باین دودمان دولت اساس میکرد حسب الاشارهٔ اقدس با جمعی از اکراد و هواخاهان از خبوشان بموکب مقدس پیوست سعید سلطان بر حقیقت حال واقف کشته چون طاقت مقاومت نداشت با تمامی ترکمانیه آنسمت وارد باغباد سه فرسخی نسا و از آنجا برهنمونی بخت سعید با جمعی از رؤسا وارد آستان آسمان فرسا کشته اظهار ندامت و شرمندکی و تجدید عهد صداقت و بندکی کردند پس زمام عزیمت بجانب ابیورد انعطاف و محمدحسین بیک رخصت انصراف یافت در خلال آن احوال باز قراخان زاغندچی را خذلان کریبان‌کیر جان کشته با چند نفر در خاطر زشت سرشت مخمر کرده که علی الغفله گزندی بذات مقدس رساند یکی از اخلاص کیشان غدر و کید بداندیشان را بعرض خدیو ذیشان رسانیده همکی ایشان معروض تیغ سیاست و تارک هوای ریاست کشتند
در بیان نصب رضا قلی خان از دربار پادشاهی بامر سرداری و خاتمهٔ کار او در اثنای این احوال رضاقلی خان نامی از دربار پادشاهی بسرداری خراسان تعیین گشته از عرض راه در حینی که عازم خراسان بود بنابر اشتهار آوازهٔ شوکت نادری که سامعه‌افروز دور و نزدیک بود اعلام کرد که آنحضرت تا ورود او عازم خبوشان کشته سلسلهٔ جمعیت را با اکراد انعقاد داده به تنبیه ملک پردازند چون بر رای والا معلوم بود که معاملهٔ اتفاق اکراد بآنحضرت ممتنع الوقوع است به تنهائی با دلیران کزین و رزم‌آزمایان نصرت قرین لوای توجه بجانب ارض اقدس انداخته منزل موسوم بمیر کهریز که در یک فرسخی مشهد مقدس در سمت خیابان علیا واقعست جولانکاه بادپای ستیز ساخته ملک نیز باستعداد تمام بمقابله شتافت و فیمابین نایرهٔ حرب اشتعال یافت پس دلاوران ظفر توام تیغ تیز را بر ایشان حکم و جمعی از اعوان و سرکردکان ملک را روانهٔ دیار عدم ساخته ملک از صدمهٔ چنکل شهباز بلارک یلان مانند صید زخم خورده شکسته‌بال خود را به پناه شهر کشید خدیوبیهمال نیز همان روز اطراف شهر را مسیر اقدام جواد صرصر خرام ساخته شیرخانهٔ قلعهٔ طوس دا که موسوم بقلعهٔ حاجی تراب و در سه فرسخی مشهد مقدس طوس از جانب غربی واقع است مقر کوکبهٔ نصرت انتصاب کرده راه آمد و شد بر ملک بسته هر دو سه روز یکدفعه او هم کام را با فوج خون‌آشام در حوالی قلعه جولان میدادند و بزخمهای کاری سیف و سنان رخنهای اندوه بر روی
