این برگ همسنجی شدهاست.
انبوه سایه گستر مژگانش
چون ریشههای پردهٔ ابریشم
جاری شدند از بن تاریکی
در امتداد آن کشالهٔ طولانی طلب
و آن تشنج، آن تشنج مرگآلود
تا انتهای گمشدهٔ من
دیدم که میرهم
دیدم که میرهم
دیدم که پوست تنم از انبساط عشق ترک میخورد
دیدم که حجم آتشینم
آهسته آب شد
و ریخت، ریخت، ریخت
در ماه، ماه به گودی نشسته، ماه منقلب تار
**
۴۴
وصل