دیوان حافظ/شراب لعل‌کش و روی مه‌جبینان بین

از ویکی‌نبشته
۴۰۳  شراب لعل کش و روی مه‌جبینان بین خلاف مذهب آنان جمال اینان بین  ۴۰۰
  بزیر دلق ملمّع کمندها دارند درازدستی این کوته آستینان بین  
  بخرمن دو جهان سر فرو نمی‌آرند دماغ و کبر گدایان و[۱] خوشه‌چینان بین  
  بهای نیم کرشمه هزار جان طلبند نیاز اهل دل و ناز نازنینان بین  
  حقوق صحبت ما را بباد داد و برفت وفای صحبت یاران و همنشینان بین  
  اسیر عشق شدن چارهٔ خلاص منست ضمیر عاقبت‌اندیش[۲] پیش‌بینان بین  
  کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست  
  صفای همّت پاکان و پاک‌دینان[۳] بین  


  1. این واو را در م س و سودی ندارد.
  2. چنین است در اکثر نسخ، خ س: عافیت اندیش، و بقرینه «پیش‌بینان» بدون شبهه عاقبت‌اندیش مناسب‌تر است.
  3. چنین است در اغلب نسخ خطّی و چاپی، س: پاک‌بینان.