سنایی غزنوی (غزلیات)/زهی حسن و زهی عشق و زهی نور و زهی نار

از ویکی‌نبشته
سنایی غزنوی (غزلیات) از سنایی غزنوی
(زهی حسن و زهی عشق و زهی نور و زهی نار)
  زهی حسن و زهی عشق و زهی نور و زهی نار زهی خط و زهی زلف و زهی مور و زهی مار  
  به نزدیک من از شق زهی شور و زهی شر به درگاه تو از حسن زهی کار و زهی بار  
  به بالا و کمرگاه به زلفین و به مژگان زهی تیر و زهی تار و زهی قیر و زهی قار  
  یکی گلبنی از روح گلت عقل و گلت عشق زهی بیخ و زهی شاخ و زهی برگ و زهی بار  
  بهشت از تو و گردون حواس از تو و ارکان زهی هشت و زهی هفت زهی پنج و زهی چار  
  برین فرق و برین دست برین روی و برین دل زهی خاک و زهی باد زهی آب و زهی نار  
  میان خرد و روح دو زلفین و دو چشمت زهی حل و زهی عقد زهی گیر و زهی دار  
  همه دل سوختگان را از سر زلف و زنخدانت زهی جاه و زهی چاه زهی بند و زهی بار  
  به نزدیک سناییست ز عشق تو و غیرت زهی نام و زهی ننگ زهی فخر و زهی عار