برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۲۸۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۴۹

تصرف قلعه شوشی

پس از بازگشت فتحعلی شاه بطهران عباس میرزا بتبریز آمد و محمد خان قاجار حکمران ایروان را با محمد علی خان شامبیاتی بدربار پدرش فرستاد. چون تسیتسیانف دید که لشکریان ایران بواسطه سرما میدان را تهی گذاشته‌اند نخست ببهانه تماشای قلعهٔ شوشی و مهمان شدن نزد ابراهیم خلیل‌خان او را فریفت و وی هم باور کرد و او را بخانه خود دعوت کرد. تسیتسیانف بی مانع وارد قلعه شوشی شد و چهارصدتن از سربازان خود را در آنجا گماشت و از آنجا بگنجه رفت و بدین‌گونه قلعهٔ شوشی بدست سپاهیان روس افتاد.

درین زمان شیخعلی خان حکمران قبه دربند و سرخای خان لگزی و حسینقلی‌خان حکمران بادکوبه نامه‌ای بعباس میرزا نوشتند که سرهنگ شفت سابق‌الذکر در بازگشت از گیلان قهراً بباکو خواهد تاخت و لازمست عده‌ای برای برابری با او بفرستند. عباس‌میرزا عسکرخان افشار ارومی را با عده‌ای سوار و پیاده روانه کرد.

از سوی دیگر سرهنگ شفت که از گیلان بازگشت با کشتیهای خود در برابر شهر باکو ایستاد و جنگ در میان او و نیروهای ایرانی در گرفت و حسینقلی خان مقاومت سخت کرد و چند کشتی را با توپ از میان برد و غرق کرد. سربازان روسی از کشتی پیاده شدند و از راه خشکی بشهر حمله بردند. درین موقع شیخعلی خان و نوح بیک پسر سرخای‌خان لگزی هم با سپاهیان خود رسیدند و بقلعه رفتند و بر نیروی ایران افزود و چند روز جنگ دوام داشت تا اینکه سرهنگ شفت دید از عهده برنمی آید سربازان خود را بکشتی نشاند و بمیان پشتهٔ ساری طالش رفت.

از آن سوی هم تسیتسیانف از گنجه عازم شروان شد و مصطفی‌خان شروانی مراتب را باطلاع عباس میرزا رساند و وی هم پیرقلی خان قاجار را با عده‌ای بیاری او فرستاد و پیرقلی‌خان چون بکنار رود کر که در دوازده فرسنگی شروانست رسید خبر شد که مصطفی‌خان از شدت ترس با تسیتسیانف وارد گفتگوی صلح شده و با هم دیدار کرده‌اند و تسیتسیانف با او بسوی باکو حرکت کرده است که انتقام شکست سرهنگ شفت را از حسین‌قلی‌خان بگیرد. از آن طرف هم شفت با بازماندهٔ لشکریان خود باردوی سرتیپ تسیتسیانف پیوسته است.

چون این خبرها بعباس میرزا رسید فوراً حسینقلی خان را با عده ای روانهٔ باکو کرد و عسکرخان افشار را هم با هزارتن بیاری او فرستاد و باز احمدخان مقدم حکمران تبریز و مراغه را با چند توپ و سپاهی از سواره و پیاده روانه کرد و با آنکه سرمای سخت بود خود هم در ۲۲ ذی‌القعدهٔ ۱۲۲۰ از تبریز بیرون رفت و از راه اردبیل روانه شد و چون باردبیل رسید خبر شد که عسکرخان افشار بشتاب بباکو رسیده و حسینقلی خان قاجار