خواستم لااقل وصول گزارشهای شما را خبر بدهم.
آقا باحترامات بسیار من اطمینان داده باشید.
شامپانیی»
چون دیگر پس ازین نامهای و دستوری از شامپانیی خطاب بگاردان نیست پیداست که ناپلئون یا نخواسته و یا نتوانسته است میانهٔ ایران و روسیه را که در آن موقع هر دو متحد او بودهاند سازش بدهد و شامپانیی هم بهمان دستور سابق خود بگاردان که بکوشد در ایران میانهٔ دو دولت را التیام دهد قناعت کرده است.
اما مارشال گوداویچ در پاسخ نامهای که گاردان در ۱۲ اکتبر ۱۸۰۸ (۲۲ شعبان ۱۲۲۳) باو نوشته و پیش ازین چاپ شده است[۱] و آنرا بتوسط لاژار نزد وی فرستاده بود در ۱۲ نوامبر (۲۳ رمضان) یعنی یک ماه بعد نامهای باو نوشته که ترجمهٔ آن بدین گونه است:
«آقای سفیر کبیر،
افتخار داشتهام نامهٔ جناب شما را توسط آقای لاژار منشی سفارتتان که مردی محترم و درخور اعتماد شماست دریافت کنم. از همهٔ اظهارات دوستانه که جناب شما لطف کرده و در نامهٔ خود بیان کردهاید بسیار ممنونم.
جناب شما مرا متوجه میکند که در نیات خود توجهی نسبت بروابطی که در میان فرانسه و ایراست ندارم. درین زمینه افتخار دارم نخست باو توضیح بدهم که من تنها از فرمان اعلیحضرت امپراطور مخدوم بلند مقام خود پیروی میکنم و آنرا در رونوشت محرمانهٔ نامهٔ وزیر کنت رومانزوف باطلاع شما رساندم. دوم آنکه افتخار داشتهام در نامهٔ اول خود در سال گذشته بشما بنویسم که گمان میکنم و باید گمان بکنم دستورهایی که بزیان روسیه بجناب شما در ضمن جنگ روسیه با فرانسه که خوشبختانه تمام شده است داده شده بود پس از صلح بواسطهٔ دوستی نزدیک دو پادشاه بزرگ ما دیگر مورد ندارد.
با این توضیح آقای ژنرال نمیتواند شک داشته باشد که من از فرمان مطاعی که بمن داده شده است پیروی میکنم و نه از هوس خود. آقای دولاژار که در نامهٔ خود همهٔ اطمینان خود را دربارهاش اظهار می کنید روابطی را که در مدت جنگ میان روسیه و فرانسه دولت فرانسه با ایران بهم زده بیان کرده است. در برابر این ایرادی ندارم مگر روابط نزدیک که اکنون پس از جنگ در میان پادشاهان بزرگ ما هست. و پس از همهٔ این توضیحات افتخار دارم تکرار کنم که نمیتوانم اقداماتی را که بفرمان اعلیحضرت
- ↑ رجوع کنید بصحیفه ۱۴۴