دیوان حافظ/مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد

از ویکی‌نبشته
۱۷۴  مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد  ۱۵۹
  برکش ای مرغ سحر نغمهٔ داوودی باز که سلیمان گُل از باد هوا باز آمد  
  عارفی کو که کند فهم زبان سوسن تا بپرسد که چرا رفت و چرا باز آمد  
  مردمی کرد و کرم لطف خداداد بمن کان بُت ماه رُخ از راه وفا باز آمد  
  لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح داغ دل بود بامّید دوا باز آمد  
  چشم من در رهِ این قافلهٔ راه بماند تا بگوش دلم آواز درا باز آمد  
  گر چه حافظ در رنجش زد و پیمان بشکست  
  لطف او بین که بلطف از در ما بازآمد