اظهار میدارد که این گفتگوها منتهی بعقد عهدنامهای بشود که کاملا مطابق افتخارات دولت ایران باشد.
اعلی حضرت ناپلئون کبیر بمن اطلاع میدهد که همهٔ اروپا برای سرکوبی بیداد و خشونت انگلستان مسلح میشود. رفتار ظالمانهشان دربارهٔ دانمارکیان بالاترین نفرت را برانگیخته است. دانمارک با وجود ناکامیها جنگ را با آنها برای انتقام شرافت خود دنبال میکند. روسیه و پرتغال بندرهای خود را مسلح کردهاند و آنها را بروی کشتیهای انگلیسی میبندند. سوئد که متحد با آنها بود بزودی اظهار دشمنی با آنها خواهد کرد. اسپانیا تهیهٔ مفصل میبیند تا در انتقام جویی عادلانهٔ فرانسه شرکت بکند. دول متحد امریکا که از جسارت انگلستان توهین دیده و بستوه آمدهاند بآن اعلان جنگ دادهاند و از حالا کشتیهای آنرا تا دریای هندوستان دنبال کردهاند. چین چون نتوانسته است در برابر قتلی که انگلیسها در یکی از بندرهای آن مرتکب شدهاند عوض بگیرد مصمم شده است با اسلحه حق خود را بستاند. تمام بندرهای ترکیه را در دریاهای اروپا و در سواحل افزیقا بروی کشتیهای انگلیسی بسته اند. هرچه اقدامات بزیان انگلستان شدیدتر باشد دورهٔ صلح دریایی نزدیک تر خواهد بود. اعلی حضرت امپراطور نمیتواند قانع شود که در همهٔ جهان تنها درهای ایران بروی انگلیسها باز باشد. اعلی حضرت باعتماد اطمینانهایی که عالی حضرت شما چند بار باو داده است حق دارد منتظر باشد که شما هم بزودی اقدامات سخت دربارهٔ انگلستان بکنید زیرا که خیانت آن بر وی سخت آشکارست.
اعلی حضرت امپراطور میخواهدکه هر تجارتی درمیان ایران و انگلسستان قطع شود و همهٔ عمال و همهٔ وسایط این ملت را از شهرها و بندرهای امپراطوری طرد کنند و هر مکاتبه درمیان انگلستان و هندوستان را از راه ایران منع بکنند. اعلی حضرت ناپلئون بزرگ انتظار دارد نخستین چاپاری که سفارت وی از طهران میفرستد باو این خبر را برساند که عالیحضرت شما این اقدامات را که مطابق منافع دولت امپراطوری ایران و آرزو و سرمشق همهٔ ملل دیگرست کرده است. از عالی حضرت شما استدعا میکنم بمن اطلاع دهدکه دربارهٔ این درخواستها بدربار خود چه باید بگویم. آقای بونتان که حاضرست بپاریس حرکت کند بمحض اینکه جوابی که از عالی حضرت شما انتظار دارم برسد رهسپار خواهد شد».
عهدنامهٔ تیلسیت را ناپلئون در ۷ ژویه ۱۸۰۷ (۲۶ ربیعالثانی ۱۲۲۲) یعنی هفت ماه و چهار روز پیش از نوشته شدن این نامهٔ گاردان امضا کرده بود. درین موقع هنوز گاردان در راه بود و بایران نرسیده بود. عجب اینست که در عهدنامهٔ تیلسیت مطلقاً یادی از ایران نکرده و حتی دست روسیه را در ایران بازگذاشته بود و با