برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۱۲

فتحعلی شاه بهمان عادت معهود درین زمینه هم دودل بود و پیشنهاد صلع روسیه را نه پذیرفت و نه رد کرد و ایستیفانف هرچه منتظر ماند نتیجه نگرفت. این بود که روز ۱۶ آوریل ۱۸۰۷ (۵ محرم ۱۲۲۲) ناچار از طهران رفت ولی وعده کرد که اگر ایرانیان دست از جنگ بکشند دولت تزاری هم جنگ را دنبال نخواهد کرد. در همین موقع بود که فتحعلی شاه میرزا رضای قزوینی را بدربار ناپلئون فرستاد و رسیدن او باردوی فین کنشتاین باعث عهدنامه میان ایران و فرانسه و ماموریت گاردان و هیئت نظامی فرانسه بایران شد.

میرزارضا قزوینی که هنگام عزیمت باین سفر برای اینکه محترم تر شود فتحعلی‌شاه عنوان و لقب خانی باو داده بود بنام میرزا رضا خان وارد بلشکرگاه ناپلئون شد و پس از ادای مراسم و دادن نامهای فتحعلی شاه بورشو رفت و دولت فرانسه در آنجا ازو پذیرایی کرد زیراکه لهستان را ناپلئون گرفته بود و بار دیگر بفین کنشتاین برگشت و عهد نامه را امضا کرد.

گذشته از اجرای مواد عهدنامه گاردان ماموریت محرمانه ای هم داشت بدین‌گونه که زمینه عبور دوازده یا پانزده هزار سرباز فرانسوی را از ایران برای حمله بهندوستان آماده کند و از دولت ایران بخواهد جزیرهٔ خارک را در خلیج‌فارس برای اینکه ناوگان فرانسه از آن بهره‌مند شود بدولت فرانسه واگذار کند. در آن زمان هنوز ناوگان سریع‌السیر پیدا نشده بود و کشتی هایی که از اروپا بهند میرفتند ناچار بودند در یکی از جزایر خلیج‌فارس اندکی بمانند و سپس دنبالهٔ سفر خود را در اوقیانوس هند بگیرند و برای اینکار جزیرهٔ خارک را مناسب تر از همه میدانستند و بهمین جهة انگلیسیها نیز کراراً خواستار این جزیره شده‌اند.

ژنرال گاردان با همراهانش روز ۱۲ رمضان ۱۲۲۲ (۴ دسامبر ۱۸۰۷) وارد طهران شد و از همان آغاز شروع بکار کرد. یکی از نخستین کارها این بود که در ذی‌الحجهٔ ۱۲۲۲ (فوریهٔ ۱۸۰۸) سروان فابویه افسر توپخانه این هیئت را باصفهان فرستادند و وی با وسایلی که همراه آورده بود یک کارخانهٔ توپریزی و اسلحه سازی در آن شهر دایر کرد و از جمله چیزهایی که این کارخانه ساخت بیست توپ سنگین بود. در آن زمان نقص بزرگ ارتش ایران و ناتوانی مهمشان در برابر ارتش روسیه نداشتن توپخانهٔ کامل بود، مخصوصاً توپهای سنگین که در آن زمان «قلعه‌کوب» میگفتند. در سراسر جنگ های ایران و روسیه همواره شاهکار ارتش ایران حملهٔ سوار نظام بوده و ضعف عمدهٔ آنها در گرفتن یا پس گرفتن قلاع جنگی بوده و هرچه عباس‌میرزا شکست خورده درین زمینه بوده است.