دیگر جواب میداد «حاضر» و اگر حاضر بود مواجب او را میپرداختند.
در اردوگاه های سپاه ایران نظم و ترتیبی نبود. توپها را در برابر اردو جامیدادند و شترها را در جایگاه جداگانه در یک فرسنگی یا دوفرسنگی اردو نگاه میداشتند. در پیشاپیش اردو دکاندارها و اردو بازار بود که مرکب بود از نانوا و خیاط و سراج و میوهفروش. در جلو اردو دو چوب میافراشتند و بر بالای آن بیرق سرخی نصب میکردند و هرکس را که میخواستند کیفر بدهند بر آن چوبها میآویختند. در دو سوی این اردو دستههای لشکریان را بترتیب قبایل و طوایف و نواحی مختلف کشور جا میدادند و اسبان را در اطراف چادرها میبستند. طرف عصر عدهٔ کسانی را که می بایست پاسبان چادر شاه یا فرمانده لشکر باشند تعیین میکردند و عدهٔ آنها معمولا مرکب از پانصدتن بود.
عباس میرزای نایبالسلطنه که از نزدیک بترتیب نظام روسیه آشنا شده بود بیش از پدرش در اصلاح سپاه ایران و خرید اسلحهٔ جدید اروپایی کوشش کرده است و بهبهودی که در وضع نظام ایران در اواخر دورهٔ فتحعلی شاه پیدا شد نتیجهٔ کوششهای او بوده است. از جمله کارهایی که وی درین زمینه کرده اینست که وقتی بپرنس مترنیخ[۱] صدراعظم معروف اتریش که از مردان بزرگ آن زمان بوده متوسل شده و در زمانی که میرزا ابوالحسن شیرازی معروف بایلچی که بعدها وزیر امور خارجه ایران شده بسفارت باروپا می رفته وی را مامور کرده است باتریش برود و نمونهای از اسلحهٔ جدید آن کشور را که در امور نظامی برکشورهای دیگر اروپا برتری داشته است برای سپاه ایران بگیرد و بایران بفرستد. پرنس مترنیخ هم در ۱۷ جمادی الاولی ۱۲۳۴ (۷ مارس ۱۸۱۹) پاسخی بنامهٔ عباس میرزا نوشته و نمونهایی از اسلحه جدید اتریش را برایش فرستاده است.
عباس میرزا حتی برای یاوری سیاسی بپرنس مترنیخ متوسل شده و ازو خواسته است که از ایران در برابر روسیه و انگلستان پشتیبانی بکند و بوسایل سیاسی مانع از تجاوزات روسیه در مرزهای ایران بشود. از آن جمله در ۱۲۴۲ (۱۸۲۶ م.) که داود ملکشاه نظر شاهپورزاده نام را از ارمنیان ایران بسفارت بپترزبورگ فرستاد، تا دعاوی ایران را باطلاع دربار روسیه برساند، وی را که در ۳ ربیع الثانی ۱۲۴۲ (۷ نوامبر ۱۸۲۶) در استانبول متوقف بوده با نامهای نزد پرنس مترنیخ بوین فرستاده و ازو خواستار شده است از ایران حمایت کند. درین زمان پس از ناپلئون پرنس مترنیخ متنفذ ترین مرد سیاسی اروپا بوده است و دولت اتریش نیرومندترین دولت اروپا بشمار می رفته است. در همین زمانها ماموران سیاسی که از سوی ایران باروپا میرفتهاند بیشتر ارمنیان بودهاند زیرا که مامورین مسلمان از رفتن باروپا احتراز میکردهاند و دولت ایران هم تصور میکرده که چون
- ↑ Metternich