کلیات سعدی/غزلیات/امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را

از ویکی‌نبشته

۱۴– ط

  امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را  
  یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را  
  هم تازه رویم هم خجل هم شادمان هم تنگدل کز عهده بیرون آمدن نتوانم این انعام را  
  گر پای بر فرقم نهی تشریف قربت میدهی جز سر نمیدانم نهادن عذر این اقدام را  
  چون بخت نیک انجام را با ما بکلی صلح شد بگذار تا جان میدهد بدگوی بدفرجام را  
  سعدی علم شد در جهان صوفی و عامی گو بدان ما بت‌پرستی میکنیم آنگه چنین اصنام را