صائب تبریزی (غزلیات)/چشم خونبارست ابر نوبهار زندگی
ظاهر
چشم خونبارست ابر نوبهار زندگی | آه افسوس است سرو جویبار زندگی | |||||
اعتمادی نیست بر شیرازهی موج سراب | دل منه بر جلوهی ناپایدار زندگی | |||||
یک دم خوش را هزاران آه حسرت در قفاست | خرج بیش از دخل باشد در دیار زندگی | |||||
بادهی یک ساغرند و پشت و روی یک ورق | چون گل رعنا خزان و نوبهار زندگی | |||||
چون حباب پوچ، از پاس نفس غافل مشو | کز نسیمی رخنه افتد در حصار زندگی | |||||
خاک صحرای عدم را توتیا خواهیم کرد | آنچه آمد پیش ما از رهگذار زندگی | |||||
سبزه زیر سنگ نتوانست قامت راست کرد | چیست حال خضر یارب زیر بار زندگی | |||||
دارد از هر موجهای صائب درین وحشتسرا | نعل بیتابی در آتش جویبار زندگی |