برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۲

است. فتحعلی خان نخست در قلعهٔ مبارک‌آباد استراباد جایگاه پدران خود می زیسته و حکمرانان مازندران ازو بیمناک بوده‌اند. سرانجام محمد خان ترکمان حکمران قزوین و استراباد بتحریک میرزا احمد قزوینی وزیر خود درصدد برآمده است وی را از میان بردارد و درین کار چندتن از سرکردگان قاجار را با خود همدست کرد و بی‌خبر بر مبارک‌آباد تاخت و فتحعلی خان را با دو برادرش گرفتار کرد و در بند افگند.

فتحعلی خان پس از چندی از زندان گریخت و بمیان طوایف ترکمان یموت رفت و پس از مدتی جمعی از قاجار اشاقه باش همدست شدند و دو برادرش فضلعلی بیک و مهرعلی بیک را از زندان بیرون آوردند و کشتند و برای اینکه فتحعلی خان بر مبارک‌آباد دست نیابد اصلمش خان قاجار را بر دروازهٔ آن گماشتند. فتحعلی خان چون این خبر را شنید در نهان با اصلمش خان ساخت و با گروهی از ترکمانان یموت بدانجا تاخت و اصلمش خان در قلعه را گشود و فتحعلی خان محمد خان و میرزا احمد را گرفت و کشت و از آن روز در استراباد و اطراف نیرویی بهم زد و دست بنواحی دیگر انداخت.

نخست ناحیهٔ فندرسک را از شکر بیک نامی که از کردان جهان بیک لو بود پس از جنگی گرفت و او را کشت و از آنجا آهنگ مازندران داشت که در راه باو خبر رسید که محمد حسین خان و فضلعلی بیک و محمد تقی بیک با چند تن دیگر از سران قاجار تهیه می بینند با او درییفتند. فتحعلی خان مرد محتاط و حیله‌گری بود وایشان را بمجلس ضیافتی دعوت کرد که در آنجا کارشان را بسازد. اما محمد حسین خان پی برد و از نیمه راه گریخت و دیگران بدعوت او آمدند و جان بر سر این کار گذاشتند و از آن پس کار فتحعلی خان روز بروز بالاتر رفت.

در ۱۱۳۵ که خبر محاصرهٔ اصفهان به دست افغانها به فتحعلی خان رسید با هزار تن از سواران خود بیاری مردم اصفهان رفت و چند بار با افغانها جنگید. اعیان دربار شاه سلطان حسین ازو هراسان بودند و بیم داشتند اندیشهٔ پادشاهی کند. بهمین‌جهة فتحعلی‌خان دلنگران شد و باستراباد بازگشت و چون او رفت افغانها در ۲۶ شوال ۱۱۳۵ اصفهان را گرفتند.

پس از آن‌که افغانها بسوی شهر ری تاختند مردم این شهر از فتحعلی خان یاری خواستند و او آمد در ابراهیم‌آباد ورامین با افغانها روبرو شد و چون شب رسید باو خبر دادند شاه طهماسب که درین موقع در آذربایجان بود از شنیدن خبر کشته شدن شاه سلطان حسین بمازندران آمده است. فتحعلی خان بشتاب آهنگ مازندران کرد و در ساری بشاه طهماسب رسید. شاه طهماسب که این دستیاری را ازو دید، به روی خوش پذیرفتش و وی شاه طهماسب را باستراباد برد و آنجا لشکری آماده کرد و بخراسان رفت و شهر مشهد را محاصره کرد و درضمن محاصره در همان بیرون شهر مشهد نزدیک بقعهٔ خواجه‌ربیع کشته