میل دارم همواره با تو روابط مفیدی داشته باشم. از تو خواهشمندم از خدمتگزار باوفایی که نزد تو میفرستم خوب پذیرایی کنی. کسانی را که بدربار امپراطوری من خواهی فرستاد با ملاطفت خواهم پذیرفت و دوباره یاری آسمان و سلطنت دراز و سعادتمند و سرانجام نیک را برای تو آرزومندم.
در قصر امپراطوری تویلری در پاریس بتاریخ روز نوزدهم ژرمینال سال ۱۳ و سال اول سلطنت من نوشته شد».
نخستین نامهای که از فتحعلی شاه خطاب بناپلئون دردستت مکتوبیست که اصل آن در بایگانی وزارت امور خارجهٔ فرانسه است و چون رو نوشت آن در منشأت نشاط نیست یا از انشای او نیست و یا اینکه از آن کتاب فوت شده است و این نامه تاریخ اواسط ربیعالثانی ۱۲۲۲ مطابق ۱۸۰۷ میلادی را دارد. ژوبر در ۱۴ شوال ۱۲۲۰ (۵ ژویه ۱۸۰۶) بدربار فتحعلی شاه رسیده و در ۲۵ صفر ۱۲۲۲ (۴ مه ۱۸۰۷) با محمد رضا خان قزوینی سفیر ایران در فینکن شتاین بحضور ناپلئون رفته است و چون این نامه نزدیک دو پس از بازگشت او باروپا نوشته شده پیداست که وی با خود نبرده و بهمین جهت نبایست نخستین نامهای باشد که فتحعلی شاه بناپلئون نوشته است و احتمال میرود که پیش از آنهم مکاتیب دیگری نوشته باشد که نسخهای آنها بما نرسیده است. متنهای این نامها که اصل آنها یا رونوشت آنها در دستست نهتنها از حیث اینکه سند تاریخیست اهمیت دارد بلکه از نظر ادبی و نمایاندن روش نامه نویسی آنزمان نیز جالب توجهست. بهمین جهت عیناً آنها را نقل میکنم:
«آغاز نامه نام خداوندیست که نیستی را بساحت هستیش راه نیست و در نیستی هیچ هستیش حاجت لشکر و سپاه. هرکه بی یاد اوست بر بادست و هرچه بی داد اوست بیداد. پیغمبران پیش را بگونهگونه کیش برای آزمایش فرستاد و خسروان معدلت اندیش را بجهت آسایش یافتن خلق خویش توانایی و گشایش. بر رای مهر ضیای شهریار بختیار کامگار تاجدار خدیو ملک آرای کشورگشای، فیلفوس[۱] عزم، اسکندر رزم، حیقوق[۲] حقوق، عیوق منجوق، دانیال دانش، مسیح بینش، ظفرمند، عدوبند، برق