برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۱۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۹۳

را وادار کرده بود سفیری بایران بفرستد و سرجان ملکم [۱] معروف مؤلف تاریخ ایران و سفرنامهٔ مشهوری که ازو مانده بعنوان سفیر کمپانی هندوستان بایران آمده و بگفتگوهایی آغاز کرده بود. چون امیدوار نبودند که فتحعلی شاه تنها بمذاکره قانع شود تدبیری بنظرشان رسیده بود که دولت انگلستان جزیرهٔ قشم را در خلیج فارس بگیرد و فتحعلی شاه را بدین‌گونه بترسانند و مرعوب کنند تا از در سازش درآید. دولت انگلستان هم این پیشنهاد سرجان ملکم و شرکت هندوستانرا پذیرفت و درصدد اجرای آن بود اما معلوم نیست بچه سبب ناگهان ازین کار چشم پوشیدند و خواستند از راه دیگر بنتیجه برسند. این بود که سرجان ملکم مبالغ گزافی هدایا و رشوه بفتحعلی شاه و درباریانش داد و بیش از دو میلیون روپیه در آن سفر خرج کرد تا ازو قول گرفت که در افغانستان برخلاف منافع انگلستان قدم برندارد. اما سه سال بعد شاید در نتیجهٔ غروری که از همین راه درو پیدا شده بود وارد جنگ با روسیه شد و چون در قدم نخست بمانع بسیار بزرگی برخورد درصدد شد این بار از فرانسه یاری بگیرد و در تیجه خشم انگلستان را هم بخود جلب کرد، شاید در آن موقع از رقابت و دشمنی در میان فرانه و انگلستان خبر نداشته است.

سفیران ناپلئون در ایران

ناپلشون نخست در ۱۶ فوریه ۱۸۰۵ (۱۶ ذی‌القعدهٔ ۱۲۱۹) آمده ژوبر را مامور سفارت ایران کرد. وی از راه استانبول و آسیای صغیر رهسپار ایران شد و چنانکه پس ازین خواهد آمد در راه گرفتاریهای سخت برایش پیش آمد و چون دربار فرانسه ازو بی‌خبر بود ناپلون شتاب داشت هرچه زودتر روابط خود را با ایران برقرار کند. در اوایل اکتبر ۱۸۰۵ (اوایل رجب ۱۲۲۰) آدژودان ژنرال رومیو را با نامهٔ دیگری که در ۳۰ مارس ۱۸۰۵ (سلخ ذی‌الحجهٔ ۱۲۱۹) بفتحعلی شاه نوشته بود از راه بغداد بایران فرستاد. رومیو حامل هدایا و پیغامهای ناپلئون برای جلب و مساعدت فتحعلی شاه در لشکرکشی بهندوستان بود. دربار طهران نخست بخوشی و احترام او را پذیرفت، اما پس از چند روز توقف در طهران ناگهان و بی‌آنکه گرفتار بیماری شده باشد درگذشت و کسی ندانست سبب مردن او چه بوده است و تنها میتوان حدس زد به وسیلهٔ کسانیکه ورود او بطهران بضررشان بوده است او را از میان برده باشند. دربار طهران بشتاب او را در قبرستان بیرون شهر در جنوب طهران بخاک سپرد.

آمده ژوبر سفیر دیگر ناپلشون یکی از خاورشناسان معروف آن زمان بوده و زبانهای


  1. Sir John Malcom