دیوان حافظ/کرشمه کن و بازار ساحری بشکن

از ویکی‌نبشته
۳۹۹  کرشمهٔ کن و بازار ساحری بشکن بغمزه رونق و ناموس سامری بشکن  ۳۹۹
  بباد ده سر و دستار عالمی یعنی کلاه گوشه بآیین سروری بشکن  
  بزلف گوی که آیین دلبری بگذار بغمزه گوی که قلب ستمگری بشکن  
  برون خرام و ببر گوی خوبی از همه کس سزای حور بده رونق پری بشکن  
  بآهوان نظر شیر آفتاب بگیر بابروان دوتا قوس مشتری[۱] بشکن  
  چو عطرسای شود زلف سنبل از دم باد تو قیمتش بسر زلف عنبری بشکن  
  چو عندلیب فصاحت فروشد ای[۲] حافظ  
  تو قدر او بسخن گفتن دری بشکن  


  1. اضافهٔ قوس بمشتری مناسبت آنست که برج قوس یکی از دو خانهٔ مشتری است [و خانهٔ دیگر حوت است] چنانکه شیر در مصراع اوّل یعنی برج اسد خانهٔ آفتاب است (کتاب التفهیم ابوریحان بیرونی چاپ آقای همائی ص ۳۹۶).
  2. چنین است در اغلب نسخ، بعضی دیگر: فروش شد حافظ.