مناسبات گرجستان با ایران
کشوری که از زمانهای قدیم ایرانیان بآن گرجستان گفتهاند ناحیهٔ نسبتة وسیعیست که شمال و مغرب آن را کوهستان و جنوب و مشرق آن را دشتی حاصلخیز فرا گرفته است. در شمال آن رشتهکوههای قفقاز و در جنوب آن ارمنستان و در مشرق سرزمینی واقع شده که ایرانیان قدیم بآن اران میگفتند و جایگاه آلانیان قدیم بود و اینک جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان و جمهوری نخجوان را تشکیل میدهد و مغرب گرجستان بدریای سیاه میرسد.
ایرانیان در زمان قدیم باین سرزمین گردستان گفتهاند و سپس در دورهٔ بعد آن را گرجستان نامیدهاند و مردم آن دیار بکشور خود «ساخارثولو»[۱] میگویند. کلمهٔ گرج و گرجی را در زبان تازی «جرز» و گرجستان را نیز گاهی «جرزان» نوشتهاند. در زمانی که قلمرو پادشاهان گرجستان توسعه یافته کشورشان شامل قسمت غربی و مرکزی ناحیهٔ ماوراءقفقاز بوده است.
درین سر زمین مللی که از یک نژادند و اندک اختلافی در زبانهای ایشان هست از زمان قدیم مسکن داشتهاند و زبانهای آنها را که بیک دیگر نزدیکاند از نظر زبانشناسی جزو دستهٔ زبانهای «خارثولی»[۲] میدانند و خطی دارند که از خط یونانی گرفتهاند ولی در آن تصرف بسیار کردهاند. درنتیجهٔ همسایگی و روابط نزدیک که با ایران داشتهاند یک عده معتناء به کلمات فارسی وارد زبان گرجی شده و برخی از شاهکارهای ادب ایران را بزبان گرجی ترجمه کردهاند از آن جمله است شاهنامهٔ فردوسی و ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی.
گرجستان بچند ناحیهٔ جزء تقسیم شده که مهمترین آنها کاخت و کارتیل و ایمرت و مسخت بوده است. یکی از نواحی آن سرزمین لازیکای قدیم یا لازستان دورههای بعد بوده که گاهی هم استقلال پیدا کرده است.
دین اکفریت گرجیان امروز ارتودوکس یونانیست و برخی از طوایف این نژاد در زمانهای بعد اسلام آوردهاند، مانند لگزیان یا لزگیان و آجارها وگروهی از ابخازبان.
در دورهٔ هخامنشی سرزمین گرجستان مانند کشورهای مجاور آن جزو خاک ایران بوده است. پس از آن دولتهای نیمهمستقلی در کارتیل و کاخت تشکیل شده و در دورهٔ ساسانی مدتهای مدید گاهی بتصرف امپراطوران بیزنتیه در آمده و گاهی از ایالات ایران بوده است.