برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۲۴۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۱۵

دوتن را نگاه داشته و پس از چندی تفکر علت این عیب را بدست آورده و پس از چند روز عیب را برطرف کرده است.

اما باز در عمل موانع دیگر پیش آمده که وی با پشت‌کار و اسراری که داشته همهٔ آنها را رفع کرده و متأسفانه می‌دیده است که برخی از کارگران عمدی داشته‌اند که باو خیانت کنند و مانع از پیشرفت کارش باشند و حتی پی برده است که از خارج بکارگران وی پولی می داده‌اند که نگذارند پیشرفت کند. چیزی که برای وی بسیار ناگوار بوده اینست که سرانجام کشف کرده محرک این خیانت های پی درپی عبدالله‌خان نایب الحکومه و اصلان‌خان رییس توپخانه بوده‌اند. پیداست که حال روحی و شدت تأثر وی در برابر این اوضاع چگونه ممکنست بوده باشد. ناچار می بایست با این خیانت ها بسازد و بسوزد. در ماه ژون آن سال (ربیع‌الثانی ۱۲۲۳) روزی متوجه شده است که شبانه بکارخانه رفته و یکی از ابزارها را ناقص کرده‌اند و بهمین جهة ناچار شده است از آن پس شب و روز در کارخایه بماند و برای همین کار از دارالحکومه بیرون رفته و در صحن کارخانه چادر زده است و درضمن کارگران و توپچیانی را که بآنها اعتماد نداشته از آن محوطه بیرون کرده و احمد خان نام افسری را که زیر دستش بوده ماموریت کشیک کارخانه داده است تا کس دیگر بی اجازه وارد نشود.

سرنوشت کارخانه توپریزی اصفهان

کارخانهٔ توپریزی که فابویه از افسران فرانسوی هیئت نظامی ژنرال گاردان بدستور فتحعلی شاه در اصفهان دایر کرده بود در آنموقع اهیت سیاسی و نظامی بسیار داشته و دولی که نمیخواسته اند ایران نیروی نظامی قابلی داشته باشد همه مساعی خود را برای از میان بردن آن بکار میزده‌اند. پیداست که از یک سو روسها میترسیده‌اند در جنگهای آینده این توپها مانع پیشرفت ایشان شود و از طرف دیگر انگلیسها که میترسیدند با این توپها لشکریان ایران بتحریک و یاری ناپلئون بمرزهای هندوستان بتازند نفع خود را در جلوگیری ازین کار میدانستند.

از گزارشهایی که فابویه درین زمینه داده صریحاً برمیاید که عبدالله‌خان نایب‌الحکومهٔ اصفهان پسر حاج محمد حسین‌خان امین‌الدولهٔ اصفهانی حکمران اصفهان و وزیر مالیهٔ دربار فتحعلی شاه آلت اجرای این مقاصد ناروا و پست بوده و نه تنها کارگران را تحریک میکرده است که کار نکنند و وسایل لازم را از میان ببرند و کارشکنی و اخلال کنند بلکه بوسایل نامشروع دیگر هم دست میبرده است. از آنجمله مرتباً از بی‌لیاقتی و بی‌اطلاعی فابویه بفتحعلی شاه گزارش میداده و میکوشیده‌است کاری بکند که او را از