برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۳۳۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۸۹

روی قارهٔ بزرگ هندوستان انداخته بود. ایران نه تنها نفوذ معنوی بسیار ریشه‌داری در آن کشور داشت بطوریکه زبان فارسی زبان رسمی دربارهای هندوستان بود و فرهنگ ایران در سراسر هند حتی در میان بوداییان و برهماییان و مذاهب گوناگون دیگر هند رواج داشت و در میان مسلمانان هندوستان سرچشمهٔ الهام بود، بلکه نفوذ ایران در افغانستان که راه طبیعی و آسان‌ترین راه لشکرکشی بهندوستان بود نیز انگلیسها را از تجاوز ایران بخاک هند بیمناک می‌کرد.

از دورترین زمانهای تاریخ آسان‌ترین و طبیعی‌ترین راه حملهٔ بهندوستان جنوب افغانستان و شمال پاکستان امروز بوده است. اسکندر مقدونی در ۳۲۷ پیش از میلاد از راه آسیای مرکزی و همین راه افغانستان امروز بهندوستان تاخت. در ۶۵۹ میلادی و ۳۹ هجری لشکریان تازی از همان راه بهندوستان تاختند و سرزمین ملتان (مولتان) و سند را گشادند. در سال ۳۶۹ قمری بار دیگر ناصرالدین سبکتگین مؤسس سلسلهٔ غزنوی ایران بآن سرزمین حمله برد و همان راه را درپیش گرفت. پس از آن پسرش محمود همین راه را پیش گرفت و از سال ۳۹۰ تا ۴۱۸ هفده لشکرکشی بهندوستان کرد و تقریباً هرسال زمستان بآنجا میتاخت و حتی جانشینان وی پس از آنکه مشرق ایران را از دست دادند در شمال هندوستان حکمرانی کردند.

در ۵۸۲ معزالدین محمد بن سام پادشاه غوری از همان راه لاهور را گرفت و جانشینان وی نیز در هند پادشاهی کردند. در ۸۶۹ جلال‌الدین فیروزشاه خلجی باز از افغانستان بهندوستان تاخت. در ۹۴۷ شیرشاه سوری پادشاه افغانی بار دیگر از همان راه بهند حمله برد.

در سال ۸۰۰ بار دیگر تیمور گورکان از همان راه بهندوستان تاخت.

در ۱۵ شعبان ۹۳۲ ظهیرالدین بابر شاهزادهٔ تیموری باز از همان راه آغاز حملهٔ بهندوستان را گذاشت و بسرعتی شگرف آن دیار پهناور را بگشاد. در ۱۱۵۲ نادرشاه از همان راه افغانستان بهندوستان تاخت. در ۱۱۶۱ احمدخان درانی ابدالی که تازه پادشاه افغانستان شده بود بهندوستان حمله برد و تا ۱۱۸۰ هفت بار بآن کشور لشکر کشید و تاخت و تاز کرد.

بدین‌گونه از زمان اسکندر تا پایان قرن دوازدهم هجری سی‌وسه بار کشورگشایان مختلف از راه آسیای مرکزی و افغانستان بهندوستان تاخته‌اند و دیگر برای کسی تردیدی نمانده بود که بهترین راه حمله بهندوستان راه شمال هندست، چنانکه ناپلئون هم می‌خواست همین راه را در پیش بگیرد و تسارهای روسیه نیز کوشش بسیار در تصرف آسیای مرکزی کردند تا هرچه بیشتر میتوانند بمرزهای هندوستان نزدیک شوند. درین لشک