دیوان حافظ/یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود

از ویکی‌نبشته
۲۰۴  یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهرهٔ ما پیدا بود  ۲۳۵
  یاد باد آنکه چو چشمت بعتابم می‌کشت معجز عیسویت در لب شکّرخا بود  
  یاد باد آنکه صبوحی زده در مجلس انس جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود  
  یاد باد آنکه رخت شمع طرب می‌افروخت وین دل سوخته پروانهٔ ناپروا بود  
  یاد باد آنکه در آن بزمگه خلق و ادب آنکه او خندهٔ مستانه زدی صهبا بود  
  یاد باد آنکه چو یاقوت قدح خنده زدی در میان من و لعل تو حکایتها بود  
  یاد باد آنکه نگارم چو کمر بربستی در رکابش مه نو پیک جهان‌پیما بود  
  یاد باد آنکه خرابات‌نشین بودم و مست وانچه در مسجدم امروز کمست آنجا بود  
  یاد باد آنکه باصلاح شما میشد راست  
  نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود