را برداشته) (قنات‌آبادی - برای این است که دعا بهتر مستجاب شود) بنده دوره پانزدهم که همه آقایان خبردارند این آقای فرامرزی که همیشه از مدافعین سرسخت آزادی مطبوعات است و چندین نطق راجع به آزادی مطبوعات پشت این تریبون کرده همچنین راجع به حکومت نظامی چون آنوقت در اقلیت بودم مثل مسلول بودم بهر کس که سلام می‌کردم و صحبت می‌کردم (میراشرافی - مثل حالای ما) محاکمه شان می‌کردند که چرا صحبت کردید (میراشرافی - این جواز بگیرها همیشه از ما رو برمیگردانند) بنده از آقای فرامرزی می‌خواستم که شماجزو اقلیت نیستید بروید صحبت کنید من راجع باین حکومت نظامی چه جانی کندم تا این طرح را درست کردم و از تصویب مجلس گذراندم این طرح قانون حکومت نظامی را من درست کردم برای این بود که بروند با ۳۰۰ نفر نظامی توی جلسه قرائت قرآن و یک واعظ معروف مثل شیخ محمد تهرانی را بگیرند و مردم را با سرنیزه بزنند (شبستری - آقا او آنارشیست است ما او را بهترمی شناسیم اوبه آیت الله اصفهانی هم فحش میداد) آقای شبستری شما نگذارید که پرده‌های شماراهم بالا بزنم شما که راجع به لایحه مشروبات الکلی آن فرمایشات را در کمیسیون بودجه فرمودید و بنده آنطور جواب دادم وقتی که نظر دولت معلوم شد آمدید آن بیانات را اینجا فرمودید (میراشرافی - کسی که جواز ۵۰۰ تن برنج گرفته همین آقای شبستری است حاضرم الان بروم وزارت اقتصاد ملی صورت آن را بیاورم) (شبستری - آقای مکی من خواستم شما را روشن کنم (خطاب به آقای میراشرافی) او آدم نیست که جوابش را بدهم) آقای میراشرافی خواهش می‌کنم از من دفاع نکنید پشت این تریبون آنقدر جنجالها شده صد مرتبه بالاتر از آقای شبستری جلوی ایشان ایستاده‌ام (شبستری - من از ارادت می‌گویم راجع به دیگر ان جواب نمی‌دهم) من هم ظهرعاشورا دیده‌ام هم شافه کوفه را مراعصبانی نکنید من از جلوی هو و جنجال انگلیسها در نرفتم با ۱۵ کشتی جنگی آنها بهر حال جناب آقای دکتر معظمی من خارج شدم از موضوع و خیلی معذرت می‌خواهم باید ببخشید راجع به این طرح و این گزارش هشت نفری از بنده خواستند که این را قرائت کنم و در صورت جلسه بماند و حقیقتاهم این موضوع تاریخی است و من با اساسش موافق بودم و عقیده دارم که وزرا درمقابل پارلمان مسئولند لاغیر (صحیح است) و یک کلمه اضافه می‌کنم مملکت مشروطه تکلیف قوای ثلاثه مملکت را معین کرده.

اصل تفکیک قوا درهرکشوری که بروید قوه مجریه قوه مقننه قوه قضاییه هست بعضی از آزادی خواهان یک قوه‌ای راقائل هستند که آنراقدرت مطبوعات و قلم می‌دانند که حقیقتا هم قلم به نهضت مقدس ایران خیلی خدمت کردهمین لایحه آزادی مطبوعات بود که کمک کرد و افکار را روشن ساخت تا توانست ملی شدن نفت را جامه عمل بپوشاند و بهمین دلیل هم باید آزادی مطبوعات باشد و من از هیچ روزنامه‌ای گله ندارم و همانهایی که مورداعتراض همکاران بنده‌است و آمدند اینجا بعنوان نمونه و مثال بنده را یادکرده‌اند که اهانت کرده به بنده آقا اینها اهانت نکرده‌اند اینها انتقام است ولی بالاخره مطبوعات باید آزاد باشند باید بتوانند فحش بدهند و بالاخره قضاوت با ملت است قضاوت با تاریخ و ملت ایران است چندسال دیگر قضاوت می‌شود که کی خائن بود و کی خادم اما راجع به این گزارش هشت نفری چیزی است که در منزل بنده تهیه شده و همه آقایان امضا کرده‌اند یکی از همکاران محترم مرقوم فرموده‌اند که درشان قلم همین بس که خداوند در قرآن فرموده ن والقلم بنده راجع به مقام و ارزش قلم زبانم عاجزاست امیدوارم که دیگران که قدرت بیان بیشتر از بنده دارند بتوانند حق مطبوعات ایران را مخصوصا راجع به مبارزات ملت ایران در جهت ملی شدن نفت تعریف و توضیح کنند و از این طبقه منوره که حقا یکی از پایه گذاران نهضت بوده‌اند تقدیر شایسته‌ای بعمل آید (فرامرزی - یک اشاره‌ای بفرمایید که شبها از پشت بام بعضی از ارباب جراید بالا می‌روند که شاید نصف شبی توی خانه باشند و بگیرندشان مثل نوبخت) خیلی اسباب تاسف است من خیال نمی‌کنم در این مجلس هیچیک از همکاران با این قضیه موافق باشند (صحیح است) (قنات‌آبادی - این معنایی است که تازگی برای حکومت ملی کرده‌اند) و باز کمال تاسف را دارم من لم یشکرالمخلوق لم یشکرالخالق خیلی جسارت کردم به آقای مهندس حسیبی او را من یکی از کسانی می‌دانم که در این مبارزه موثر قدم برداشته منتهی چیزی که هست خیلی تعصب بخرج می‌دهد و دنیا و علمای علم الاجتماع هم می‌گویند احساسات و عقل در روی دو خط موازی یا منطبق کمتر تطبیق کرده‌اند غالبا متنافرهستند و از هم دورمی‌شوند کمال حسن نیت را آقای مهندس حسیبی از خودنشان داده و هرچه را بگوید واقعا از روی ایمان می‌گوید منتهی از دو حال خارج نیست یا من اشتباه می‌کنم یا ایشان (معتمد دماوندی - یاهردو) بنده نیامده‌ام اینجا مبارزه با آقایان بکنم. خیلی هم متاسفم و اگر یکی دو جمله کلام بنده را قطع نکرده بودند ترمز از دست بنده درنمی‌رفت خیلی متاسفم وقتیکه جریاناتی که آقای دکتر معظمی فرمودند و خواستم یک جمله‌ای از لحاظ تاریخ اضافه کنم که درهمان خلالی که آقایان اعضای فراکسیون نهضت ملی نماینده به دربار دعوت می‌کردند و رفت و آمدداشتند یکروز یکی از همکاران در مجلس یک کارتی بمن نوشتند که می‌خواهم شما را ببینم شب که ساعت ۱۰ یازده و نیم که بمنزل رسیدم از دربار تلفن کردند آقای حشمت‌الدوله دیبا بودند ایشان مطالبی را که آقایان (عده‌ای از نمایندگان - والاتبار) بنده چه عرض کردم؟ (یکی از نمایندگان - دیبا) (دیگری از نمایندگان - فرقی نمی‌کند دیبا برادرش است) بله ایشان مطالبی را که آقایان مذاکره کرده بودند گفتند و گفتند این مطالبی که بنده بشمامی‌گویم اعلیحضرت همایونی فرموده‌اند که برای اطلاع شما که وکیل طهران هستید بگویم که مستحضرباشید همینطور بطور اختصار به بنده جریان را گفتند بنده هم خیلی تشکرکردم که به بنده اطلاع دادند صبح ساعت ۹ آقای علاء وزیر محترم درباروقت باتلفن با بنده ارتباط گرفتند و گفتند می‌خواستم خواهش کنم که شما در جلسه‌ای که امروز عده‌ای از آقایان نمایندگان مجلس دعوت شده‌اند شما هم شرکت کنید بنده عرض کردم که مطالب را آقای حشمت الدوله به بنده فرموده‌اند

نایب رئیس - وقت جنابعالی تمام شده

مکی - این مطالب تاریخی است خیال می‌کنم لازم باشد

نایب رئیس - چقدروقت خیال می‌کنید کافی باشد؟

مکی - یکربع (فرامرزی - نیم ساعت وقت بگیرید از اضافه اش استفاده نکنید) بنده کوتاه صحبت می‌کنم چون نمی‌خواهم خلاف آئین‌نامه هم بشود

نایب رئیس - آقایانی که موافقند یکربع آقای مکی ادامه بدهند قیام فرمایند (اکثربرخاستند) تصویب شد بفرمایید.

مکی - خیلی تشکرمی‌کنم. بایشان عرض کردم که آقای حشمت الدوله مطالب را به بنده رساندند گفتندچون آقایان تشریف می‌آورند دربار بایشان عرض کردم من متاسفانه در این دعوتهایی که در این دولت و هر دولتی که میشده من اصلا شرکت نمیکرده‌ام یا موضوعی بوده مربوط به یک کمیسیونی که بنده مجبور به شرکت میشده‌ام من اصولا متاسفانه مادامی که مجلس بمن ماموریتی ندهد بنده در دربار و در این جلسه شرکت نخواهم کرد بعدرفته رفته صحبت از شدت اختلاف بین دربار و دولت شد و بنده حقیقتا اختلافات را بهر کیفیتی بهر شکلی در حال حاضر مفید نمی‌دانم و وظیفه خودم می‌دانستم که جلوی ضرر در هرکجا که بگیریم منفعت است جلوی اینکار را بگیرم از آقای حاج سید جوادی همکارمحترم و پسرعموی گرامم خواستم که شما با قرآن یک تفالی بزنید و ببینید اگر من اینکاررابکنم می‌توانم عملی انجام بدهم و رفع این اختلاف را بکنم ایشان قرآن را بازکردند این آیه آمد (فسجدالملائکه کلهم الاالابلیس) حالا راجع به ابلیس این قضیه کی بوده (حاج سیدجوادی - پیدامی‌شودآقا) چون خیلی صحبت شده ولی تاریخ و آیه نشان می‌دهد که ابلیس کی است (عبدالرحمن فرامرزی - مستثنای منقطع است) بنده خواهش کردم در جلسه همکاران گرامی هم تفقد فرمودند لطف فرمودند و واقعا مجلس علاقه دارد که این اختلافات رفع بشود و کشمکش نشود بنده در این موقع اقلیت و اکثریت نمی‌شناسم همه را هواخواه مملکت می‌دانم (صحیح است) امیدوارهستم که همه موفق بخدمت به مملکتان بشوند من هیچکس را خیانت پیشه نمی‌دانم ممکن است اشخاصی اشتباه بکنند امیدوار هستم که خداوند همه را از اشتباه مصون بدارد زیرا انسان جایزالخطا نیست (عده‌ای از نمایندگان - هست) ببخشید هست معصوم نیست چون معصوم نیست خطا خواهدکرد ولی آقا اگرخطایی از تو سرزد در پشیمانی گریز.

از خطا نادم نگردیدن خطایی دیگر است (صحیح است) انسان وقتی خطایی می‌کند بایدجلوی خطای خودش را بگیرد باید دید چه موجب شد کدام خطا سبب شده که رفته رفته ملت ایران دارد از این نهضت مایوس می‌شود آقا دارند ما را درس عبرتی می‌کنند در میان ملل خاورمیانه که دیدید این نتیجه نهضت ملت ایران است این نتیجه ملی کردن نفت است که باین روزافتاده‌اند باید دید کدام خطاها موجب شده که ما را باین روز درآورده جلوی این خطاها را بایدگرفت چه موجب شد که اتحاد و اتفاق ما را از بین برد چه موجب شده که ملت ایران دو تا برادر باهم دارند می جنگند یکی می‌گوید زنده باد یکی می‌گوید مرده باد بنده درجلسه خصوصی هم عرض کردم که من نه طرفدار دکتر مصدقم نه طرفدارآیت الله کاشانی نه طرفدار دربارهستم آنروز عرض کردم که کنترات نامه من با ملت ایران قانون اساسی است من روی قوانین و حکومت قوانین با دولتها و با اشخاص مخالفت یا موافقت می‌کنم (صحیح است) هیچوقت درزندگی سیاسی من در این چند دوره‌ای که در مجلس بوده‌ام بت پرستی نکرده‌ام و نخواهم کرد (میراشرافی - ولی بت شکنی کرده‌اید ما شاهدیم) این مثال شاید با بنده تطبیق بکند و شاید هم یوسف از این گناه به زندان نشسته‌است (پورسرتیپ - مسلم است) (دکتر بقایی - ولی به آن روزنامه‌هایی که بشما فحش می‌دهند کی پول می‌دهد؟) اینها سند افتخارمن است اضافه می‌کنم که یک مبارزه‌ای را کردم که آنقدر دردناک بوده برای سیاست استعمار که بعد از چندسال با اینکه اکنون برکنارم بنده را می‌کوبند پس بنده قدرتی هستم که من را می‌کوبند آقا اگر به آدم فحش ندهند مرده‌است به مرد زنده فحش می‌دهند باید فحش بدهند من افتخارمی‌کنم مردی که مبارز میدان سیاست است بهش فحش می‌دهند و بایدهم بدهند آنهم برای چی؟ برای چه عملی؟.. کدام جواز را بنده گرفتم کدام ملک را دارم کدام پول را در بانکهای خارجه دارم کدام تمکن را دارم کدام تقاضا را در چند سالی که بنده همه کاره نهضت بوده‌ام کرده‌ام (خطاب به آقایان وزرایی که درجلسه بودند) کدام خواهش را از شماکرده‌ام آیا اطاق شما آمده‌ام؟... (دکتر صدیقی وزیرکشور - هیچوقت) (میراشرافی - ماهم نکرده‌ایم) بنده هیچوقت از کسی خواهش نکرده‌ام و نخواهم کرد برای اینکه بموقعش حرفم را بزنم (یکی از نمایندگان - یک عده معدودی خواهش کرده‌اند) در روزنامه‌ها نمی‌دانم نوشتند من عمارت کجا را خریدم بیک سیر نبات صلح کردم کجا را خریدم باز به یک سیر نبات صلح کردم و حالا هم باز عرض می‌کنم همان عرضی را که موقع رفتن به امریکا کردم هرکسی که مستقلی بدست آورد از من بیک سیر نبات باوصلح کردم وکالت شرعی و عرفی بهمه شان می‌دهم و هرکس که کوچکترین سوءاستفاده‌ای از بنده دیده‌است صد دینار رشوه داده‌است بلندشود بگوید رشوه گرفتن چیزی نبود که مکتوم بماند کار چاق کنی که من کرده‌ام اگر کسی دیده بیاید بگوید -یکی از نمایندگان - کارگشایی) ببخشید کارگشایی اگر کرده‌ام هر کس گفت از وکالتم صرفنظرمی‌کنم بهرحال خواهش کردم که از هر ده نفری یک نفر انتخاب بشوند مطالب همانطوری بود که آقای دکتر معظمی فرمودند راجع به اختیارات و فرمایشات آقای دکتر بقایی هم صحبت کردند تصدیق می‌کنم ولی چون بنده همان جلسه هم باحضورآقای دکتر مصدق عرض کردم و مذاکره شد ایشان گفتند بزور اختیارات را پس نمی‌دهم من هم تایید کردم ایشان را گفتم خیال نمی‌کنم کسی در این موقع بخواهد بزوراختیارات را از شماپس بگیرد شماهرکدامش را بخواهیدهیچ چند ماده اش را شمردند گفتنداینها اصولامنتفی است و کاری به آنها ندارم اینهاراردمی‌کنم و راجع به آنهاصحبت شد که کلیه لوایح درظرف یکهفته ۱۵ روز بیایددرکمیسیونهای مجلس و رویش مطالعه می‌شودهرکدام که تصویب کردند بدولت ابلاغ شود و اگر درکمیسیون تصویب نکردندبا این قید که ظرف ۱۰ روز ۱۵ روز ضرب الاجل داشته باشد و اگر جریان قانونگذاری وقفه‌ای در کارایجاد بکند اتوماتیکمان خود بخود دولت آن قانون را اجرا کند قراربود که جلسه بعد هم برویم و این کار را با آقای دکتر مصدق تمام بکنیم ولی چون یک مخالفتهایی پیش آمد و صحبتهایی پیش آمد که نگذاشتند تشکیل شود و دیگر این جریان پیش نیامد که ما برویم با ایشان صحبت کنیم که خودشان یک قسمت از اختیارات را واگذارکنند. بهرحال مذاکرات مفصلی شد و این طرح تهیه شد (یکی از نمایندگان - گزارش) بله این گزارش تهیه شد و مخصوصا یک نکته‌ای را باید اضافه کنم جناب آقای دکتر سنجابی تشریف دارند جناب آقای گنجه هم تشریف دارند آقای رفیع هم تشریف دارندآقای حائری‌زاده هم تشریف دارند همه الحمدالله هستند در یکی از عباراتی که خود اعلیحضرت قرائت می‌فرمودند تاملی کردند تاملی کردند و یک عبارتی را ایشان فرمودند باین کیفیت این اشکال را دارد بنده نمی‌خواهم زیاد جزئیات رابگویم بعد یک مثالی زدند مثالشان این بود جناب آقای دکتر معظمی خاطرتان هست یانه؟ مثالشان این بود که موقعی که جریان آذربایجان پیش آمد یکدسته‌ای از افسران از خراسان فرارکردند رفتند گرگان و یک دسته از افسران از تهران فرارکردند رفتند آذربایجان یک پیشنهادی دولت کرد (دکتر بقایی - اسم پیشه‌وری را نیاورید که تقاضای ماده ۹۰ خواهندکرد) که کلیه افسرانی که قیام کردند و به ارتش پیشه‌وری ملحق شدند آنها را با یک درجه ترفیع وارد ارتش ایران بکنند (مهندس رضوی - مگرممکن است همچوچیزی؟) بله کرده بودند آقای گنجه نگفتند؟ آقای رفیع اینجورنبود؟ آقای حائری‌زاده نگفتند؟ (حائری‌زاده - من نبودم) و من گفتم اگر دستم را از اینجاببرند من این را امضا نخواهم کرد این حکم تجزیه و انحلال ارتش ایران است (صحیح است) و حالا که شما این وسط افتاده‌اید فکر آنروز را هم کرده‌ای که یک همچو آوانسی داده‌ام تمام فرماندهان لشگرها را بدون اطلاع من عوض کرده‌اند تغییرداده‌اند و من هم اعتراضی ندارم دخالتی نکردم ولی فکرآن روز را کرده‌اید که اگر یک چنین دولتی پیداشد یک چنین پیشنهادی کردند دیگر من موثرنیستم. این عبارتی بود خواستم تکمیل کنم فرمایشات آقای دکتر معظمی را و جریان تاریخی این گزارش هشت نفری و ملاقاتهایی که شده بود و بعد بنده سه فرمول تهیه کردم که بخط بنده‌است روی مارک وزارت دربار وقتیکه این سه فرمول را شروع کردیم به بحث کردن حقیقت قضیه این است که بنده دیدم که شاه مملکت آقا یک مقام شامخی دارد مورد احترام است مورد تجلیل است اگر با حضورایشان ما بحث کنیم ممکن است یک بیانی ایشان بفرمایند که ما صورت ظاهرنتوانیم ایشان را متقاعد کنیم و تصور شود که ما مقاومت می‌کنیم در مقابل ایشان بنده یک استدعایی از ایشان کردم و آن این بود که اعلیحضرت همایونی بما اجازه بدهند که از این اطاق خارج شویم و در اطاق دیگری بحث کنیم و فرمولی تهیه کنیم و بعرض برسانیم و این سه فرمول را تهیه کردیم با خط بنده‌است و خود اعلیحضرت از اطاق تشریف بردند بیرون ما این فرمول را تهیه کردیم بعد دادیم خدمت آقای قائم مقام ایشان بردند حضور اعلیحضرت اعلیحضرت فرمودند که چون من اظهار اعتماد به هیات هشت نفری کرده بودم همان که نوشته شده قبول می‌کنم و هیچ تغییری درش جایزنمی‌دانم این بود که بنده چون این یک سند تاریخی بود حفظش کردم تا بامروز که بدهم به مجلس در هر حال متن گزارش این است (بتاریخ ۳۰ اسفند ماه ۱۳۳۱) ساحت مقدس مجلس شورای ملی. چون حسب تصمیم آقایان نمایندگان محترم در جلسه خصوصی روز ۵ شنبه ۱۴ اسفند ماه ۱۳۳۱ مقررگردید امضا کنندگان زیر درباره شایعه اختلافات حاصله بین دربار و رئیس دولت که بواسطه پیش آمد اخیر در افواه منتشر و موجب پاره‌ای تشنجات و نگرانیها گردید مطالعات و اقدامات لازمه نموده نتیجه را بعرض مجلس شورای ملی برسانیم لذا هیات منتخب بدوا باجناب آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر ملاقات و با استحضار از مطالب ایشان بحضوراعلیحضرت همایونی شرفیاب و فرمایشات ملوکانه را اصغاء نموده اینک خلاصه مذاکرات و نتیجه را بشرح زیربعرض مجلس مقدس شورای ملی میرساند خوشبختانه بین اعلیحضرت همایونی و رئیس دولت کوچکترین اختلافی که ناشی از نظریات شخصی و خصوصی باشد موجودنیست بعلاوه اعلیحضرت همایونی فرمودند که همواره علاقه کامل خود را به رعایت اصول قانون اساسی تصریح و زحمات جناب آقای دکتر مصدق را در پیشرفت نهضت ملی ایران تقدیرنموده‌اند همچنین علاقه و احترام کامل آقای شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مسلم و ابدا محل تردید نیست تنها جهتی را که می‌توان منشا اختلاف نظرتشخیص داد اختلاف در تفسیر و تعبیر مقررات قانون اساسی در مورد اعمال حقوق سلطنت و اختیارات قانونی هیئت دولت مخصوصا راجع به قوای انتظامی کشوراست که باتوجه به مجموع اصول قانون اساسی و متمم آن نظریه خودرابشرح زیربعرض میرسانیم.

نظرباین که موافق اصل ۳۵ متمم قانون اساسی سلطنت ودیعه‌است که بموهبت الهی از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده و طبق اصل ۴۴ متمم قانون اساسی شخص پادشاه از هرگونه مسئولیت مبراست و از طرفی طبق همین اصل و اصل ۴۵ متمم مسئولیت اداره امور مملکتی بعده وزرا و هیات دولت می‌باشدبدیهی است اداره و مسئولیت امورمملکتی اعم از کشوری و لشگری از شئون مقام سلطنت نبوده حقوق هیات دولت و وظیفه وزیران است که دراداره اموروزارتخانه‌های مربوط بنام اعلیحضرت همایونی سعی و کوشش دراجرای مقررات قانونیه نموده منفردا و مشترکا از عده مسئولیت درمقابل مجلس شورای ملی برآیند بنابراین برای اینکه این موضوع برای همیشه واضح و روشن باشداستدعای تاییداین گزارش را از ساحت مقدس مجلس شورای ملی داریم. حسین مکی. جوادگنجه. رضا رفیع. حائری‌زاده. دکتر سنجابی. مجدزاده. دکتر معظمی. دکتر بقائی.

اینهم سه قسمتی بود که اینطور تهیه شد(بدیهی است اداره و مسئولیت امورمملکتی اعم از کشوری و لشگری منحصرا از حقوق و وظایف هیات دولت و وزیران است) که بقیه آن به آن یکی متصل می‌شود و همچنین یکی دیگر (بدیهی است قانون اساسی اداره مسئولیت امور مملکتی اعم از کشوری و لشگری را از شئون مقام شامخ سلطنت ندانسته‌است) و همچنین فرمول دیگر (قانون اساسی از شئون مقام شامخ سلطنت ندانسته‌است (میراشرافی - دربعضی جاهاقانون اساسی تصریح کرده مخصوصا دراصل ۵۰ متمم قانون اساسی) این تصورمی‌کنم که از لحاظ تاریخ بایستی در صندوق نسوزمجلس بماند پشتش هم بنده یادداشت کردم همانطورکه همکار محترم آقای دکتر معظمی فرمودندساعت ۵ بعدازظهر ۱۹-۱۲-۱۳۳۱ منزل آقای نخست‌وزیر ساعت ۷ و ربع بعدازظهر ۱۳۳۱-۱۲-۱۹ تاهشت و بیست دقیقه کاخ اختصاصی سلطنتی در خاتمه عرایضم (حمیدیه - ممکن است استدعاکنم مذاکرات منزل آقای نخست‌وزیررا هم بفرمایید) (یکی دیگر از نمایندگان - راجع باختیارات هم بفرمایید) فقط بنده از حضور همکارگرامی جناب آقای پارسا می‌خواهم استفاده کنم چون یکی دوتا از این بلندگوهای هیات حاکمه در روزنامه شان می‌نویسند مکی از وقتی به امریکا رفته عوض شده بنده بشهادت آقای پارسا که افتخار همسفری ایشان را داشتم بنده یکقدم بدون اطلاع ایشان برنداشتم (پارسا- صحیح است کمال وطن پرستی را ابرازکردید) خوشبختانه ایشان سخنگوی فراکسیون نهضت ملی هستند (سیدجوادی – آنرا من باید تشخیص بدهم) و ملاقاتهای بنده و آقای پارسا اگر یک روزی کشف شد آنهم مسلما سند افتخار بنده خواهدبود (پارسا - تمام خدمات از ناحیه جنابعالی بود) به لطف و مرحمت شما بود چون من زبان انگلیسی نمی‌دانستم و ایشان ۶ سال در چین بوده‌است و به زبان انگلیسی آشنایی کاملی داشتند و در تمامی ملاقاتها ایشان حضورداشتند بعلاوه جناب آقای صالح سفیرکبیر دولت شاهنشاهی هم حضورداشتند و تمام آنها تلگراف رمزشده و دولت هم اطلاع دارد بنابراین بنده در آنجا نه جلسه محرمانه‌ای داشتم و نه کاری از ملت ایران مکتوم مانده و اگر یک روزی آن تلگرافها کشف شود آنوقت سند افتخار ما خواهدبود.

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه[ویرایش]

۷- تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه

نایب رئیس - با اجازه آقایان جلسه راختم می‌کنیم جلسه آینده یکشنبه ۱۷ خرداد (یکساعت و نیم بعدازظهر جلسه ختم شد).

نایب رئیس مجلس شورای ملی - محمد ذوالفقاری