کریم خان درین جنگ چهل روز استراباد را محاصره کرد ولی سرانجام لشکریان محمد حسن خان بیرون آمدند و گرد ایشان را گرفتند و سپاهیان کریمخان چیزی نمانده بود از گرسنگی از پا درآیند و کرمخان و شجاع‌الدینخان زند که از سرکردگان اردوی کریمخان بودند نیز کشته شدند و میرزا ابوتراب صفوی که بنام شاه اسمعیل سوم در اردوی کریم خان بود از کریم خان گریخت و بپای حصار شهر آمد و از محمد حسن‌خان زنهار خواست و کریمخان ناچار از راه کتل نعل شکن بازگشت و قاجارها سپاهش را دنبال کردند و در راه آسیب بسیار بدیشان رسانیدند.
محمد حسن خان شاه اسمعیل سوم را باشرف (بهشهر) مازندران برد. اما مقیم‌خان از رؤسای ساری با سبز علی خان لاریجانی همدست شد و در یک فرسنگی بار فروش (بابل) با محمد حسن خان روبرو شدند. در همان آغاز جنگ گلولهٔ زنبورک بمقیم خان رسید و او را زخمدار کرد و بدینگونه گرفتار شد و محمد حسن خان دستور داد هیزم بسیار گرد آوردند و آتش زدند و مقیم خان را به همان حال زخمداری سوختند و سپس آقا حیدر علی و حاجی قنبر علی مشهد سری (بابل سری) را که از محترمین مازندران بودند گرفت و پس از آنکه بیست هزار تومان ایشان را جریمه کرد همه را کشت و بدینسان همهٔ مازندران بدستش افتاد.
در ۱۱۶۸ که احمدشاه ابدالی پادشاه جدید افغانستان پس از تصرف قندهار و کابل و هرات مشهد را هم گرفت شاه پسند خان افغان را با پانزده هزار سوار بتسخیر استراباد فرستاد. ابراهیم خان و عباسقلی خان بغایری و عیسی خان کرد و علی خان قلیجی با چندتن دیگر از بزرگان خراسان که یارای برابری با افغانها نداشتند از خراسان نزد محمد حسن خان گریختند و هدایای گرانبها با خود برایش آورده بودند از آنجمله الماسی بود بنام دریای نور که هشت مشقال میشد و الماس دیگری بنام تاج ماه که پنچ مثقال بود. محمد حسن‌خان ایشان را بخوشی پذیرفت و محمد ولی خان قاجار یوخاری باش را با حسین‌خان برادرش بجنگ افغانها فرستاد و ایشان با چهار هزارتن سپاهی در سبزوار با افغانها روبرو شدند و ایشان را شکست دادند و تا مشهد گریزانیدند.
پس ازاین واقعه محمد خان با لشکریان خود آهنگ قزوین و گیلان کرد و آنجا را گرفت و از آنجا بسوی مرکز ایران تاخت و در راه فرمانده سپاهیان کریم خان را شکست داد و از آن جمله محمدخان معروف بجاکله را با هغده تن از سرکردگان اسیر کرد و آنها را باستراباد فرستاد و خود بسوی اصفهان رهسپار شد. کریمخان بدفع او آمد و در جلون آباد چهار فرسنگی اصفهان با هم روبرو شدند و پس از مدتی زد و خورد باز کریم خان شکست خورد و بشیراز رفت و محمد حسن خان اصفهان را هم گرفت.
