این برگ همسنجی شدهاست.
و نگاهم
مثل یک حرف دروغ
شرمگینست و فرو افتاده
– من به یک ماه میاندیشم
– من به حرفی در شعر
– من به یک چشمه میاندیشم
– من به وهمی در خاک
– من به بوی غنی گندمزار
– من به افسانهٔ نان
– من به معصومیت بازیها
و به آن کوچهٔ باریک دراز
که پر از عطر درختان اقاقی بود
– من به بیداری تلخی که پس از بازی
و به بهتی که پس از کوچه
و به خالی طویلی که پس از عطر اقاقیها
۸۰
در غروبی ابدی