برگه:Tavalludi Digar - Farogh Farrukhzad.pdf/۱۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

جفت

 
 
 
 

شب میآید

و پس از شب،  تاریکی

و پس از تاریکی

چشمها

دستها

و نفس‌ها  و نفس‌ها  و نفس‌ها...

و صدای آب

که فرو میریزد  قطره  قطره  قطره  از شیر

۱۱۴