برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۶۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۵۰

هنر نظامی او بوده و جزین صفت دیگری که برای فرماندهان بزرگ لازمست نداشته است.

درین جنگ هم آقا محمد خان همین اصول را بکار بست و بپادشاه گرجستان مجال نداد که خبر بشود و از روسیه یاری بخواهد. این بود که با کمال شتاب سپاه خود را که شمارهٔ آن به شست هزار می‌رسید در اطراف طهران جمع کرد و تا روز حرکت هیچ‌کس نمی‌دانست بکجا خواهد رفت.

چنانکه پیش ازین اشاره رفت آقامحمدخان در کتمان نیت و اندیشهٔ خود توانایی و خودداری خاص داشت و همیشه در جنگها تا فرمان حرکت نداده بود لشکریانش از مقصد او خبر نداشتند. عادتش این بود که سپاهیان را بطهران احضار میکرد و در جلگه وسیع اطراف طهران آنها را جمع می‌آورد و خود در تپه‌ای که در شمال طهران بر سر راه شمیران در طرف راست جادهٔ کنونی واقعست و بعدها فتحعلی شاه در آنجا ساختمانی بنام قصر قاجار ساخت که اخیراً ویران کردند لشکرگاه می‌کرد و در آنجا سامان لشکر خود را می‌داد و فرمان حرکت صادر میکرد.

درین جنگ لشکر آقا مخمد خان بیشتر مرکب از سوارنظام تندرو بود و با سرعت بسیار از طهران عزیمت کرد و بزودی شهرهای ایروان و شوشی را که بر سراه و در دست مخالفانش بود گرفت و عدهٔ کافی برای نگاهبانی این دو شهر که دو مرکز نظامی مهم بر سر راه ایران بگرجستان بود گماشت و بازمانده سپاه خود را برداشت و بسوی تفلیس حرکت کرد و با چهل هزار سپاهی بشهر تفلیس رسید.

هراکلیوس بمحش اینکه خبر شد توانست ده هزار تن را برای دفاع پایتخت خود گرد آورد و دیگر فرصت نیافت از روسیه یاری بخواهد. این بود که عدهٔ او برای دفاع از پایتخت سخت ناتوان بود و با آنکه گرجیان منتهای دلیری و دلاوری را درین جنگ نشان دادند از عهده دفاع برنیامدند و ناچار از شهر گریختند و هراکلیوس هم خود بکوهستان اطراف تفلیس پناه برد.

آقامحمدخان بدین‌گونه وارد شهر بی‌مدافع شد و خونریزی بسیار در آن کرد و کلیسیاهای شهر را ویران ساخت و شانزده‌هزار پسر و دختر اسیر گرفت و بعدها با خود بایران آورد.

این بی‌رحمی و خشونت فوقالعادهٔ آقا محمد خان زیان بسیار بزرگی بایران زد و آن این بود که کینهٔ سختی در دل گرجیان دربارهٔ ایران فراهم شند و دیگر گرجستان بایران بازنگشت.