پرش به محتوا

برگه:Zendegani-man.pdf/۶۸

از ویکی‌نبشته
در نمونه‌خوانیِ این برگ مشکلی وجود دارد.

‫سالداتها‪ ،‬کمیته‌ها پدید آورده به نمایشهای آزادیخواهانه برخاستند و بر سر خاک ثقةالاسلام و دیگر کشتگان راهِ‬ ‫آزادی رفتند و از یکسو آزادیخواهان ایران به جنبش درآمده رشته کارها را بدست گرفتند‪ .‬در پی اینها گرسنگی‌‬ ‫آغاز گردید و آن سختیها را پدید آورد‪ .‬در همان هنگام دموکراتها (یا بهتر گوییم‪ :‬نوبری و خیابانی و‬ ‫حریری) کمیته‌ای برپا گردانیده به آدمکشیهایی برخاستند و فخرالمعالی و کسان دیگری را که در‬ ‫شش سال گذشته‪ ،‬به سیاهکاریهای آشکار برخاسته بودند‪ ،‬یکایک به کشتن دادند‪ .‬‌هر چند روز‪،‬‬ ‫یکی از آنان کشته می‌شد‪ .‬در همان هنگام در روسستان دسته دموکراتها از کار افتاده کمونیستها به‬ ‫روی کار آمدند‪ .‬و اینان با آلمان و عثمانی آشتی خواسته پیمان بستند و این بود که قزاقها و‬ ‫سالداتها بایستی از میدانهای جنگ بازگردند‪ ،‬و اینان که لگام گسیخته و نابسامان‪ [۱] ‬آتش زنان و‬ ‫کشتارکنان باز می‌گشتند‪ .‬در آذربایجان یکرشته گرفتاریهایی پدید آمد‪ .‬خوی و دیگر شهرها آسیب بسیار دیدند‪.‬‬ ‫درآن میان در ارومی و سلماس داستان خیزش آسوریها و کشتارهای آنان رخ داد که داغی به‬ ‫دلهای ایرانیان بود‪.‬‬

‫ثقة الاسلام‬

‫دولت که به بینوایان و کمچیزان (به ‪ ۱۸۰٬۰۰۰‬تن) نان می‌داد‪ ،‬چون زمستان فرا رسید و گندم در انبارها‬ ‫کم شد‪ ،‬آنچه را که روزانه می‌دادند (‪ ۵‬ر ‪ ۶۲‬مثقال) نیمه گردانیدند‪ ،‬و این چون کسی را سیر نمی‌کرد بینوایان از‬ ‫گرسنگی می‌مردند‪ .‬از آنسوی تیفوس و تیفوئید با سختی رو نموده آتش به هستی بینوا و بانَوا‬ ‫می‌زد‪.‬‬

‫بیچیزان که می‌مردند مرده‌هاشان به روی زمین می‌ماند‪ .‬در هکماوار روزانه ده تن یا بیشتر‬ ‫می‌مردند و مرده‌های آنها در مرده‌شور خانه می‌ماند‪ ،‬تا کسانی پیدا شوند و دررفت[۲]‪ ‬کفن و گورکنی آنها را دهند‪.‬‬

‫بارها رخ دادی که کسی پیدا نشدی و من شبانه هنگام بازگشت بخانه می بایست در آنجا بایستم و بفرستم از‬

  1. نابسامان= نامنظم‬ (ویراینده)
  2. دررفت= هزینه‪ ،‬خرج‬ (ویراینده)