برگه:Tavalludi Digar - Farogh Farrukhzad.pdf/۱۱۰

از ویکی‌نبشته
پرش به ناوبری پرش به جستجو
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

دیدار در شب

 
 
 
 

و چهرهٔ شگفت

از آنسوی دریچه به من گفت

«حق با کسیست که می بیند

«من مثل حس گمشدگی وحشت آورم

«اما خدای من

«آیا چگونه میشود از من ترسید؟

«من، منکه هیچگاه،

«جز بادبادکی سبک و ولگرد

«بر پشت بامهای مه آلود آسمان

۹۸