برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۹۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۰

میکرد و بزرگترین سرشکستگی ایران درین دوره این بود که شخص پادشاه از همه چیز و مخصوصاً از اوضاع جهان و سیاست بسیار پیچیدهٔ در هم آنروزگار یکسره بی خبر بود و با این همه غروری هم درو بود که نمیگذاشت در پی تحقیق و جستجو برآید. بهترین دلیل برین نکته همان کتیبه‌ایست که بگفتهٔ وی نوشته و بر سر قبرش در قم بر دیوار نصب کرده‌اند. در آنجا حتی شکست های فاحش خود را معکوس وانمود می‌کند و همهٔ زیبایی‌های باطنی و ظاهری را برای خود برشمرده است و خود را موجود کامل می‌پندارد. بهمین جهة بود که برتری در هیچکس نسبت بخود نمیدید و حتی از ناپلئون سردار معروف فرانسوی خود را کمتر نمیدانست و بعادت قدیم درباریان ایران همهٔ پادشاهان جهان را دست نشانده خود می پنداشت. این نکته از بدیهیاتست که غرور بزرگترین و سرسخت ترین دشمن آدمیست و کسانی که مغرور باشند کور و کری هستند که خطاهای خویش را نمیبینند و نمی‌شنوند و حتی ناصحان و خرده گیران را دشمن خود می شمارند و بجان ایشان هم ابقا نمیکنند.

فتحعلی شاه در سیاست خارجی و هنگام برابری با دول بزرگ که با او سر و کار داشتند یعنی با روسیه و انگلستان و فرانسه و عثمانی همواره با همین غرور بمیدان میآمد و هرگز تصور این را نمی‌کردکه هیچ یک ازین دول بتوانند بر وی چیره شوند و یا اینکه خود خبطی و خطایی کرده باشد.

او هم مانند عم و سلفش آقامحمدخان بسیار پول دوست و لئیم بود و حتی هنگام لشکرکشی در سخت ترین موارد جنگ میخواست صرفه جویی کند. در پایان دو جنگی که با روسیه کرد و در هر دو شکست خورد در ضمن گفتگوهایی که برای صلح میکرد همهٔ سخن درین بود که غرامات جنگی را کمتر کنند و مطلقاً گفتگویی درین زمینه پیش نیامد که از خاک ایران کمتر ببیگانه بازگذارد. چنانکه پس ازین در جای خود ذکر خواهم کرد در عهدنامه‌ای که با انگلستان امضاء کرده است ماده‌ای هست که اگر ایران با دولت روسیه وارد جنگ شود انگلستان در ماه مبلغی در هزینهٔ جنگ با ایران یاری کند و خلف وعده انگلستان درین باره زمینهٔ مذاکراتی شده است که تا چند سال دوام داشته و یگانه گلهٔ فتحعلی شاه از عهد شکنی دولت انگلیس نپرداختن این مبلغ موعود بوده است.

پیداست که چنین پادشاهی قهراً دربار خود را از مردم متملق زبون پر میکند و برای اینکه چیزی از کیسهٔ خود بدیشان ندهد ایشان را آزاد میگذاردکه هرچه میخواهند از مردم کشور بربایند و غارت کنند و هر روز و هر شب او را از راه تملق بفریبند و گمراه کنند و کارهای بدش را در پیش چشمش بیارایند و جلوه دهند.