برگه:VazMelatVaDolatSasanian.pdf/۱۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مسقط‌الرّأس هخامنشیان بودند که بالاصل از راه اینکه امرای ولایت (دهبذ) بودند رؤسای دودمانها (وسبذان) ایشان را بمنزلهٔ «ممتازبین‌الاقران» میشمردند. اگر آقای أندرئاس در حدسی که زده است مصیب باشد که شش صورت منقوش در دو طرف تخت در نقش دخمهٔ دارا تمثال نمایندگان شش دودمان و صاحبان اشغال مهمّهٔ ارثی است بدون اشکال میتوان دانست که چرا هردتس بخطا أسپئنس (اسپچنه) را در میان کشندگان مغ بجای أردمنش نام برده است: أسپچنه یکی از شش صورت نقش دخمه‌ای دارا است. هردتس فهمیده است که این مرد رئیس یکی از دودمانهای ممتاز بوده و بحسب فرض خود در باب منشأ امتیازات دوددمانها بایستش که او را در میان قاتلین بردیهٔ کاذب جای دهد.

§ ۶. علاوه بر این حلقهٔ از بزرگان بزرگزاده، در دولت هخامنشیان یک سلسله از گماردگان (گمارده = گماشته یعنی مُقطع و تیولدار) نیز یافت میشد. مثلاً در آسیای صغیر بیوتات کهن امارتی در تحت ریاست شاهنشاه فرمانروائی کرده‌اند و مع‌هذا مقهور نظارت شدید شهربانان بودند. امّا ازین گذشته شاهنشاه گماردگانی ایجاد کرده بود که بعضی نواحی از املاک خود را بصورت ملک ارثی منضمّ ببعضی عوائد بایشان میسپرد. اقتدار دودمانهای بزرگ دیگر تنها بدهکده‌ای از پارس که خود آنان ازانجا خاسته بودند محدود نبود بلکه علاوه بران بتیولهای بزرگی از نواحی مملکت نیز تجاوز میکرد. اشخاصی که از عشایر بزرگه نبودند خواه از أهل پارس و خواه از أهل ماد و خواه از آنان که از اکناف مملکت میآمدند حتّی خارجیان و مثلاً تبعیدشدگان یونان نیز ممکن بود که بامارت تیول شاهنشاه منصوب شوند. وضع و حالت این خداوندگاران درقبال شهربانان برای ما چندان روشن نیست و بهر حالت آنان از امتیازات کمابیش مهمی و شاید گاهی از معافی در أدای خراج نیز برخوردار بودند بطوری که میتوانستند مالیاتی که از حاصل رعایای خویش میگرفتند خود تصرّف کنند.