مثنوی معنوی/عقول خلق متفاوتست در اصل فطرت و نزد معتزله متساویست تفاوت عقول از تحصیل علم است
ظاهر
| اختلاف عقلها در اصل بود | بر وفاق سنیان باید شنود | |||||
| بر خلاف قول اهل اعتزال | که عقول از اصل دارند اعتدال | |||||
| تجربه و تعلیم بیش و کم کند | تا یکی را از یکی اعلم کند | |||||
| باطلست این زانک رای کودکی | که ندارد تجربه در مسلکی | |||||
| بر دمید اندیشهای زان طفل خرد | پیر با صد تجربه بویی نبرد | |||||
| خود فزون آن به که آن از فطرتست | تا ز افزونی که جهد و فکرتست | |||||
| تو بگو دادهی خدا بهتر بود | یاکه لنگی راهوارانه رود | |||||