برگه:TarikheSiasivaDiplomacyIranV1.pdf/۲۸۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۷۲

حاجی محمدحسین‌خان مستوفی‌الممالک دیوان همایون از قرار فرمان اشرف جداگانه وکالت مطلقه تعویض رفته که با عالیجاه ایلچی مشارالیه بتمهید شرایط مودت یکجهتی و وفاق دولتین پرداخته ارکان اتحاد حضرتین را بنحویکه متضمن صلاح طرفین باشد مستحکم و مشید ساخته باشند لهذا عالیجاهان مشارالیهم بعد از انعقاد مجالس عدیده و طی مقالات و مکالمات لازمه باستصواب و رضای یکدیگر بنای عهد و میثاق و ادای شروط یگانگی و وفاق فیمابین دولتین باصول مفصلهٔ ذیل گذاشته بر اولیای هر دو دولت ثابت داشتند که ازین پس هر یک بنهج مسطور عمل را متروک و مهمل نگذارند.

فصل اول – چون تفصیل شروح و توضیح و تعیین مقاصد جانبین موقوف میبود بمکالمات گوناگون و مجالس متعدده عجالةالوقت این وثیقهٔ میمونه که عهدنامهٔ مجمل است مرقوم میگردد تا کاخ دوستی و اتحاد را بنیادی متین باشد مکنونات ضمایر جانبین بنیانی مبین و قرار اینکه من بعد عهدنامهٔ مفصلی مشتمل بر جمیع مقاصد و حاکی تمامی شرایط و ضوابط مرقوم و بخط و مهر وکلاء ثلاثه مختوم گردد و مدار یکجهتی دولتین بر آن باشد.

فصل دوم – باید که این عهد خجسته که در میان دو دولت بصدق و راستی بسته‌اند از هر گونه تغییر و تبدیل مصون و روزبروز ملزومات و مقتضیات یگانگی در میانه افزون باشد و پیوند مواحدت و موافقت بین این دو پادشاه‌زاده هماالله ملکا و سلطاناً و ولیعهد و فرزندان و احفاد و امجاد ایشان و وزراء و ولات و حکام ولایات و سرحدات مملکتین ابدالاباد استوار ماند.

فصل سوم – اولیای دولت علیهٔ ایران بر خود لازم داشته که از تاریخ این عهدنامه هر عهد و شرطی که با هر یک از دولتهای فرنک بسته‌اند باطل سازند و لشکر فرنک را از حدود متعلقهٔ بخاک ایران راه عبور بطرف مملکت هندوستان و سمت بنادر نخواهند داد

فصل چهارم – در اینصورت که لشکری از طوایف فرنک بمملکت ایران آمده