برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۷۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۰

گرجیان خود مدعی‌اند که زنی به نام «نینو» دین ترسا را بآنجا برده و در آغاز قرن چهارم میلادی مردم گرجستان به آن گرویده‌اند و «میریان» پادشاه گرجستان نخست این دین را پذیرفته و مردم را بآن دعوت کرده است. استقلال کلیسای گرجستان را در انجمن عمومی نصارای جهان در سال ۶۸۰ میلادی برسمیت شناخته‌اند.

پادشاهان ساسانی با آنکه در ارمنستان گاهی منتهای سخت‌گیری را برای برانداختن دین ترسایان کرده‌اند در گرجستان این معامله را روا نداشته‌اند و این می‌رساند که نصارای گرجستان با زردشتیان ایران و دربار ساسانی بیش از مردم ارمنستان سازش داشته‌اند.

از زمانی که دولت بیزنتیه یعنی روم شرقی و رومیةالصغری در آسیا تشکیل شده همواره در سر گرجستان با دولت ساسانی اختلافی در میان بوده و کراراً زد و خوردهایی برانگیخته‌اند و تا پایان دورهٔ ساسانی این کشمکش در میان بوده است و سرانجام آخرین بار در ۶۲۷ هراکلیوس امپراطور بیزنتیه گرجستان را از ایران گرفت اما بزودی تازیان که بر ایران تاختند این سرزمین را هم جزو قلمرو خود کردند و تنها بگرفتن جزیه از نصارای گرجستان قناعت کردند و گرجیان را در دین خود آزاد گذاشتند.

در دورهٔ اسلامی تفلیس که در مرکز گرجستان واقع است مهم‌ترین شهر آن سرزمین شد و شهری بود که ترسایان و مسلمانان در آن با کمال سازگاری زندگی کردند.

در پایان قرن دوم هجری سلسلهٔ باگراتیان که تازیان بآنها «بقراطیان» می‌گفتند و دست نشاندهٔ خلفا بودند قدرتی گرفتند و از جنوب قلمرو خود را وسعت دادند. بهمین جهت ناحیهٔ گنجه کراراً جزو گرجستان شده و در قرن ششم هجری گرجیان قسمت عمده از سرزمین اران را هم متصرف شده و تا آذربایجان ایران پیش رفته‌اند و شهر تبریز نیز مدتی در دست آنها بوده است چنانکه خاقان اختان ممدوح عمدهٔ خاقانی که شروان و قسمتی از آذربایجان را هم داشته از پادشاهان گرجستان بوده است.

پیش از آن در قرن پنجم سلجوقیان گرجستان را هم گرفتند و تنها در سال ۴۹۳ هجری که ترسایان در جنگ صلیبی شهر اورشلیم را متصرف شدند داوید پادشاه گرجستان کارگزاران سلجوقی را از آنجا راند و در دورهٔ سلطت تامار ملکه معروف گرجستان از ۵۸۰ تا ۶۰۹ دولت گرجستان باوج ترقی رسید و پس از آن باز دورهٔ انحطاط آغاز شد، زیراکه پادشاهان مغول گرجستان را گرفتند و پس از آن تیمور گورکان در ۷۸۹ و ۸۰۶ شش بار بگرجستان لشکر کشید.

در قرن نهم هجری که سلسلهٔ باگراتیان هنوز در گرجستان فرمانروایی داشت این سرزمین بناحیهٔ مستقل کرتیل و کاخت و ایمرت تقسیم شد و پنچ ناحیهٔ مستقل کوچک هم تشکیل یافت و از آن پس دیگر حکومت واحدی درین ناحیه بر سر کار نیامد.