برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۹۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۷۶

تدبیر و شجاعت باشد نداشت چنانکه بهمان اندازهٔ وی لئیم و مال‌دوست بود و بلکه درین زمینه از عم خود نیز تجاوز کرده بود. عمش آقا محمد خان از پرداخت خرج لشکرکشی و حقوق سربازانش خود داری نداشت و بالعکس یکی از اسباب عمدهٔ شکست خوردن وی در هر دو جنگ با روسها این بود که ختی از پرداخت حقوق سربازان و رساندن خوراک و علوفهٔ آنها در میدان جنگ خویشتن داری می‌کرد و گاهی هم امیدوار بود که دولت انگلستان در مخارج جنگی او شرکت کند.

اعتقاد بخرافات مانند اوراد و سعد و نحس ستارگان و توسل بدعانویس و طلسم و جادو و امثال این اباطیل جبن طبیعی او را سخت‌تر و چند برابر کرده بود و بهمین جهة قوهٔ تصمیم و تحمل شداید درو نبود. بهترین معرف روحیات او اینست که خویشتن را مردی بسیار زیبا و جالب ترین مردان روزگار خویش در شرق و غرب جهان می‌دانسته است و بهترین سندی که ازین دعاوی گذاشته اینست که در اواخر زندگی خود بمیرزا تقی علی آبادی ملقب بصاحبدیوان و متخلص بصاحب که از شاعران و منشیان زبردست زمان وی بوده و در اواخر پادشاهیاش منصب صاحبدیوانی یعنی باصطلاح امروز ریاست دفتر مخصوص وی را داشته است دستور داده رساله‌ای مطایق دعاوی وی در شرح حالش بنویسد و او هم رساله کوچکی با انشای پرتکلف معمول آن زمان نوشته که «شمایل خاقان» نام گذاشته و در همان زمان نسخهای متعدد بخط خوشنویسان معروف آن روزگار نوشته و تذهیب کرده‌اند که هنوز هم در بازارهای ایران خرید و فروش میکنند. پس از مرگ وی همین رساله را روی سنگ مرمر با خط خوش کنده و بر سر قبرش در صحن قم گذاشته‌اند. درین رساله شکست های وی را هم معکوس و فتح جلوه داده‌اند. دیگر از معایب اساسی کار او در پادشاهی و سیاست این بوده است که گویا در مدت عمر بیش از هزار زن گرفته و در هر صورت ۱۵۸ تن آنها را در کتابها نام برده‌اند و ازین زنان ۲۶۲ پسر و دختر داشت که ۱۵۹ تن از آنها در حیوة وی مردند و صد و سه تن پس از مرگ او زنده بودند که ۵۷ تن پسر و ۴۶ دختر باشند.

زنانی که داشته از نژادهای مختلف ترکمان و گرجی و کرد و ترک و چرکس و جز آن بوده‌اند و قهراً فرزندانشان که از نژادها و مادرهای مختلف بوده و حتی هرگز خلطه و آمیزشی با یکدیگر نداشته‌اند هیچگونه الفت و انس و یگانگی نمی‌توانسته‌اند با یکدیگر داشته باشند و حتی بالعکس دشمنی و رقابت سختی در میانشان بوده و در دربار وی همواره بر سر ولیعهدی در میان پسرانش آتش اختلاف باندازه‌ای زبانه می‌زده که سراسر مملکت درین آتش میسوخته و دو دستهٔ مخالف یگی بروس و دیگری بانگلیس متوسل می‌شده و قهراً این دسیسه ها و فتنه ها عواقب بسیار وخیم در کارهای کشور داشته است.