پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات)/ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن

از ویکی‌نبشته
پروین اعتصامی (مثنویات و تمثیلات و مقطعات) از پروین اعتصامی
(ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن)
  ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن  
  دیبه‌ها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن  
  بنده فرمان خود کردن همه آفاق را دیو بستن، قدرت دست سلیمان داشتن  
  در ره ویران دل، اقلیم دانش ساختن در ره سیل قضا، بنیاد و بنیان داشتن  
  دیده را دریا نمودن، مردمک را غوصگر اشک را مانند مروارید غلطان داشتن  
  از تکلف دور گشتن، ساده و خوش زیستن ملک دهقانی خریدن، کار دهقان داشتن  
  رنجبر بودن، ولی در کشتزار خویشتن وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن  
  روز را با کشت و زرع و شخم آوردن بشب شامگاهان در تنور خویشتن نان داشتن  
  سربلندی خواستن در عین پستی، ذره‌وار آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن