برگه:Theholybibleinpe00brit.pdf/۱۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۵
سفر پیدایش ۴

رویانید و سبزهای صحرا را خواهی خورد ✡ ۱۹ و بعرق پیشانیت نان خواهی خورد تا حینیکه بخاک راجع کردی که از آن کرفته شدی زیرا که تو خاک هستی و بخاک خواهی برکشت ✡ ۲۰ و آدم زن خود را حوّا نام نهاد زیرا که او مادر جمیع زندکانست ✡ ۲۱ و خداوند خدا رخت‌ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید ✡ ۲۲ و خداوند خدا کفت همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد کردیده اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز کرفته بخورد و تا بابد زنده ماند ✡ ۲۳ پس خداوند خدا او را از باغ عَدَن بیرون کرد تا کار زمینی را که از آن کرفته شده بود بکند ✡ ۲۴ پس آدم را بیرون کرد و به طرف شرقئ باغ عدن کروبیانرا مسکن داد و شمشیر آتشباریرا که بهر سو کردش میکرد تا طریق درخت حیاترا محافظت کند ✡

باب چهارم

۱ و آدم زن خود حوا را بشناخت و او حامله شده قائن را زائید و کفت مردی از یَهُوَه حاصل نمودم ✡ ۲ و بار دیکر برادر او هابیل را زائید و هابیل کله‌بان بود و قائن کارکن زمین بود ✡ ۳ و بعد از مرور ایّام واقع شد که قائن هدیهٔ از محصول زمین برای خداوند آورد ✡ ۴ و هابیل نیز از نخست‌زادکان کلهٔ خویش و پیه آنها هدیهٔ آورد و خداوند هابیل و هدیهٔ او را منظور داشت ✡ ۵ اما قائن و هدیهٔ او را منظور نداشت پس خشم قائن بشدّت افروخته شده سر خود را بزیر افکند ✡ ۶ آنکاه خداوند بقائن کفت چرا خشمناک شدی و چرا سر خود را بزیر افکندی ✡ ۷ اکر نیکوئی میکردی آیا مقبول نمیشدی و اکر نیکوئی نکردی کناه بردر در کمین است و اشتیاق تو دارد امّا تو بر وی مسلّط شوی ✡ ۸ و قائن با برادر خود هابیل سخن کفت و واقع شد چون در صحرا بودند قائن بر برادر خود هابیل برخاسته او را کشت ✡ ۹ پس خداوند بقائن کفت برادرت هابیل کجاست کفت نمیدانم مکر پاسبان برادرم هستم ✡ ۱۰ کفت چه کردهٔ خون برادرت از زمین نزد من فریاد بر می‌آورد ✡ ۱۱ و اکنون تو ملعون هستی از زمینی که دهان خود را باز کرد تا خون برادر ترا از دستت فرو برد ✡ ۱۲ هر کاه کار زمین کنی همانا قوّت خود را دیکر بتو