برگه:TarikheJahangoshayeNaderi.pdf/۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۶

ایلغار و با نردبان بر برج قلعه صعود و بپایمردی سلّم حیله بر فراز حصار مقصود بر آمد و آنولایت را ضبط نموده مراجعت کرد و دران اثنا فتحعلی‌خان ترکمان از دولت بهیّه صفویّه بسرداری مامور شده در توابع کوسویّه تلاقی فریقین واقع گشته نخست افاغنه مغلوب و شب بسمت غوریان برگشته از انجا که طالع قزلباشیه نامساعد و بخار پندار در دماغها متصاعد بود سردار با فوجی متعاقب ایشان کمیت تهوّر برانگیخته با صد نفر کمابیش در پشت صحرای مشهور بروزنک بطایفهٔ افغان برخورده بیباکانه بر ایشان تاخته ایشان نیز چون حریف را خیره و چشم بصیرتش را غبار غرور تیره دیدند توسن کریز را عنان‌کش و تیغ خونریز را از میان کشیده سردار را با جمعی از پیش‌تازان از لباس هستی عاری ساختند بعد از چندی محمود ولد میرویس بعزم استرداد فراه حرکت کرده مابین فراه و زمین داور در محلّ موسوم بدلارام با اسداللّه جنک نموده اسدالله بقتل رسید محمود چون تصرّف قلعهٔ فراه را در حیّز امتناع دید بهمان قتل اسداللّه اکتفا کرده بصوب قندهار شتافت و در حینی که قزوین مقر موکب خاقان شهید بود اینمراتب را از جلایل خدمات شمرده بدربار پادشاهی عرض و امنای آندولت نیز تدلیس او را صدق فرض کرده او را بصوفی صافی ضمیر ملقب ساخته حسینقلی خان خطاب دادند و نکته‌سنجان قزوین تاریخ قتل اسداللّه را چنین یافتند ع اسد را سگ شاه ایران درید بعد ازان زمان زمان‌خان وارث دولت کشته هرات را تصرف و عبداللّه پدر اسداللّه را محبوس ساخته نهال زندکانی جعفرخان و گرفتاران قزلباشیه را در سر خیابان باغ نوبارّهٔ خونریز سیاست از پای درآورد و اعیان دولت پادشاهی چون طایفهٔ غلجهٔ و ابدالی را مشغول کار یکدیکر و محمود را نسبت بخود از موافقان اخلاص‌کستر یافتند صفی قلیخان ترکمان اوغلی را بسرداری تعیین نموده با جمعیت شایان و تدارکات فراوان روانهٔ هرات ساختند در صحرای کافرقلعه فیمابین او و زمان‌خان تلاقی واقع شده و سردار مزبور نیز بیستر و این منبعی بیشتر باعث قوی دستی آنطایفهٔ بی پا و سر کردیده پس افاغنه در انولایت اقتدار کلی بهمرسانیده چند سال آن نواحی را در تصرف داشتند تا اینکه بارقه تیغ جهانگیر ظلُ‌اللّهی ظلمت‌زدای آن بلاد و بازوی دولت نادره قالع فتنه و فساد گردید

دیکر شورش ترکمانان صاین خانی استراباد است که تابع خوارزم‌اند امّا در نواحی جُرجان و دشت قبچاق سکنا دارند و اکر بعضی اوقات بنابر صرفهٔ کار خود اظهار

ایلی