دیوان اطعمه/مقدمه

از ویکی‌نبشته
دیوان اطعمه از ابو اسحاق حلّاج شیرازی
تصحیح حبیب اصفهانی

مقدمهٔ مصحح

از تذکرهٔ دولتشاه نقل شده است

مفخرالفضلا مولانا ابو اسحاق الشّیرازی حلّاج علیه‌الرّحمه مردی لطیف طبع و مستعد بود و در شهر شیراز همواره مصاحب اکابر. از اجناس سخنوری مدح اطعمه اختیار کرده و درین باب کسی چون او سخن نکفته. و رسالها که درین باب تالیف نموده مشهور است. اما اکرچه متنعّمانرا جهة بدرقهٔ اشتها و آرزو نفعی میرساند عاجل اما مفلسان و بی‌نوایانرا ضرر میرساند. چه آرزو زیاده میکرداند و چون دسترس نباشند محروم شوند. (مصراع)

  عسل کوئی دهان شیرین نکردد  

(حکایت) کنند که بروزکار شاهزاده اسکندر بن عمر شیخ بهادر که مولانا اسحاق در عهد او و همواره ندیم مجلس وی میبود چند روزی بمجلس پادشاه نیامد. بعد از حضور شاهزاده پرسیدکه مولانا چند روز است که پیدا نبودی. مولانا زمین خدمت بوسید و کفت. ای پادشاه یک روز حلّاجی می‌کنم و سه روز پنبه از ریش بر می‌چینم و این بیت بر خواند. (بیت)

  منع مکس از پشمک قندی کردن از ریش حلاج پنبه برداشتن است  
و کویند ریشی داشته از قاعده بیرون دراز و با دست

آویزی او شوخیها کردی و لطیفها کفتی. و جواب نکته‌آمیز او با سیّد نعمةالله که کفته است من مدّاح نعمةالّلهم در اکثر تذکرها مسطور است و احتیاج بتکرار ندارد.

مصحح این دیوان بندهٔ ناتوان (حبیب اصفهانی) میکوید که قطع نظر از سفتکی و همواری اشعار و فصاحت و متانت سخنان آبدار مولانا ابو اسحق دیوان وی مخزنی بلکه فرهنکی حقیقی است از برای فرا کرفتن اصطلاحات اطعمه چنانچه دیوان (مولانا نظام‌الدین محمود قاری) فرهنکی است از برای آموختن اصطلاحات البسه. هرکس این دو دیوانرا نیک تتبع و مطالعه نماید از تفحص لغات اطعمه و البسه در سائر کتب لغات بی‌نیاز کردد . آری مولانا اسحق اکثر قصاید و غزلیات و سائر اشعار شعرای بنام را در صورت مدح اطعمه جواب کفته است و حقیقة نیک از عهده برآمده. چنانچه هر کس که اندک وقوفی در شعر و شاعری داشته باشد تبادل جزوی میتواند دریافت که پایهٔ مولانای مزبور و طبع وی در شاعری فروتر و کمتر از سایر استادان نبوده است. شاهد این دعوی دیوان (مولانا احمد اطعمه) است که او نیز شیرازی است و دیوانی مکمل دارد. اما میانهٔ اشعار مولانا اسحق و مولانا احمد (ع) تفاوت از زمین تا آسمانست.

اکر چه دیوان مولانا اسحاق در ایران مکرر چاپ شده بود اما بسبب نقصان نسخه و کثرت اغلاط آن قابل انتفاع نبود و کسی ازان بهرهٔ نمی‌توانست برد. تا اینکه بعنایت حضرت باری در دارالسعادهٔ اسلامبول دو نسخه از آن بدست افتاد. اکرچه هر دو باز ناقص بود اما از آن دو ناقص نسخهٔ قریب بکامل حاصل شده و بهمت فخرالطابعین سرکار (ابوالضّیا توفیق) در مطبعهٔ او با تصحیح ابن بنده بحیّز طبع در آمد. و همچنین بسعی این کمترین فرهنکی برای تفسیر الفاظ مشکلهٔ آن بدان افزوده کردید تا فائده‌اش اتم و اکمل کردد. امیدوار است که همچنانکه خداوند سرکار (ابوالضیا توفیق) را برای انتشار این نسخه سبب ساخت توفیقی دیکر نیز عنایت فرماید تا نسخهٔ البسه (مولانا نظام‌الدین محمود قاری) نیزدر کوشهٔ نسیان نماند والله الموفق وتوفیقه خیر رفیق.