این برگ همسنجی شدهاست.
در خیابانهای سرد شب
من پشیمان نیستم
من به این تسلیم میاندیشم، این تسلیم دردآلود
من صلیب سرنوشتم را
بر فراز تپههای قتلگاه خویش بوسیدم
* *
در خیابانهای سرد شب
جفتها پیوسته با تردید
یکدگر را ترک میگویند
۷۴
در خیابانهای سرد شب
من پشیمان نیستم
من به این تسلیم میاندیشم، این تسلیم دردآلود
من صلیب سرنوشتم را
بر فراز تپههای قتلگاه خویش بوسیدم
* *
در خیابانهای سرد شب
جفتها پیوسته با تردید
یکدگر را ترک میگویند