برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۸۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۸

از زمان پتر کبیر شروع شده است و وی در ۱۱۳۴ (۱۷۲۲ م.) ببهانهٔ اینکه برخی از اتباع روسی را کارگزاران ایران کشته‌اند از تنگه دربند گذشت و شهر شماخی را محاصره کرد و درین زمان بموجب عهد نامه‌ای نواحی ساحلی دریای خزر را تصرف کرد. اما چند سال بعد آن نواحی را بنادرشاه پس دادند. چون هراکلیوس در گرجستان بسلطت نشست در ۲۴ ژوئیه ۱۷۸۳ میلادی (۲۳ شعبان ۱۱۹۷)در گئورگیوسک[۱] عهدنامه‌ای با دربار روسیه امضا کرد و دست نشانده آن شد. دوازده سال بعد آقا محمد خان برای تنبیه او این لشکرکشی را کرد و بگفتهٔ دیگر بیست هزار اسیر با خود برد. هراکلیوس تنها مختصر یاری از دربار روسیه دید و در ۱۷۹۸ م. (۱۲۱۳ ه‍.) درگذشت. پسرش ژرژیا گرگی و یا گرگین، بنابر آنچه در ایران معمول بود، نیز گرفتار انقلابات و حوادث شوم بود و دایماً با لزگیان و لشکریان ایران میجنگید و همواره از پاول اول تزار روسیه یاری میخواست و در همین حال درگذشت.

ماری یا مریم که زن بیوهٔ او و جانشین او بود نخست خواست از زیر بار دربار روسیه بیرون رود و حتی گفته‌اند ژنرال تسیتسیانوف افسر معروف روسی را که مامور شده بود او را بمسکو ببرد به زخم کارد کشت و سرانجام تسلیم شد. پسرش داوید یا داود چندی پس ازان واقعه در سال ۱۸۰۰ م. (۱۲۱۵ ه‍.) کشور خود را کاملا بالکساندر اول امپراطور معروف روسیه واگذاشت و با مادر خود بپترزبورگ رفت و در آنجا درگذشت و ازان روز گرجستان از ایالات روسیه بشمار رفت.

سفر دوم گرجستان

هنگامی که آقا محمد خان بازماندگان نادرشاه را برانداخته و در خراسان بود میخواست بماوراءالنهر بتازد و آنجا را از دست ازبکان بگیرد. درین میان قاصدی از طهران رسید و نامه‌ای از حکمرانان آذربایجان آورد که محمدخان بیکلربیگی ایروان و حسینقلی خان دنبلی بیکلربیگی تبریز و خوی و دیگران نوشته بودند که چون در سال گذشته گروهی از لشکریان روسی در تفلیس کشته شده بودند یکاترین دوم امپراطریس معروف روسیه که تاریخ‌نویسان زمان معلوم نیست بچه سبب همیشه او را «خورشید کلاه» لقب داده اند برای انتقام هشتاد هزار سپاهی با صد توب بمقان فرستاده و اینک در «ارض جواد» لشکرگاه ساخته‌اند و گروهی دربند را محاصره کرده‌اند و مردم باکو و سالیان و طوالش بآنها تسلیم شده‌اند و مردم شروان و گنجه هم فرمانبردار گشته‌اند.

آقا محمد خان ازین خبر بسیار پریشان شد و در همان دم محمد ولی‌خان قاجار را با ده‌هزار سوار در خراسان گذاشت و فتحعلی‌خان کتول را مامور حکمرانی مشهد و تعمیر روضهٔ


  1. Gueorguievsk