برگه:Tavalludi Digar - Farogh Farrukhzad.pdf/۱۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

یک هالهٔ مقدس نورانی

مانند چتر مشتعلی میسوخت

 
 

مرداب‌های الکل

با آن بخارهای گس مسموم

انبوه بی‌تحرک روشنفکران را

به ژرفنای خویش کشیدند

و موشهای موذی

اوراق زرنگار کتب را

در گنجه‌های کهنه جویدند

 
 

خورشید مرده بود

خورشید مرده بود و فردا

در ذهن کودکان

مفهوم گنگ گمشده‌ای داشت

۹۲
آیه‌های زمین