برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۲۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۹

۳) نژادشان بطایفهٔ سالور می‌رسیده است که از همین طوایف ماوراءقفقاز بوده‌اند.

۴) در حدود قرن هشتم با سایر طوایف ترک ماورءقفقاز از آن سرزمین هجرت کرده‌اند.

۵) نخست بشام رفته و پس از مدتی از آنجا بایران آمده‌اند.

۶) مغولان آنها را به ایران نیاورده‌اند بلکه نزدیک دویست سال پس از آمدن مغول از شام بایران آمده‌اند.

۷) زبانشان ترکی غربیست.

۸) صفویه آنها را از آذربایجان به مازندران و گرگان و مرکز ایران برده‌اند.

۹) با افشارها و بیاتها و بایندرها بسیار نزدیک بوده و حتی شریک سرنوشت و شاید همسفر ایشان بوده‌اند.

ظهور قاجارها در تاریخ ایران

در مباحث گذشته معلوم شد که در قرن هشتم پس از آنکه مغولان از روسیه رفتند و سلاوها از شمال بسوی جنوب آن سرزمین فرود آمدند و جا را بر ترکان غربی تنگ کردند این طوایف هم از سرزمین اصلی و باستانی خود یعنی ماوراءقفقاز چشم پوشیدند و گروهی از تنگه‌های قفقاز گذشتند و باران و آذربایجان یعنی نواحی شمال و جنوب رود ارس آمدند و گروهی دیگر بسواحل جنویی دریای سیاه یعنی کریمه و ترکیه امروز پناه بردند. قاجارها جزو این قبایل بخاک ایران آمده‌اند و تاریخ نویسانی هم که دردورهٔ پادشاهیشان تاریخشان را نوشته‌اند همه این نکته را متذکر شده‌اند که قاجارها تا سال ۷۳۶ در دشت مقان چادرنشین بوده‌اند و درین سال پیشوایشان که خود و قبیله خود را در خطر میدید ایشان را برداشت و با خود بشام برد.

این گروه از تاریخ نویسان نام جد قاجارها را «قاجارنویان» نوشته‌اند و گفته‌اند که وی پسر «سرتاق نویان بن نویان بن جلالایربن پزون تکین» مغول بوده است که با هلاکوخان از مغولستان بیرون آمده و هولاکو ریاست طوایف قاجار را باین سرتاق نویان سپرده و پس از مرگ هولاکو جانشین وی اباقا او را بمنصب اتابیکی برگزیده و سپس از کنار جیحون تا کرانهٔ رود قزآقاج در دشت مقان را باو سپرده است و وی در ۶۹۴ مرد و پس ازو پسرش قاجار نویان جانشین او شد.

پیداست که این نکته با قراین دیگر بهیچ وجه درست نمی آید زیرا میدانیم که زبان قاجارها همیشه ترکی غربی بوده و نویان کلمه‌ای است از زبان ترکی شرقی و یا جغتایی و درین زبان بمعنی فرمانده و سرکرده و شاهزاده و نجیب زاده است و همان کلمه‌ایست که