روسیه خواهد بود اما با این همه قید کرده بودند که بعدها سرحد کوهها و رودخانها و دریاچها و کشت زارها را بوسیلهٔ مهندسان دو طرف معلوم کنند و سرحد طالش را هم در میان خود قرار بگذارند. پس ممکن بود فتحعلیشاه ادعای غبن بکند و کرد و این نتیجهای بود که انگلیسها از عهدنامهٔ گلستان انتظار داشتند تا بار دیگر ایران را گرفتار جنگ با حریف پرزوری مانند روسیهٔ تساری بکنند و از نیروی آن بکاهند تا این نیرویی که از آن هراسان بودند هرگز در افغانستان و سرحد هندوستان مزاحمشان نباشد.
مناسبات ایران و روسیه پیش از قاجارها
سلاوهای روسیه از زمانی که وارد تاریخ شده و حکومت مستقلی در جهان تشکیل دادهاند همواره با ایران مربوط بودهاند و این روابط که همواره روابط تجارتی بوده گاهی بتاخت وتاز سلاوها بر خاک ایران منتهی شده است. در پایان دورهٔ صفویه که دولت ایران بسیار ضعیف شده است این روابط بشکل دیگری جلوه کرده و درین زمینه عهدنامهایی چند در میان ایران و روسیه بسته شده اسبت که متن فارسی آنها مطلقاً در دست نیست و آنچه باقی مانده متن روسی آنهاست بزبان روسی قدیم که برای ضبط در تاریخ ایران و اهمیتی که درین زمینه دارد باید بفارسی ترجمه شود.
نخستین عهدنامهای که در دستست در سن پترزبورگ در ۱۲ سپتامبر ۱۷۲۳ تقویم روسیه یا تقویم ژولین یعنی ۳۰ ماه او ۱۷۳۲ بتقویم گرگورین مطابق با ۲۸ ذیالقعدهٔ ۱۱۳۵ بسته شده است، یعنی در همان سالی که شاهسلطان حسین صفوی تاج و تخت خود را بمحمود افغان واگذار کرد. چون این عهدنامه در سنپترزبورگ منعقد شده پیداست که از جانب شاهطهماسب دوم سفیری بآنجا رفته و این عهدنامه را امضا کرده است. متن آن بدین قرارست:
قرارداد منعقد در سنپترزبورگ در ۱۲ سپتامبر سال ۱۷۲۳
بنام ایزد توانا
«پوشیده نماند که چون چندین سالیست در کشور ایران پریشانی و ناامنی پیش آمده و عدهای از اتباع آن کشور در برابر اعلیحضرت شاه که پادشاه قانونی ایشانست برخاستهاند و نهتنها سبب ویرانی بسیار در ایران شدهاند بلکه باتباع اعلیحضرت امپراتور روسیه که بنا بر دوستی قدیم و قرارداد در میان دو کشور مشغول بازرگانی بودهاند نیز زیان رسانیدهاند و آنها را کشتهاند و مبلغ مهمی از دارایی ایشان بغارت بردهاند و چون اعلی حضرت شاه در آن زمان نتوانستند آن چنانکه باید از عهدهٔ شورشیانی که نا امنی بسیار فراهم آوردهاند برآیند، بهمین سبب بود که اعلیحضرت امپراتور سراسر روسیه