برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۳۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۱

اندک اندک همه رو باستراباد نهاده و در آنجا گرد آمده‌اند، بدین‌معنی که شمارهٔ ایشان درین ناحیه بیش از نواحی دیگر بوده است و از همانجا در دوره های بعد بمرکز ایران و اطراف طهران و بخراسان و مازندران رفته‌اند و بهمین جهتست که از آن بعد بدو دسته بزرگ تقسیم شده‌اند: آنهایی را که در بالای قلعه سکنی داشتند یخاری باش یا یوخاری باش گفتند و آنهایی را که در پایین ساکن بودند اشاق باش یا اشاقه‌باش نامیدند.

تاریخ نویسانی که دراین زمینه بحث کرده این نکته را آورده‌اند که اگر شاه عباس قاجارها را در ناحیهٔ مرو و ناحیهٔ استراباد نشاند برای آن بود که در مرو مانع از تاخت و تاز ازبکان و در استراباد مانع از تاخت و تاز ترکمانان شوند و همین نکته دلیلست که قاجارها از نژاد دیگری بجز ترکان شرقی یعنی ازیکان و ترکمانان بودند وگرنه با ایشان مخالفت نمیکردند و مانع ایشان نمیشدند و این نژاد جز همان ترکان غربی نتواند بود.

یکی از مآخذ معتبری که تاریخ نویسان دورهٔ قاجارها برای رساندن نسبت این قبیله بمغول بدان استشهاد میکنند گفتهٔ فتحعلیشاه قاجارست و این خود میرساند که قاجارها خود این نسبت را ساخته‌اند و آنهم پس از رسیدن بپادشاهی بوده است، یعنی چون در آن زمانها پادشاهی مغول و تیموریان راکاملا مشروع و حتی افتخارامیز میدانسته‌اند برای اینکه سلطنت قاجارها را هم این صفت ببخشند و ازین موهبت بر خوردار کنند نسبشان را به مغول رسانیده‌اند تا بر اعتبار و شرفشان بیفزایند.

قدیم ترین سندی که من برین گفته و انتساب یافته‌ام رسالتیست بنام «ملوک‌الکلام» از منشآت میرزا تقی علی‌آبادی صاحب دیوان متخلص بصاحب که از ادیبان و شاعران نامی دربار فتحعلی شاه بوده و در زمان وی مدتی صاحب دیوان یعنی رییس دفتر مخصوص شاهی و منشی دستگاه سلطنت بوده است. فتحعلی شاه در پایان زندگی خود اطلاعاتی بوی داده و ازو خواسته است که آنها را بنویسد تا در سر قبر او بر سنگ بکنند و وی هم این رساله را از روی همان اطلاعات بانشای معمول آن زمان نوشته است و پس از مرگ او بر سنگ کنده‌اند و اینک در دیوار مقبرهٔ او در قم باقیست. این رساله «ملوک‌الکلام» که بدین‌گونه و بدین اندیشه فراهم شده است مأخذ و مرجع همه تاریخ نویسانیست که پس از آن درین زمینه گفتگو کرده‌اند. همین مطالب درکتاب دیگری که گویا درهمان دوره نوشته شده و «شمایل خاقان» نام گذاشته‌اند و آنرا بمیرزا ابوالقاسم قایم مقام فراهانی ادیب معروف آن زمان نسبت می‌دهند دیده می شود و چنان مینماید که فتحعلی شاه در همان هنگام که این مطالب را بمیرزا تقی علی‌آبادی داده بمیرزا ابوالقاسم قایم مقام هم داده است که او هم بنویسد و هرکدام را بپسندد بپدیرد و انشای میرزا تقی را چون مغلق‌تر و پرکنایه و استعاره‌تر بوده است بیشتر پسندیده و بهمین جهة پس از مرگش بر سر خاک وی جاگذاشته‌اند.