عنصریات را با همه تباین ترکیب و تضاد طبیعت چندان خاصیت اتحاد و رابطهٔ انسداد داد که پیکر لطیفی چون خلقت شریف انسانی چنان آراستهٔ عرصهٔ وجود آمد که مسجود ملک و مقصود فلک گردید، سبحانه و تعالی شانه و عظم سلطانه و درود نامعدود بر پیام آوران و فرستادگان پیش و رهبران پاکزاد و پاکیزه‌کیش که بتواتر رسالت و توارد بلاغت مخبر ربط اول و آخرند و شارع مسلک باطن و ظاهر، برهان دلیلند و مفسر آیات فرقان و انجیل، علیهم صلوات الله الملک الحبیب. از آن پس هدایای بهیهٔ محبت و اخلاص، که از بسیط مرکز دل بحمل مطایای وهم مرحله پیما بمنزل قبول و موقف شهود تواند رسید معروض پیشگاه حضور همایون پادشاه ذیجاه فلک خرگاه انجم سپاه خورشید سایه جمشید پایه دوست نواز دشمن گداز ظلم سوز عدل‌اندوز قبضهٔ شمشیر سطوت و دلیری پنجهٔ ساعد کشورگشایی و ملک‌گیری نظام‌بخش اقطار ممالک امن‌ساز شوارع و مسالک خوف‌پرداز مهالک طراز دانش و فرهنگ زیب اکلیل دیار فرنگ برجیس‌عتاب بهرام‌جنگ فلک شتاب زمین‌درنگ محسود دشمتان مقصود دوستان شاهنشاه سپهرگاه بلند بارگاه سترک ایمپراطور بزرگ حکمران ممالک فرانسه و ناوار[۱]، تا در زیر مسدس جهان راهبان چرخ طیلسان پوش ظلام و زناربند مجره و ناقوس نواز عقد ثریاست دیربخت وجاهش از ترنم اذکار زبور دولتیاری به نغمات داودی بر آواز و شاهد مسلسل موی عنبرین بوی اقبال در صوامع تخت‌گاهش غالیه‌سوز و حجله طراز باد اظهار داشته و بخامهٔ راست نگار بر اوراق خلوص نگاشته میشود: هرچند درین مدت نه از جانب این مهرجوی ذریعةالخلوص که دستور قواعد مخالصت و ترجمان اسرار محبت و مخالمتست مصحوب سفیری خجسته تقریر مرسول پایگاه سریر عدل نظیر گشته و نه از طرف باهرالشرف آن آفتاب سپهر سروری و سرور ملک عدل پروری در تصدیر التفات نامجات همایون از رشحات خامهٔ گوهرریز رشحه‌ای که شارح حالات خجسته آیات و حاکم بر رجوع خدمات و فرمایشات باشد نضارت‌بخش حدیقه مرام مخلص صافی ضمیر گردید و اما ازانجا که بدستیاری خواست خداوند بی‌چون آمیزش و دلبستگی و مهرجویی و پیوستگی میان دو پادشاه خورشیدگاه و دو شهریار جهاندار کامگار که برگزیدهٔ‌کردگارند رخ داده و درهای اتحاد و یک‌جهتی بر وفق مرام بر چهرهٔ تمنتای هواخواهان گشاده بر امثال این دوستان گاه و بیگاه لازم می‌دارد که سپاس بخشایش خدای بجای آوردن و از جدایی و بیگانگی دوری کردن و راه مراودت گشادن بهتر و پسندیده‌تر دارد و پایهٔ آرامش لشکر و کشور خواهد بود. المنته‌لله الودود که مجاری اوقات و مهمات این حدود بر وفق مرام و ساغر تمنا لبریز
- ↑ Navarre نام قدیم ناحیهٔ جنوب غربی فرانسه در دامنهٔ کوههای پیرنه.
