دیوان حافظ/خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن

از ویکی‌نبشته
۳۹۱  خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن  ۴۰۳
  غم دل چند توان خورد که ایّام نماند گو نه دل باش و نه ایّام چه خواهد بودن  
  مرغ کم‌حوصله را گو غم خود خور که بَرو رحمِ آنکس که نهد دام چه خواهد بودن  
  باده خور غم مخور و پند مقلّد منیوش اعتبار سخن عام چه خواهد بودن  
  دست رنج تو همان به که شود صرف بکام دانی آخر که بناکام چه خواهد بودن  
  پیر میخانه همی‌خواند معمّائی دوش از خط جام که فرجام چه خواهد بودن  
  بردم از ره دل[۱] حافظ بدف و چنگ و غزل  
  تا جزای من بدنام چه خواهد بودن  


  1. ق نخ ی: سر (?).