از لباس و آرایش مردانه و زیورهای آن زمانست و شاید یگانه سند معتبر دربارهٔ توانگران و سرکردگان آن زمان باشد.
اینکه تاریخ نویسان ایرانی نوشتهاند که وی در جنگهای گرجستان در برابر ایران شرکت کرده است درست نمینماید. زیراکه قطعاً وی پیش از مرگ یکاترین دوم که در ۱۷۹۶ میلادی مطابق با ۱۲۱۱ قمری درگذشته درپترزبورگ بوده و در همان سال باراویکوسکی در مسکو صورت اورا ساخته است. جنگ اول آقامحمدخان در گرجستان در ۱۲۰۹ و جنگ دوم او در ۱۲۱۱ پس از مرگ یکاترین روی داده است. گمان نمیرود در ۱۲۰۹ که دوسال پس از آن در پترزیورگ ومسکو بوده است بجنگ گرجستان رفته باشد و اگر در یکی ازین دو جنگ حاضر بوده میبایست در جنگ دوم در ۱۲۱۱ بوده باشد. این نکته هم ازین جهت بعید می نماید که اگر چون او کسی، که مردی معروف و برادر آقامحمد خان بوده، درین جنگ شرکت کرده باشد می بایست نام او را در جریان حوادث بسیار برده باشند و ناچار فتحی یا شیکستی برای او نوشته باشند و حال آنکه مطلقاً درحوادث این جنگ واقعهای را باو نسبت ندادهاند و نه تنها در منابع ایرانی بجز همان اشاره مختصر که پیش ازین گذشت نامی ازو نیست بلکه در اسناد روسی و گرجی که درباره این دوره بسیار فراوانست نیز ذکری ازو نکردهاند.
دربارهٔ مرگ وی پس ازین جنگ دوم یعنی در سال بعد و در ۱۲۱۲ نیز ذکری در منابع گرجی و روسی نیست و چون پس از مرگ یکاترین در حوادث سلطنت جانشین او پاول و پس از آن هم دیگر نامی ازو نیست دور نیست در همان سال ۱۲۱۲ که تاریخنویسان ایرانی نوشتهاند مرده باشد و پیکرش را بعتبات برده باشند.
مقدمات جنگ دوم با روسیه
صلحی که در نتیجهٔ امضای عهدنامهٔ گلستان در ۱۲۲۸ برقرار شد چندان نپایید و بیش از سیزده سال پرقرار نبود. این عهدنامه بمیانجیگری دولت انگلستان بامضاء رسیده بوده و اینکه در آن مرز میان دو کشور را بدقت و بصراحت معین نکرده و حالی را که لشکریان دو طرف در موقع امضای عهدنامه داشتهاند میزان قرار داده و هر ناحیهای را که در تصرف یکی از آن دو لشکر بوده جزو خاک آن کشور دانستهاند پیداست که عمدی بوده است، زیرا اگر بقطع و یقین خط مرزی را معین میکردند اختلاف از میان برمیخاست و شاید اگر همیشه مرتقع نمیشد تا مدت مدیدی از میان می رفت.
در مباحث آینده سیاست ایران را درباره افغانستان درین دوره بتفصیل خواهم آورد. مجملا باید این نکته را درنظر داشت که دولت انگلستان بتدابیر و بیشتر بحیله و خدعه دست