نادره ایام حکیم عمر خیام/رباعیات خیام/گفتم که دلم ز علم محروم نشد

از ویکی‌نبشته

۲۷۲ –۱۵۷ حج –۱۴۶ رز –۳ نز

  گفتم که «دلم[۱] ز علم[۲] محروم نشد، کم بود[۳] ز اسرار که مفهوم نشد»  
  اکنون که همی بنگرم از روی خرد[۴]، عمرم بگذشت هیچ معلوم نشد[۵].  


  1. نز – هرگز دل من.
  2. رز – هرچند دلم ز عشق.
  3. رز و نز – کم ماند.
  4. رز – واکنون که بچشم عقل در مینگرم. نز – هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
  5. رز و نز – معلومم شد که هیچ معلوم نشد.