نخجوان روانه کرد و آقاجان کولمانیشویلی [۱] را که ساززن شاه گرجستان بود و در تفلیس اسیر شده بود برای راهنمایی با ایشان همراه کرد و دستور داد پادشاه را در متیولت گرفتار کنند. چون بمتزخت رسیدند کلبعلی خان لشکریان را بدو قسمت کرد، یک دسته را بگوری فرستاد و با دستهٔ دیگر خود از راه ساگورامو [۲] بآراگوی تاخت. چون بجینوان رسید علی سلطان از مردم شامشادین سیصد سوار از کسان خود گرد آورد و با دویست تن از مردم کنار رود آراگوی و دیگران بر لشکریان ایران تاختند و ایشان را در بولاچائور پس نشاندند. دسته‌ای که بگوری رفته بودند درکوه کورناک بایشیک آقاسی باشی تهماسب قافلانیشویلی برخوردند و وی ایشان را برهنه کرد و برگرداند. درین جنگ دو برادر زال و طانانزیریشویلی با دوتن از لزگیان دلاوری کردند و زن طهماسب را از خطر رهاندند. اما زنان ایوانه چوچقیا شویلی و دیگران اسیر شدند. چون با این همه لشکریان ایران می‌خواستند بکسان [۳] بروند در لامیس‌کانا بایوانه نوهٔ شاه برخوردند که این ناحیه در دست وی و کسانش بود و با اندک عده‌ای ایشان را شکست داد و گریزاند.
آقا محدخان هم چنان در سوقان لوخ بود و پادشاه گرجستان را بصلح دعوت کرد باو وعده کرد همهٔ کسانی را که در تفلیس اسیرکرده است آزاد کند و قهرمان پسر میرزا گورژینا را که در شهر اسیر شده بود نزد وی فرستاد. چون وی بآراگوی رسید بپادشاه تکلیف کرد پیشنهادهای آقامحمدخان را بپذیرد و پادشاه هم سفره‌چی کیخسرو آوالیشویلی را که از مردم کاخت بود نزد وی فرستاد. آقا محمد خان وی را بخوشرویی پذیزفت و گفت که اگر پادشاه تسلیم شود و یکی از پسران خود را گروگان بدهد همهٔ اسیرانی را که از تفلیس گرفته است آزاد می‌کند و آنچه را تاراج کرده است پس میدهد و بدینگونه وی را با این پیشنهادها از سرزمین قزاقان روانه کرد.
می‌خواست پل گاتخیلی‌خیدی را ویران کند اما کیخسرو او را ازین کار بازداشت. چون کیخسرو بنزد شاه رفت و او را ازین کار خبر داد با آنکه مردم گرجستان می‌خواستند تسلیم آقامحمدخان شوند چون پادشاه از دورویی او باخبر بود و میدانست نمی‌تواند باو اعتماد کند از پذیرفتن عهد وی سر باز زد. وآنگهی چون از مدتی مدید مورد حمایت روسیه بود و با آن دولت عهد کرده بود نخواست با ایران اتحاد کند.
پیش از آن از کنت ایوان واسیلیچ گوداویچ [۴] فرمانده لشکریان قفقاز یاری خواسته بود و با دولت روسیه عهد نامه‌ای بسته بود که بموجب آن وعدهٔ صریح داده بودند که اگر دشمنی توانا بر او حمله ببرد فرمانده لشکر قفقاز با او یاری خواهد کرد اما کنت درین زمان با او یاری نکرده بود.
