محتشم کاشانی (غزلیات از رسالهی جلالیه)/الهی تا ز حسن و عشق در عالم نشان باشد
ظاهر
الهی تا ز حسن و عشق در عالم نشان باشد | به کام عشق بازان شاه حسنت کامران باشد | |||||
الهی خلعت حسنت که جیبش ظاهر است اکنون | ظهور دامنش تا دامن آخر زمان باشد | |||||
الهی تا ز باغ حسن خیزد نخل استغنا | تذر و عصمتت را برترین شاخ آشیان باشد | |||||
الهی تا هوس باشد کنار و بوس طالب را | شه حسن تو را تیغ تغافل در میان باشد | |||||
الهی عاشق از معشوق تا باشد تواضع جو | دو ابروی تو را تیر تکبر در کمان باشد | |||||
الهی تا طلب خواهنده باشد ابروی پرچین | چو ماری گنج یاقوت لبت را پاسبان باشد | |||||
الهی محتشم چشم خیانت گر کند سویت | به پیش ناوک خشم تو چشم او نشان باشد |